۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شعر فارسي' به 'شعر فارسی') |
(لینک درون متنی) |
||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
ناصرخسرو یکی از چند قصیدهسرای درجه اول زبان فارسی در طول تاریخ ادب ایران بشمار میرود و در شیوه خاص خود چهرهای است یگانه. زبان شعر او زبان شاعران دوره سامانی است و از نظر انتخاب اوزان، تشخص و امتیازی دارد. قصاید ناصرخسرو از نظر لفظی در حد اعلای استواری و انسجام و پختگی است و ابیات ضعیف در دیوان او بهدشواری میتوان یافت. خصوصیت برجسته شعر ناصرخسرو این است که وی هرگز دیوان خویش را به مدح شاهان و امیران معاصر خویش نیالوده است و آنچه را ستوده و در شعر خویش آورده، همه چیزهایی است که وی از نظر اجتماعی و مذهبی بدانها ایمان داشته است. قصیدههای او اغلب به خطبههای بلیغ و سرشاری شباهت دارد که تمام اجزای آن با تسلسل منطقی و طبیعی همراه است و در این قصاید، وی از خویش با عنوان «ناصرخسرو»، «ناصر»، «حجت»، «حجت خراسان»، «حجت زمین خراسان» یاد کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه دو و سه</ref>. | ناصرخسرو یکی از چند قصیدهسرای درجه اول زبان فارسی در طول تاریخ ادب ایران بشمار میرود و در شیوه خاص خود چهرهای است یگانه. زبان شعر او زبان شاعران دوره سامانی است و از نظر انتخاب اوزان، تشخص و امتیازی دارد. قصاید ناصرخسرو از نظر لفظی در حد اعلای استواری و انسجام و پختگی است و ابیات ضعیف در دیوان او بهدشواری میتوان یافت. خصوصیت برجسته شعر ناصرخسرو این است که وی هرگز دیوان خویش را به مدح شاهان و امیران معاصر خویش نیالوده است و آنچه را ستوده و در شعر خویش آورده، همه چیزهایی است که وی از نظر اجتماعی و مذهبی بدانها ایمان داشته است. قصیدههای او اغلب به خطبههای بلیغ و سرشاری شباهت دارد که تمام اجزای آن با تسلسل منطقی و طبیعی همراه است و در این قصاید، وی از خویش با عنوان «ناصرخسرو»، «ناصر»، «حجت»، «حجت خراسان»، «حجت زمین خراسان» یاد کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه دو و سه</ref>. | ||
اعضای بدن انـسان، طبقههای مختلف مردم، طبیعت، دنیا و آسمان مهمترین عناصری هستند که ناصرخسرو بـهعنوان مواد استعاره در دیوان خـود از آنـها بهره برده است. ناصرخسرو بیشتر برای توضیح و تبیین اندیشههای مختلف خود به عناصر خیال از جمله استعاره توجه داشته و برای این منظور نیز از استعاره مصرحه مطلقه که فهم آن آسانتر است، بیش از دیگر انـواع استعاره استفاده کرده است. ناصرخسرو برای استعارهسازی معمولاً نخست تشبیهی میآورد و در بیتهای بعد با حذف مشبه یا مشبهبه آن تشبیه را به استعاره تبدیل میکند. شیوه دیگر، این است که ابتدا در بـیتی دربـاره موضوعی، شخصی، شیء یا گروهی مطلبی میگوید و سپس در بیت بعد، استعارهای در رابطه با آن موضوع میآورد؛ از استعارههایی که در دیوان ناصرخسرو آمده است، استعارههایی است که در چیستان بهکار رفتهاند و بـا تـوصیفاتی که ناصرخسرو در مورد آن چیستان میدهد، یافتن مستعارله آسان است<ref>ر.ک: ظاهری، ابراهیم؛ رضایی ، حمید، ص27</ref>؛ برای نمونه : | اعضای بدن انـسان، طبقههای مختلف مردم، طبیعت، دنیا و آسمان مهمترین عناصری هستند که ناصرخسرو بـهعنوان مواد استعاره در دیوان خـود از آنـها بهره برده است. ناصرخسرو بیشتر برای توضیح و تبیین اندیشههای مختلف خود به عناصر خیال از جمله استعاره توجه داشته و برای این منظور نیز از استعاره مصرحه مطلقه که فهم آن آسانتر است، بیش از دیگر انـواع استعاره استفاده کرده است. ناصرخسرو برای استعارهسازی معمولاً نخست تشبیهی میآورد و در بیتهای بعد با حذف مشبه یا مشبهبه آن تشبیه را به استعاره تبدیل میکند. شیوه دیگر، این است که ابتدا در بـیتی دربـاره موضوعی، شخصی، شیء یا گروهی مطلبی میگوید و سپس در بیت بعد، استعارهای در رابطه با آن موضوع میآورد؛ از استعارههایی که در دیوان ناصرخسرو آمده است، استعارههایی است که در چیستان بهکار رفتهاند و بـا تـوصیفاتی که ناصرخسرو در مورد آن چیستان میدهد، یافتن مستعارله آسان است<ref>ر.ک: ظاهری، ابراهیم؛ رضایی ، حمید، ص27</ref>؛ برای نمونه : | ||
'''آن جنگیمــــرد شایگانی معـــروف شـــده بـه پاسـبانی''' | |||
'''در گردنش از عقیــق تعویذ بـــر سرش کلاه ارغـــوانی''' | '''آن جنگیمــــرد شایگانی معـــروف شـــده بـه پاسـبانی''' | ||
'''بر روی نکوش چشم رنگین چون بر گل زرد خون چـکانی''' | |||
'''در گردنش از عقیــق تعویذ بـــر سرش کلاه ارغـــوانی''' | |||
'''بر روی نکوش چشم رنگین چون بر گل زرد خون چـکانی''' | |||
در این بـیت مرد جنگی استعارهای برای خروس است. نمونههای دیگر این نوع اسـتعارههـا در قـصاید ٧٦، 119 و 155 تکرار شده است<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>. | در این بـیت مرد جنگی استعارهای برای خروس است. نمونههای دیگر این نوع اسـتعارههـا در قـصاید ٧٦، 119 و 155 تکرار شده است<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>. | ||
| خط ۴۵: | خط ۴۹: | ||
گرایش به خرد و توصیف آن از برجستهترین و مهمترین خصوصیات اشعارناصرخسرو اسـت. البـته ستایش خرد از خصوصیات برجسته شاعران قرون چهارم و پنجم است. شاعران دیگر دوران نیز به این مقوله پرداختهاند، ولی آنچه مهم است تفاوت ناصرخسرو با دیگران در نوع نگرش به عقل میباشد. خـردستایی او بـا مبانی فلسفه اعتقادیاش ارتباطی انفکاکناپذیر دارد. او هرجا که مقتضای کلام بوده از عقل سخن رانده است. نگاهی آماری به دیوان او و دیگر آثار وی نشان میدهد که مقوله عقل و خردگرایی از مهمترین مضامین فکری او بوده است. خردگرایی ناصرخسرو نوعی مقابله و مـجادله بـا مذاهب رایج عصر خویش است. جایی که او چون و چرا را نتیجه عقل دانسته و خردمند را موظف به ره جستن از عقل در جهت برطرف کـردن نـیازهای روحـی و روانی خویش میداند، خرد بهعنوان عالیترین مفهوم در جهت دستیابی بـه اسرار و رموز آفرینش تجلّی میکند که بههمراهی دین و دانش سبب رسیدن به فوز عظیم است؛ زیرا علم، عـامل بصیرت و روشـنایی عـقل و دینداری و تقوی هدف غایی عقل است. او شاید بـه تـأسّی از حدیث شریف «أوّل ما خلق اللّه العقل»، عـقل را یـک عـطیّه الهـی بـزرگ میداند و معتقد اسـت در بـرابر این موهبت بزرگ الهی انجام واجبات دینی بر انسان واجب میشود. همچنین این هدیه الهی است کـه انـسان را از مـوجودات دیگر افضل میسازد و چون پادزهری انسان را از زهـر اژدهـای ایـن دنـیا نجات مـیبخشد. | گرایش به خرد و توصیف آن از برجستهترین و مهمترین خصوصیات اشعارناصرخسرو اسـت. البـته ستایش خرد از خصوصیات برجسته شاعران قرون چهارم و پنجم است. شاعران دیگر دوران نیز به این مقوله پرداختهاند، ولی آنچه مهم است تفاوت ناصرخسرو با دیگران در نوع نگرش به عقل میباشد. خـردستایی او بـا مبانی فلسفه اعتقادیاش ارتباطی انفکاکناپذیر دارد. او هرجا که مقتضای کلام بوده از عقل سخن رانده است. نگاهی آماری به دیوان او و دیگر آثار وی نشان میدهد که مقوله عقل و خردگرایی از مهمترین مضامین فکری او بوده است. خردگرایی ناصرخسرو نوعی مقابله و مـجادله بـا مذاهب رایج عصر خویش است. جایی که او چون و چرا را نتیجه عقل دانسته و خردمند را موظف به ره جستن از عقل در جهت برطرف کـردن نـیازهای روحـی و روانی خویش میداند، خرد بهعنوان عالیترین مفهوم در جهت دستیابی بـه اسرار و رموز آفرینش تجلّی میکند که بههمراهی دین و دانش سبب رسیدن به فوز عظیم است؛ زیرا علم، عـامل بصیرت و روشـنایی عـقل و دینداری و تقوی هدف غایی عقل است. او شاید بـه تـأسّی از حدیث شریف «أوّل ما خلق اللّه العقل»، عـقل را یـک عـطیّه الهـی بـزرگ میداند و معتقد اسـت در بـرابر این موهبت بزرگ الهی انجام واجبات دینی بر انسان واجب میشود. همچنین این هدیه الهی است کـه انـسان را از مـوجودات دیگر افضل میسازد و چون پادزهری انسان را از زهـر اژدهـای ایـن دنـیا نجات مـیبخشد. | ||
'''عـقل عطائی است شما را از او سخت شریف است و بزرگ این عطاش''' | '''عـقل عطائی است شما را از او سخت شریف است و بزرگ این عطاش''' | ||
'''عقل عطائی است تو را از خـدای بر تن تو واجب دین زین عطاست''' | |||
'''عقل عطائی است تو را از خـدای بر تن تو واجب دین زین عطاست''' | |||
'''این عالم اژدهـاست و ز ایـزد تو را خرد پادزهر زهر این قوی و منکراژدهاست'''<ref>ر.ک: ولینژاد، شریفه، ص185-182</ref>. | '''این عالم اژدهـاست و ز ایـزد تو را خرد پادزهر زهر این قوی و منکراژدهاست'''<ref>ر.ک: ولینژاد، شریفه، ص185-182</ref>. | ||
نـاصرخسرو، کتاب روشنایینامه را پس از سفر طولانی هفتساله خود، در مقام «حجة الجـزيرة الخـراسان» بـه نظم آورد. قصد وی از نگارش این کتاب ارائه چراغی روشنیبخش به اهل خرد و جویندگان حقیقت بود؛ چنانکه خود مـیگوید: | نـاصرخسرو، کتاب روشنایینامه را پس از سفر طولانی هفتساله خود، در مقام «حجة الجـزيرة الخـراسان» بـه نظم آورد. قصد وی از نگارش این کتاب ارائه چراغی روشنیبخش به اهل خرد و جویندگان حقیقت بود؛ چنانکه خود مـیگوید: | ||
'''نـهادم این کتاب روحپرور گشودم بر دل اهل خرد در''' | '''نـهادم این کتاب روحپرور گشودم بر دل اهل خرد در''' | ||
'''مر این را روشنایینامه نامش خرد را روشـنایی از کـلامش'''<ref>ر.ک: چرخچی، عباس، ص598</ref>. | '''مر این را روشنایینامه نامش خرد را روشـنایی از کـلامش'''<ref>ر.ک: چرخچی، عباس، ص598</ref>. | ||
| خط ۵۷: | خط ۶۵: | ||
# بخش دوم، شامل چندین موضوع دربارهی پارهای از مـسائل اجـتماعی است. مقالههایی مانند: «گفتار اندر صفت خلوت»، «گفتار اندر نصیحت و موعظه»، «در مـذمت دوسـتان ریایی»، «در مذمت غمازان»، «در نکوهش تقلید»، «گفتار اندر خاموشی و رازداری». بخش عـمدهی ایـن مقالهها که اندیشههای انسانی و اجتماعی ناصرخسرو را بازتاب میدهد، به قصد پنـد و انـدرز به پیروان و بهطور کلی به مردم سـروده شـده اسـت. در اینجا باید یادآور شد که موضوعهایی کـه در ایـن بخش مطرح شده، هم ناقص است و هم پراکنده. اگر در همین جا روشنایینامه را با سـعادتنامه قـیاس کنیم، به نقص فاحشی کـه در روشـنایینامه در زمینهی طـرح عـمدهترین مـسائل اجتماعی - اخلاقی وجود دارد، پی خواهیم برد. وجـود ایـن نقص میتواند دلیلهایی گوناگون داشته باشد. شاید یکی این باشد که نـاصرخـسرو زمان بسیار کوتاهی برای نوشتن ایـن کتاب صرف کرده اسـت؛ چـنانکه خود او میگوید: | # بخش دوم، شامل چندین موضوع دربارهی پارهای از مـسائل اجـتماعی است. مقالههایی مانند: «گفتار اندر صفت خلوت»، «گفتار اندر نصیحت و موعظه»، «در مـذمت دوسـتان ریایی»، «در مذمت غمازان»، «در نکوهش تقلید»، «گفتار اندر خاموشی و رازداری». بخش عـمدهی ایـن مقالهها که اندیشههای انسانی و اجتماعی ناصرخسرو را بازتاب میدهد، به قصد پنـد و انـدرز به پیروان و بهطور کلی به مردم سـروده شـده اسـت. در اینجا باید یادآور شد که موضوعهایی کـه در ایـن بخش مطرح شده، هم ناقص است و هم پراکنده. اگر در همین جا روشنایینامه را با سـعادتنامه قـیاس کنیم، به نقص فاحشی کـه در روشـنایینامه در زمینهی طـرح عـمدهترین مـسائل اجتماعی - اخلاقی وجود دارد، پی خواهیم برد. وجـود ایـن نقص میتواند دلیلهایی گوناگون داشته باشد. شاید یکی این باشد که نـاصرخـسرو زمان بسیار کوتاهی برای نوشتن ایـن کتاب صرف کرده اسـت؛ چـنانکه خود او میگوید: | ||
'''به یک هـفته رسـانیدم به آخر مقالات مقدس جمله یکسر''' | '''به یک هـفته رسـانیدم به آخر مقالات مقدس جمله یکسر''' | ||
البته این احتمال را نیز میتوان در نظر گـرفت کـه گرد و غبار برخاسته از حملهها، تـاراجها، قـشریگریها و خـصومتهای تاریخی، همچنانکه پارهای از آثـار دیگر او را محو کرده، بـرخی از مـقالههای مکمل روشنایینامه را از محققان و تاریخنویسان نهان نگه داشته است<ref>ر.ک: همان، ص600-598</ref>. | البته این احتمال را نیز میتوان در نظر گـرفت کـه گرد و غبار برخاسته از حملهها، تـاراجها، قـشریگریها و خـصومتهای تاریخی، همچنانکه پارهای از آثـار دیگر او را محو کرده، بـرخی از مـقالههای مکمل روشنایینامه را از محققان و تاریخنویسان نهان نگه داشته است<ref>ر.ک: همان، ص600-598</ref>. | ||
| خط ۶۵: | خط ۷۴: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
ویرایش