۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''أسئلة نجمالدين الكاتبي عن كتاب المعالم لفخرالدين الرازي مع تعاليق عزالدولة ابن كمونة'''، تألیف ابوالمعالی علی بن عمر بن علی کاتبی | '''أسئلة نجمالدين الكاتبي عن كتاب المعالم لفخرالدين الرازي مع تعاليق عزالدولة ابن كمونة'''، تألیف [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|ابوالمعالی علی بن عمر بن علی کاتبی قزوینی]]، معروف به [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|دبیران کاتبی]]، حکیم و ریاضیدان شافعی (مـتوفی 675ق) است. | ||
کتاب حاضر به زبان عربی و شامل سه متن است: متن المعالم اثر فخرالدین | کتاب حاضر به زبان عربی و شامل سه متن است: متن المعالم اثر [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]]، متن اسئله نوشته [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|نجمالدیـن کـاتبی]] بـر معالم و تعلیقات [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] در جـواب [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کـاتبی]] هـمراه با حواشی مستقیم وی بر قسم اصول دین کتاب که فصوص نامیده شدهاند. این اثر با تحقیق و مقدمه [[زابینه اشمیتکه]] و [[رضا پورجوادی]] منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، با مقدمه محققین اثر آغاز شده است. پس از آن مباحث در دو بخش ارائه شده است: | کتاب، با مقدمه محققین اثر آغاز شده است. پس از آن مباحث در دو بخش ارائه شده است: | ||
# بخش اول در اصول دین: در این بخش ابتدا خطبه و مقدمات رازی، کاتبی و ابن کمونه ارائه شده است. سپس متن اثر سه شخصیت در ده باب به همان ترتیب ارائه شده است. | # بخش اول در اصول دین: در این بخش ابتدا خطبه و مقدمات [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]]، [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کاتبی]] و [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] ارائه شده است. سپس متن اثر سه شخصیت در ده باب به همان ترتیب ارائه شده است. | ||
# بخش دوم در اصول فقه: این بخش نیز در ده باب به همان سیاق ارائه شده است. | # بخش دوم در اصول فقه: این بخش نیز در ده باب به همان سیاق ارائه شده است. | ||
نجمالدین | [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|نجمالدین کاتبی]]، اغلب بعد از نقل عبارت فخر رازی با عنوان «قـلنا» سـؤال خود را از معالم مطرح میکند. [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابـن کـمونه]] نیز در تعلیقاتش که در پاسـخ کـاتبی ایـراد شده، پس از نـقل عـبارت کتاب المعالم با عنوان «أقول» دیدگاه خود را بیان نموده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
المعالم جزء آثار نسبتا کوتاه فـخرالدین رازی (متوفی 606ق) است کـه ظـاهراً آن را در سالهای پایانی عمر خویش تألیف کرده است. متنی که امروز از معالم باقی است، شامل دو قسم، یکی در اصول دین و دیگری در اصول فقه است؛ ولی بهطور دقیق مشخص نیست که کـتاب در اصل شامل چند قسم (نوع) بوده است. فردی به نام کاتبی رسالهای به نام اسئله نوشته است که حاوی حواشی انتقادیاش بر کتاب معالم است. وی در سراسر حواشی خود سعی کرده به مـتن مـعالم نزدیک بماند و جزئیات استدلال رازی را نقد کند. کاتبی در مقدمه کتاب مینویسد: «ایـن رسـالهای اسـت مشتمل بر اسئلهای که ما بر دو نوع کتاب معالم ایراد کردهایم». ابن کمونه نیز رسالهای مشتمل بر تعلیقاتش بر حواشی انتقادی کاتبی و نیز در نقد معالم نوشته است. ابن کمونه در مقدمه خود بیان میکند: باآنکـه مـعالم یکی از سودمندترین و دقیقترین آثار مختصر فخر رازی است، برخی از مواضع نویسنده در آن بهخوبی بیان نشده است و اضافه میکند که او حتی پیش از دیدن اسئله قصد نقد کردن کار رازی را داشته است. بـنابراین، کـار او هم پاسخی بر نوشته کاتبی و هم نقدی بر معالم رازی است<ref>ر.ک: موسیوند، محسن، ص43</ref>. | المعالم جزء آثار نسبتا کوتاه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فـخرالدین رازی]] (متوفی 606ق) است کـه ظـاهراً آن را در سالهای پایانی عمر خویش تألیف کرده است. متنی که امروز از معالم باقی است، شامل دو قسم، یکی در اصول دین و دیگری در اصول فقه است؛ ولی بهطور دقیق مشخص نیست که کـتاب در اصل شامل چند قسم (نوع) بوده است. فردی به نام [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کاتبی]] رسالهای به نام اسئله نوشته است که حاوی حواشی انتقادیاش بر کتاب معالم است. وی در سراسر حواشی خود سعی کرده به مـتن مـعالم نزدیک بماند و جزئیات استدلال [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] را نقد کند. [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کاتبی]] در مقدمه کتاب مینویسد: «ایـن رسـالهای اسـت مشتمل بر اسئلهای که ما بر دو نوع کتاب معالم ایراد کردهایم». [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] نیز رسالهای مشتمل بر تعلیقاتش بر حواشی انتقادی [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کاتبی]] و نیز در نقد معالم نوشته است. [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] در مقدمه خود بیان میکند: باآنکـه مـعالم یکی از سودمندترین و دقیقترین آثار مختصر [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] است، برخی از مواضع نویسنده در آن بهخوبی بیان نشده است و اضافه میکند که او حتی پیش از دیدن اسئله قصد نقد کردن کار [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] را داشته است. بـنابراین، کـار او هم پاسخی بر نوشته [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کاتبی]] و هم نقدی بر معالم [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]] است<ref>ر.ک: موسیوند، محسن، ص43</ref>. | ||
تـاریخ نـگارش رساله ابن کمونه و تعلیقات او بر حواشی کاتبی قزوینی تا اندازهای از روی ارجاعی که ابن کـمونه در شـرح خـود بر تلویحات سهروردی بدان داده است، معلوم میشود. ازآنجاکه شرح تلویحات ابن کمونه در اوائل 667 بـه پایـان رسیده است، این رساله باید پیش از این تاریخ نوشته شده باشد<ref>ر.ک: همان؛ مقدمه محققین، صفحه شش</ref>. | تـاریخ نـگارش رساله [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] و تعلیقات او بر حواشی [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کاتبی قزوینی]] تا اندازهای از روی ارجاعی که [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کـمونه]] در شـرح خـود بر تلویحات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] بدان داده است، معلوم میشود. ازآنجاکه شرح تلویحات [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] در اوائل 667 بـه پایـان رسیده است، این رساله باید پیش از این تاریخ نوشته شده باشد<ref>ر.ک: همان؛ مقدمه محققین، صفحه شش</ref>. | ||
کـاتبی بـهجز یک مورد (ارجاع به محصل در صفحه 145)، به آثار دیگر فخر رازی ارجاع نمیدهـد؛ اگـرچه مـیدانیم که با دیگر آثار او بهخوبی آشنا بوده است<ref>ر.ک: مقدمه محققین، صفحه پنج</ref>؛ ولی رویکرد ابن کمونه بـر مـعالم فخر رازی متفاوت از کاتبی است. او پیوسته آراء فخر رازی را در معالم با آراء او در آثار دیگرش مقایسه مـیکند. بـهطـور خاص به کتاب الأربعين، کتاب المحصل و کتاب نهاية العقول ارجاع میدهد که به نظر مـیرسد هـمه را بـهدقت خوانده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت</ref>. | کـاتبی بـهجز یک مورد (ارجاع به محصل در صفحه 145)، به آثار دیگر [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] ارجاع نمیدهـد؛ اگـرچه مـیدانیم که با دیگر آثار او بهخوبی آشنا بوده است<ref>ر.ک: مقدمه محققین، صفحه پنج</ref>؛ ولی رویکرد [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] بـر مـعالم [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] متفاوت از [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کاتبی]] است. او پیوسته آراء [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] را در معالم با آراء او در آثار دیگرش مقایسه مـیکند. بـهطـور خاص به کتاب الأربعين، کتاب المحصل و کتاب نهاية العقول ارجاع میدهد که به نظر مـیرسد هـمه را بـهدقت خوانده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت</ref>. | ||
کاتبی قـزوینی در مـجموع بر 30 مسئله از بخش کلام کتاب مـعالم حاشیه زده است و ابن کـمونه نـیز مجموعاً در 17 مورد بر حواشی کـاتبی قـزوینی، تعلیقه نوشته است. فخر رازی در سه مورد پس از نقل سخن ابن سینا رأی او را نقد کره اسـت. اول در بـاب حقیقت واجبالوجود در مسئله دهـم از بـاب سـوم ، دوم در باب تجرد نـفس در مـسئله دوم از باب هشتم و سوم در بـاب حـدوث نفس ناطقه در مسئله سوم از باب هشتم<ref>ر.ک: موسیوند، محسن، ص44</ref>. | [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کاتبی قـزوینی]] در مـجموع بر 30 مسئله از بخش کلام کتاب مـعالم حاشیه زده است و ابن کـمونه نـیز مجموعاً در 17 مورد بر حواشی کـاتبی قـزوینی، تعلیقه نوشته است. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در سه مورد پس از نقل سخن ابن سینا رأی او را نقد کره اسـت. اول در بـاب حقیقت واجبالوجود در مسئله دهـم از بـاب سـوم ، دوم در باب تجرد نـفس در مـسئله دوم از باب هشتم و سوم در بـاب حـدوث نفس ناطقه در مسئله سوم از باب هشتم<ref>ر.ک: موسیوند، محسن، ص44</ref>. | ||
ابن کمونه در بخشهای مختلف، مطالبی را کـه مـرتبط با موضوع آن باب است به آن افزوده است. در باب اول یک فص، در باب سوم دو فص، در بـاب چـهارم دو فص، در باب هفتم سه فص، در باب هشتم، سه فص و در باب نهم دو فص کـه مجموعاً سیزده فص را تشکیل میدهد<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] در بخشهای مختلف، مطالبی را کـه مـرتبط با موضوع آن باب است به آن افزوده است. در باب اول یک فص، در باب سوم دو فص، در بـاب چـهارم دو فص، در باب هفتم سه فص، در باب هشتم، سه فص و در باب نهم دو فص کـه مجموعاً سیزده فص را تشکیل میدهد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در نسخههای خطی، فصوص ابن کمونه بهصورت جداگانه در انتهای تعلیقات او بر قسم اصول دین کتاب آمده است. در متن حاضر این ترتیب تغییر کرده و هریک از این فصوص متعاقب قطعه مورد بحث در معالم قرار گرفته است. افزون بر این، در نسخ خطی، کل متن معالم با حواشی کاتبی و ابن کمونه همراه نیست. نویسنده در چاپ حاضر، حواشی کاتبی و تعلیقات ابن کمونه را متعاقب موضع آن در متن معالم قرار داده است و عبارات مورد نظر آن دو را نیز در متن معالم با حروف درشت متمایز کرده است تا کار خواننده در تعقیب و فهم بحث آسان شود<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه هشت</ref>. | در نسخههای خطی، فصوص [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] بهصورت جداگانه در انتهای تعلیقات او بر قسم اصول دین کتاب آمده است. در متن حاضر این ترتیب تغییر کرده و هریک از این فصوص متعاقب قطعه مورد بحث در معالم قرار گرفته است. افزون بر این، در نسخ خطی، کل متن معالم با حواشی [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کاتبی]] و [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] همراه نیست. نویسنده در چاپ حاضر، حواشی [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|کاتبی]] و تعلیقات [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] را متعاقب موضع آن در متن معالم قرار داده است و عبارات مورد نظر آن دو را نیز در متن معالم با حروف درشت متمایز کرده است تا کار خواننده در تعقیب و فهم بحث آسان شود<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه هشت</ref>. | ||
مطالب مطرحشده در ابواب کتاب در ضمن مسائل متعددی ذکر شده که بهعنوان نمونه به برخی ابواب و چند مسئله اشاره میشود: | مطالب مطرحشده در ابواب کتاب در ضمن مسائل متعددی ذکر شده که بهعنوان نمونه به برخی ابواب و چند مسئله اشاره میشود: | ||
در باب اول، به مباحث مربوط به علم و معرفت پرداخته شده است و مشتمل بر ده مسئله است. در مسئله دوم فخر رازی معتقد است که تصدیق به وجود علم و معرفتهای بدیهی ضروری است و نمیتوان تمامی تـصورات و تصدیقات را نظری و اکتسابی دانست<ref>ر.ک: موسیوند، محسن، ص45</ref>. | |||
در باب اول، به مباحث مربوط به علم و معرفت پرداخته شده است و مشتمل بر ده مسئله است. در مسئله دوم [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] معتقد است که تصدیق به وجود علم و معرفتهای بدیهی ضروری است و نمیتوان تمامی تـصورات و تصدیقات را نظری و اکتسابی دانست<ref>ر.ک: موسیوند، محسن، ص45</ref>. | |||
باب سوم، در اثـبات عـلم بـه صانع و مشتمل بر یازده مسئله است؛ مثلاً در مسئله اول چنین آمده: اجسام برخلاف نـظر فـلاسفه حادثند و بر این ادعا سه دلیل ذکر شده و در پایان نیز به اشکال قائلین به قدم اجـسام پاسـخ داده شده است<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. | باب سوم، در اثـبات عـلم بـه صانع و مشتمل بر یازده مسئله است؛ مثلاً در مسئله اول چنین آمده: اجسام برخلاف نـظر فـلاسفه حادثند و بر این ادعا سه دلیل ذکر شده و در پایان نیز به اشکال قائلین به قدم اجـسام پاسـخ داده شده است<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۶: | ||
باب هشتم، در موضوع نفس ناطقه و در ده مسئله مطرح شده است. در مسئله شـشم، چنین آمده است: طـریقه ما در عقیده بـه بـقای نفس، اجماع انبیا و اولیـا و حـکما است که با اقناعات عقلی هم تأیید میشود. سپس چهار دلیل ذکر شده کـه قـول به بقای نفس را تقویت میکند<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>. | باب هشتم، در موضوع نفس ناطقه و در ده مسئله مطرح شده است. در مسئله شـشم، چنین آمده است: طـریقه ما در عقیده بـه بـقای نفس، اجماع انبیا و اولیـا و حـکما است که با اقناعات عقلی هم تأیید میشود. سپس چهار دلیل ذکر شده کـه قـول به بقای نفس را تقویت میکند<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>. | ||
بـاب دهـم، در موضوع امامت و مشتمل بر ده مسئله است. فخر رازی در مسئله اول درباره نصب امـام سـه نظریه را مطرح میکند و سپس چنین مینویسد: شـیعیان دوازدهامامی قائلند که دلیـل آن لطفی است که خداوند نسبت به بندگانش در راه انجام واجبات عقلی و ترک قبایح عقلی دارد و امام حـافظ شـریعت و تبیینکننده آن است<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. | بـاب دهـم، در موضوع امامت و مشتمل بر ده مسئله است. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در مسئله اول درباره نصب امـام سـه نظریه را مطرح میکند و سپس چنین مینویسد: شـیعیان دوازدهامامی قائلند که دلیـل آن لطفی است که خداوند نسبت به بندگانش در راه انجام واجبات عقلی و ترک قبایح عقلی دارد و امام حـافظ شـریعت و تبیینکننده آن است<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس اسامی رجال و اعلام، اسامی کتب و رسائل، اسامی ملل و فرق و مذاهب، اسامی بلدان و آیات قرآنی در انتهای کتاب ذکر شده است. | فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس اسامی رجال و اعلام، اسامی کتب و رسائل، اسامی ملل و فرق و مذاهب، اسامی بلدان و آیات قرآنی در انتهای کتاب ذکر شده است. | ||
در آخر نیز نسخه کامل خطی اسد افندی بهعنوان ملحق ارائه شده است. | در آخر نیز نسخه کامل خطی اسد افندی بهعنوان ملحق ارائه شده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش