۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وضعيت كتاب == ' به '== وضعيت كتاب == ') |
جز (جایگزینی متن - 'مبارك' به 'مبارک') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
#جامعيت انسان كامل و قرآن. | #جامعيت انسان كامل و قرآن. | ||
رويكرد مفسر نسبت به اهلبيت(ع)، رويكردى معتدل از يك عالم اهل سنت محسوب مىگردد؛ از تعصب كور برخى عالمان اهل سنت كه حاضر نيستند هيچ آيهاى را به اهلبيت(ع) نسبت دهند (نه در مقام شأن نزول و نه در مقام تطبيق و ذكر مصداق) اثرى در اين تفسير مشاهده نمىشود، بلكه جانب انصاف را رعايت كرده؛ از جمله، ذيل آيه 55 سوره مائده، در صفحه 197، جلد 1 مىنويسد: «نزلت في على كرم الله وجهه حين سأله سائل...» و ذيل آيه 61 سوره آل عمران (آيه مباهله) در جلد 1، صفحه 112، تصريح به نام | رويكرد مفسر نسبت به اهلبيت(ع)، رويكردى معتدل از يك عالم اهل سنت محسوب مىگردد؛ از تعصب كور برخى عالمان اهل سنت كه حاضر نيستند هيچ آيهاى را به اهلبيت(ع) نسبت دهند (نه در مقام شأن نزول و نه در مقام تطبيق و ذكر مصداق) اثرى در اين تفسير مشاهده نمىشود، بلكه جانب انصاف را رعايت كرده؛ از جمله، ذيل آيه 55 سوره مائده، در صفحه 197، جلد 1 مىنويسد: «نزلت في على كرم الله وجهه حين سأله سائل...» و ذيل آيه 61 سوره آل عمران (آيه مباهله) در جلد 1، صفحه 112، تصريح به نام مبارک [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، حسنين(ع) و فاطمه(س) دارد و نيز در آيه 33 سوره احزاب، در جلد 2، صفحه 155، عصمت را براى اهلبيت بيان مىدارد و نام [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، حسنين(ع) و فاطمه(س) را ذكر مىكند و بالاتر از اين در تفسير آيه 8 سوره دهر، جلد 2، صفحه 469، شأن نزول آيه را كه نذر [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و فاطمه زهرا(س) در بيمارى حسنين(ع) بوده، با اجلال و اكرام و صلوات و سلام، عنوان مىدارد. | ||
نخجوانى، به مصادرى كه در تفسير از آنها بهره برده است، اشارهاى ندارد؛ شايد بتوان گفت علت آن، اين است كه اين تفسير، تأويلات و واردات قلبيه ايشان است؛ بنابراين، از مصدر خاصى استفاده مستقيم ننموده است، ليكن از لحاظ روش ارجاع مطالب و موضوعات قرآنى به مباحث عرفانى و بيان تأويلات، از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] متأثر بوده است. در جلد اول، صفحه 87 نيز از بايزيد بسطامى و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] مطلبى نقل مىنمايد. ايشان از آن دسته عرفايى است كه قائل به تأويلات عرفانى بوده و خود نيز از اينگونه تأويلات داشته است. | نخجوانى، به مصادرى كه در تفسير از آنها بهره برده است، اشارهاى ندارد؛ شايد بتوان گفت علت آن، اين است كه اين تفسير، تأويلات و واردات قلبيه ايشان است؛ بنابراين، از مصدر خاصى استفاده مستقيم ننموده است، ليكن از لحاظ روش ارجاع مطالب و موضوعات قرآنى به مباحث عرفانى و بيان تأويلات، از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] متأثر بوده است. در جلد اول، صفحه 87 نيز از بايزيد بسطامى و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] مطلبى نقل مىنمايد. ايشان از آن دسته عرفايى است كه قائل به تأويلات عرفانى بوده و خود نيز از اينگونه تأويلات داشته است. |
ویرایش