۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهلبيت') |
جز (جایگزینی متن - '==گزارش محتوا== ' به '==گزارش محتوا== ') |
||
| خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مقدّمه اول به معرّفى اثر، چگونگى تألیف و ترجمه مباحث آن و اشاره به سه نكته اساسى دارد كه عبارتند از: بررسى طول عمر امام عصر(عج)، افسانه سرداب و قدرت امام مهدى(ع) و عجز پيامبران مىباشد. آقاى خسروشاهى در رابطه با طول عمر امام(ع) معتقدند با تكيه بر يك اصل اساسى كه آن همان ايمان به غيب است، ما را از هر نوع استدلال ديگرى بىنياز مىسازد. معنا و مفهوم واقعى ايمان به غيب، مستلزم آن است كه ما آن چه از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است، را بپذيريم، و گرنه در صحت ايمان خود بايد شك داشته باشيم. در رابطه با افسانه سرداب مىآورند: اين افسانهاى است كه شيخ عبدالعزيز بن باز آن را از قول [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] نقل مىكند: «مهدى آخرالزمان يكى از خلفاى راشدين و امامان راستين است، ولى او همان [[منتظری، حسینعلی|منتظرى]] نيست كه به پندار رافضه در سرداب است و اميدوارند كه او روزى از آنها بيرون آيد!» پس در جواب مىفرمايند:اين نسبت دروغ محض و از روى عناد صادره شده است و شيعيان چنين عقيدهاى ندارند و در ادامه آراى بعضى از علماى شيعه را در اين خصوص بيان مىفرمايند. | مقدّمه اول به معرّفى اثر، چگونگى تألیف و ترجمه مباحث آن و اشاره به سه نكته اساسى دارد كه عبارتند از: بررسى طول عمر امام عصر(عج)، افسانه سرداب و قدرت امام مهدى(ع) و عجز پيامبران مىباشد. آقاى خسروشاهى در رابطه با طول عمر امام(ع) معتقدند با تكيه بر يك اصل اساسى كه آن همان ايمان به غيب است، ما را از هر نوع استدلال ديگرى بىنياز مىسازد. معنا و مفهوم واقعى ايمان به غيب، مستلزم آن است كه ما آن چه از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است، را بپذيريم، و گرنه در صحت ايمان خود بايد شك داشته باشيم. در رابطه با افسانه سرداب مىآورند: اين افسانهاى است كه شيخ عبدالعزيز بن باز آن را از قول [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] نقل مىكند: «مهدى آخرالزمان يكى از خلفاى راشدين و امامان راستين است، ولى او همان [[منتظری، حسینعلی|منتظرى]] نيست كه به پندار رافضه در سرداب است و اميدوارند كه او روزى از آنها بيرون آيد!» پس در جواب مىفرمايند:اين نسبت دروغ محض و از روى عناد صادره شده است و شيعيان چنين عقيدهاى ندارند و در ادامه آراى بعضى از علماى شيعه را در اين خصوص بيان مىفرمايند. | ||
ویرایش