۵۳٬۳۲۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها=={{وابستهها}}' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR03972.jpg|بندانگشتی|ابن ایاس، محمد بن احمد]] | [[پرونده:NUR03972.jpg|بندانگشتی|ابن ایاس، محمد بن احمد]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |ابن ایاس، محمد بن احمد | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | ابن ایاس، ابوالبرکات محمد بن احمد | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" | | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |930 ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" | | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE3972AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
ابناياس در 882ق به حج رفت و از سختىهاى آن سفر ياد كرده است (144/3- 145). همچنين با رجال دربار و اميران مصرى رابطه نزدیک داشت و بسيارى از آنان را مدح كرد يا در مرگشان مرثيه سرود. قطعاتى از اين مدايح كه شمار آن اندك نيست، در کتاب او آمده است؛ از آن جمله ابياتى است در مدح امير خايربك نائب السلطنه، ابن اجا، كاتبالسر، احمد بن جيعان نائب كاتبالسر، قاضى القضاة كمال الدين. ابناياس، سلطان اشرف غورى را نيز به مناسبتهاى مختلف مدح گفته و در موردى اشاره به تحسين سلطان از نظم خويش دارد، اما گويا به سلطان نزدیک نبوده چون گاهى اخبار سلطان را از زبان خاصان و از زبان اشخاص موثق نقل كرده است. | ابناياس در 882ق به حج رفت و از سختىهاى آن سفر ياد كرده است (144/3- 145). همچنين با رجال دربار و اميران مصرى رابطه نزدیک داشت و بسيارى از آنان را مدح كرد يا در مرگشان مرثيه سرود. قطعاتى از اين مدايح كه شمار آن اندك نيست، در کتاب او آمده است؛ از آن جمله ابياتى است در مدح امير خايربك نائب السلطنه، ابن اجا، كاتبالسر، احمد بن جيعان نائب كاتبالسر، قاضى القضاة كمال الدين. ابناياس، سلطان اشرف غورى را نيز به مناسبتهاى مختلف مدح گفته و در موردى اشاره به تحسين سلطان از نظم خويش دارد، اما گويا به سلطان نزدیک نبوده چون گاهى اخبار سلطان را از زبان خاصان و از زبان اشخاص موثق نقل كرده است. | ||
تاريخ ابناياس، يعنى بدايع الزهور في وقايع الدهور تا رخدادهاى ذيحجه 928 را دربردارد و بىگمان تا اين تاريخ زنده بوده است. تاريخ دقيق وفاتِ او معلوم نيست، | تاريخ ابناياس، يعنى بدايع الزهور في وقايع الدهور تا رخدادهاى ذيحجه 928 را دربردارد و بىگمان تا اين تاريخ زنده بوده است. تاريخ دقيق وفاتِ او معلوم نيست، هرچند برخى از منابع، سال930ق را ذكر كردهاند. بروكلمان، ابناياس را حنبلى مذهب شمرده است، اما دليل چنين استنباطى روشن نيست. به هر حال انديشه و شخصيت ابناياس را كم و بيش مىتوان از مطالعه دقيق آثار او دريافت. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش