۹٬۷۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==منابع مقاله== ' به '==منابع مقاله== ') |
|||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =جرون نامه | | عنوانهای دیگر =جرون نامه | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[قدری]] (سراينده) | ||
[[مؤلف ناشناخته (قرن 11ق)]] (سراينده) | [[مؤلف ناشناخته (قرن 11ق)]] (سراينده) | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| سال نشر = 1384 ش | | سال نشر = 1384 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03256AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =964-8700-04-4 | | شابک =964-8700-04-4 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03256 | |||
| کتابخوان همراه نور =03256 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''''جنگنامه کشم'''''، حاوى دو منظومه «جنگنامه كشم» و «جروننامه» است، به زبان فارسى است كه در سالهاى 1032 تا 1042ق. به نظم درآمدهاند. | |||
«جنگنامه كشم»، سروده شاعرى ناشناس، روايتى منظوم از فتح جزيره قشم توسط سپاهيان ايرانى، است. | «جنگنامه كشم»، سروده شاعرى ناشناس، روايتى منظوم از فتح جزيره قشم توسط سپاهيان ايرانى، است. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۹: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب حاضر، سخن ناشر، فهرست مطالب، پيشگفتار، مقدمه مصححان؛ [[وثوقی، محمدباقر|محمدباقر وثوقى]] و [[خیراندیش، عبدالرسول|عبدالرسول خيرانديش]] و دو منظومه جنگنامه كشم و جروننامه است. جروننامه خود داراى مقدمهاى در ستايش پروردگار و رسول او، و نيز مدح ابوالمظفر شاه عباس بهادرخان و سى يك ساقى نامه (مجلس) است. | |||
كتاب حاضر، سخن ناشر، فهرست مطالب، پيشگفتار، مقدمه مصححان؛ محمدباقر وثوقى و عبدالرسول خيرانديش و دو منظومه جنگنامه كشم و جروننامه است. جروننامه خود داراى مقدمهاى در ستايش پروردگار و رسول او، و نيز مدح ابوالمظفر شاه عباس بهادرخان و سى يك ساقى نامه (مجلس) است. | |||
بررسى صحت انتساب «جنگنامه كشم» به قدرى شيرازى | بررسى صحت انتساب «جنگنامه كشم» به قدرى شيرازى | ||
نخستين بار لوئيجى بونلى در سال 1890 م. سراينده دو اثر جنگنامه كشم و جروننامه را به نام قدرى شيرازى معرفى كرده است. ديگران نيز به پيروى از او همين نظر را دادهاند. در حالى كه در جنگنامه كشم نامى از «قدرى» نيست و بنا بر دلايلى مىتوان گفت كه شاعر دو منظومه يك نفر نيست. | نخستين بار لوئيجى بونلى در سال 1890 م. سراينده دو اثر جنگنامه كشم و جروننامه را به نام قدرى شيرازى معرفى كرده است. ديگران نيز به پيروى از او همين نظر را دادهاند. در حالى كه در جنگنامه كشم نامى از «قدرى» نيست و بنا بر دلايلى مىتوان گفت كه شاعر دو منظومه يك نفر نيست.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31920/1/17 مقدمه کتاب، هفده]</ref> | ||
# چنانكه در شرح حال «قدرى» خواهد آمد، او شاعرى درس خوانده بوده و با ادب و فنون شاعرى آشنايى كامل داشته است. حال آن كه جنگنامه كشم شعرى عاميانه دارد. از نظر ارزش ادبى هر چند جروننامه بر آن برترى دارد؛ اما باز هم به پاى اشعار [[مایو، قدری|قدرى شيرازى]] نمىرسد. | |||
# سراينده جنگنامه كشم نام جزيره قشم را به همان صورت اصيل و محلى آن «كشم» ضبط كرده كه اين نشان مىدهد، از مردم نواحى جنوبى فارس بوده است. حال آن كه قدرى در جروننامه آن را به صورت متداول و ادبى «قشم» آورده كه نشان مىدهد، اين دو منظومه از دو شاعر است. | |||
# در جنگنامه كشم، علاوه بر اغلاطى كه ديده مىشود و از اديب و شاعرى، چون قدرى شيرازى بعيد مىنمايد، لغات و تعبيراتى بكار رفته كه خاص مردم نواحى جنوبى فارس است. علاوه بر اين دقت شاعر در بيان اماكنى كه جنگ در آنها رخ داده است و اين به عكس اشارات آشفته قدرى در جروننامه است، نشان مىدهد كه جنگنامه كشم سروده شاعرى بومى از گرمسيرات فارس است، نه قدرى شيرازى. مولانا تقىالدين محمد قدرى شيرازى، در سال 987ق. در سفرى دريايى از هند به ايران جان باخته است. لذا نمىتوان او را با شاعر منظومه جروننامه كه تا سال 1043ق. زنده بوده است، يكى دانست. | |||
بررسى صحت انتساب «جرون نامه» به قدرى شيرازى.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31920/1/17 مقدمه کتاب، همان]</ref> | |||
بررسى صحت انتساب «جرون نامه» به قدرى شيرازى | |||
چنين انتسابى نخست توسط لوئيجى بونلى صورت گرفت و ديگران نيز به پيروى از او همين نظر را دادهاند. حقيقت امر آن است كه جنگنامه كشم سروده شاعرى ناشناس است. | چنين انتسابى نخست توسط لوئيجى بونلى صورت گرفت و ديگران نيز به پيروى از او همين نظر را دادهاند. حقيقت امر آن است كه جنگنامه كشم سروده شاعرى ناشناس است. | ||
از آن جايى كه جروننامه به وسيله شاعرى به نام «قدرى» كه غير از قدرى شيرازى شاعر شناخته شده در تذكرههاى آن روزگار است، سروده شده، صرف تشابه اسمى و نيز نزدیک | از آن جايى كه جروننامه به وسيله شاعرى به نام «قدرى» كه غير از قدرى شيرازى شاعر شناخته شده در تذكرههاى آن روزگار است، سروده شده، صرف تشابه اسمى و نيز نزدیک بودن روزگار سرايش منظومهها و شاعران آنها با قدرى شيرازى كه مشهورتر بوده موجب شده است تا اين آثار به اين شاعر منسوب شوند. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
منظومه «جنگنامه كشم» منظومهاى است، فارسى كه در بحر متقارب سروده شده و مشتمل بر 263 بيت است. در اين ابيات سرآينده به روايت داستان فتح جزيره قشم توسط سپاهيان ايرانى، مىپردازد. | منظومه «جنگنامه كشم» منظومهاى است، فارسى كه در بحر متقارب سروده شده و مشتمل بر 263 بيت است. در اين ابيات سرآينده به روايت داستان فتح جزيره قشم توسط سپاهيان ايرانى، مىپردازد. | ||
داستان منظومه «جروننامه» در زمان حيات امام قلىخان سروده شده است، چه بسيارى از اين ابيات دعا به جان او و شاه عباس است، از اين رو مىتوان گفت كه سرودن منظومه بايستى بين سالهاى 1032ق. تا 1043ق. بوده باشد. | داستان منظومه «جروننامه» در زمان حيات امام قلىخان سروده شده است، چه بسيارى از اين ابيات دعا به جان او و شاه عباس است، از اين رو مىتوان گفت كه سرودن منظومه بايستى بين سالهاى 1032ق. تا 1043ق. بوده باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31920/1/33 مقدمه سی و سه]</ref> | ||
«جروننامه» شامل رويدادها و حوادث پيرامون فتح قشم و شرح مفصل حمله نيروهاى ايرانى، به جزيره هرموز و فتح آن است. اين اثر حاوى اطلاعات ارزشمندى درباره تحولات سياسى - اقتصادى خليج فارس در قرن يازدهم، همزمان با پايان سيطره پرتغالىها در هرمز و آغاز ورود گسترده اروپاييان به راههاى دريايى منطقه است. | «جروننامه» شامل رويدادها و حوادث پيرامون فتح قشم و شرح مفصل حمله نيروهاى ايرانى، به جزيره هرموز و فتح آن است. اين اثر حاوى اطلاعات ارزشمندى درباره تحولات سياسى - اقتصادى خليج فارس در قرن يازدهم، همزمان با پايان سيطره پرتغالىها در هرمز و آغاز ورود گسترده اروپاييان به راههاى دريايى منطقه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31920/1/35 مقدمه سی و پنج] </ref> | ||
قدرى در اين منظومه همزمان صحنههاى نبرد در هرمز، مجلس امام قلىخان و دربار شاه عباس را در يك تصوير كلى قرار مىدهد. گاهى جمع پرتغالىها و نيز مأموران امامقلى خان هم در صحنههاى جداگانه در داستان آورده مىشوند. اما در همه حال صحنه اصلى داستان شخص امامقلى خان و مجلس اوست. ارائه همزمان چند صحنه در يك روايت، هر چند مشكل است و هماهنگى ميان آنها و مرتبط ساختن آنها كار آسانى نيست؛ اما «قدرى» در اين كار توفيق يافته است. متأسفانه كاتبان پس از او نتوانستهاند، پيچيدگى كار او را درك كنند، در نتيجه در تنظيم نسخه دچار سرگردانى و سردرگمى شدهاند. | قدرى در اين منظومه همزمان صحنههاى نبرد در هرمز، مجلس امام قلىخان و دربار شاه عباس را در يك تصوير كلى قرار مىدهد. گاهى جمع پرتغالىها و نيز مأموران امامقلى خان هم در صحنههاى جداگانه در داستان آورده مىشوند. اما در همه حال صحنه اصلى داستان شخص امامقلى خان و مجلس اوست. ارائه همزمان چند صحنه در يك روايت، هر چند مشكل است و هماهنگى ميان آنها و مرتبط ساختن آنها كار آسانى نيست؛ اما «قدرى» در اين كار توفيق يافته است. متأسفانه كاتبان پس از او نتوانستهاند، پيچيدگى كار او را درك كنند، در نتيجه در تنظيم نسخه دچار سرگردانى و سردرگمى شدهاند. | ||
خط ۷۳: | خط ۶۷: | ||
== اهميت تاريخى منظومه «جروننامه» == | == اهميت تاريخى منظومه «جروننامه» == | ||
منظومه داستان جرون، اگر چه از لحاظ ادبى ارزش خاصى ندارد؛ اما با توجه به كمبود شديد منابع تاريخى، به ويژه از مورخان داخلى پيرامون تحولات سياسى - اقتصادى خليجفارس در قرن يازدهم، همزمان با پايان سيطره پرتغالىها در هرمز و آغاز ورود گسترده اروپاييان به راههاى دريايى منطقه، اين منبع منحصر و منظوم از اهميت بسزايى برخوردار مىشود. در مورد جنگهاى دريايى ايران در قرن يازدهم اطلاع ما اندك و در حد بيان رويدادها، بدون پرداختن به جزييات است. اساسا مورخان عصر صفوى چندان توجهى به حوادث و وقايع جنوب ايران از خود نشان ندادهاند و يا بهتر بگوييم، به دليل سيطره دراز مدت پرتغالىها و حكومتهاى محلى در جنوب ايران، مورخان عصر صفوى اطلاع كافى از مسائل اين منطقه نداشتهاند. از اين رو در نوشتههاى آنان كمتر اشارهاى به حيات سياسى - اجتماعى جنوب رفته است. | منظومه داستان جرون، اگر چه از لحاظ ادبى ارزش خاصى ندارد؛ اما با توجه به كمبود شديد منابع تاريخى، به ويژه از مورخان داخلى پيرامون تحولات سياسى - اقتصادى خليجفارس در قرن يازدهم، همزمان با پايان سيطره پرتغالىها در هرمز و آغاز ورود گسترده اروپاييان به راههاى دريايى منطقه، اين منبع منحصر و منظوم از اهميت بسزايى برخوردار مىشود. در مورد جنگهاى دريايى ايران در قرن يازدهم اطلاع ما اندك و در حد بيان رويدادها، بدون پرداختن به جزييات است. اساسا مورخان عصر صفوى چندان توجهى به حوادث و وقايع جنوب ايران از خود نشان ندادهاند و يا بهتر بگوييم، به دليل سيطره دراز مدت پرتغالىها و حكومتهاى محلى در جنوب ايران، مورخان عصر صفوى اطلاع كافى از مسائل اين منطقه نداشتهاند. از اين رو در نوشتههاى آنان كمتر اشارهاى به حيات سياسى - اجتماعى جنوب رفته است. | ||
خط ۸۶: | خط ۷۹: | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
كتاب، مشتمل بر پاورقىها و نيز تعليقات و توضيحات مصححان، فهرست اعلام و فهرست منابع و مآخذ مىباشد. | |||
==پانویس == | |||
<references/> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
#مقدمه مصححان. | |||
#سخن ناشر. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[تاریخ بوشهر]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | [[رده:زبان و ادبیات فارسی]] |