دیوان اشعار ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' {{' به '{{'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{')
خط ۳۹: خط ۳۹:
کتاب با نگاهی به گوشه‎هایی از زندگی پرفرازونشیب [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام فراهانی]] و آثارش آغاز شده است. نسب [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]] با سی‎وهفت واسطه از طریق [[امام سجاد(ع)|امام زین‎العابدین(ع)]]، به [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] می‎رسد و اکثر آنان افرادی هستند که از نظر ادب و فرهنگ و تاریخ و یا سیاست و خدمات دیوانی و اداری منشأ اثر بوده‎اند<ref>ر.ک: همان، صفحه پنج</ref>‏.  
کتاب با نگاهی به گوشه‎هایی از زندگی پرفرازونشیب [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام فراهانی]] و آثارش آغاز شده است. نسب [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]] با سی‎وهفت واسطه از طریق [[امام سجاد(ع)|امام زین‎العابدین(ع)]]، به [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] می‎رسد و اکثر آنان افرادی هستند که از نظر ادب و فرهنگ و تاریخ و یا سیاست و خدمات دیوانی و اداری منشأ اثر بوده‎اند<ref>ر.ک: همان، صفحه پنج</ref>‏.  


در بخشی از این مقدمه، به خدمات [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]] پرداخته شده است. از جمله مهم‎ترین خدمات [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]]، خدمت به فرهنگ کشور بوده است؛ بدین‎‎ معنی که سیاق و عبارات و نوشته‎های ایران را که از زمان صفویه رو به انحطاط گذاشته بود و مبدل به عبارت‎پردازی‎های مغلق شده، تغییر و تبدیل به عبارات سهل و ساده داده است و در واقع می‎توان [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]] را معمار نثر جدید فارسی بشمار آورد و منشآت وی گواه صادقی بر این مدعاست. [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]] نه‎تنها در نثر، بلکه در شعر نیز قدرتی بسزا دارد و در این فن هرچند که شاگرد مکتب شعرای خراسان است، اما مانند نثر، صاحب ابتکار و تصرف و شیرین‎کاری و تجدد است؛ خاصه در اشعاری که قصدی خاص دارد و می‎خواهد چیزی بگوید و مطلبی بپروراند و از آن جمله است قصیده «نونیه» که بعد از یکی از شکست‎های مجاهدان در آذربایجان که موجب شکست لشکریان ولیعهد نیز گردید و کارها را خراب و اختیار را از کف سردار لشکر به‎در برد، می‎گوید و می‎موید:
در بخشی از این مقدمه، به خدمات [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]] پرداخته شده است. از جمله مهم‎ترین خدمات [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]]، خدمت به فرهنگ کشور بوده است؛ بدین‎‎ معنی که سیاق و عبارات و نوشته‎های ایران را که از زمان صفویه رو به انحطاط گذاشته بود و مبدل به عبارت‎پردازی‎های مغلق شده، تغییر و تبدیل به عبارات سهل و ساده داده است و در واقع می‎توان [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]] را معمار نثر جدید فارسی بشمار آورد و منشآت وی گواه صادقی بر این مدعاست. [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]] نه‎تنها در نثر، بلکه در شعر نیز قدرتی بسزا دارد و در این فن هرچند که شاگرد مکتب شعرای خراسان است، اما مانند نثر، صاحب ابتکار و تصرف و شیرین‎کاری و تجدد است؛ خاصه در اشعاری که قصدی خاص دارد و می‎خواهد چیزی بگوید و مطلبی بپروراند و از آن جمله است قصیده «نونیه» که بعد از یکی از شکست‎های مجاهدان در آذربایجان که موجب شکست لشکریان ولیعهد نیز گردید و کارها را خراب و اختیار را از کف سردار لشکر به‎در برد، می‎گوید و می‎موید:{{شعر}}{{ب|''آه، از این قوم بی‎حمیت و بی‎دین''|2='' کرد ری، ترک خمسه و لر قزوین''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه نه و ده</ref>‏.
{{شعر}}
{{ب|''آه، از این قوم بی‎حمیت و بی‎دین''|2='' کرد ری، ترک خمسه و لر قزوین''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه نه و ده</ref>‏.


اشعار کتاب با قصیده‎ای در تبریک ورود ولیعهد از تهران به تبریز آغاز شده است. پس از آن قصیده دیگری در مدح و اندرز ولیعهد و قصیده‎ای در هجو و نکوهش آصف‎الدوله آمده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1 و 4</ref>‏. قصاید [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام فراهانی]] را می‎توان با‎ توجه‎ به‎ مضمون و نوع ادبی، به انواع: «مدح»، «گلایه»، «اندرز»، «هجو»، «نکوهش»، «مطایبه» و «طنز» تقسیم‎بندی نمود‎ که وجـود این انـواع ادبی، حاکی از استقلال فکری وی و عدم وابستگی محض‎ به دربار است. قائم‎‎مقام، با آمیختن و ادغام مدیحه با انواع ادبی دیگر، حتی انواع متناقضی همچون قدح (به‎منظور نقد و آگاهی‎بخشی)، شـیوه‎ای مـتفاوت با معاصران خود در پیش گرفته و با فاصله گرفتن از ستایش‎‎های یک‎جانبه، نگاه ابزاری خود به مدح را آشکار می‎سازد. دغدغه و حساسیت [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]] نسبت به مسائل سـیاسی، مـالی و اخلاقی دربار، در جهت حفظ منافع‎ ملی‎ بوده که با توجه به انتقادناپذیری درباریان، وی از قالب مدح و ستایشگری در جهت بیان این دغدغه‎ها، استفاده می‎کند<ref>ر.ک: مدرسی، فاطمه و دیگران، ص‎303</ref>‏.
اشعار کتاب با قصیده‎ای در تبریک ورود ولیعهد از تهران به تبریز آغاز شده است. پس از آن قصیده دیگری در مدح و اندرز ولیعهد و قصیده‎ای در هجو و نکوهش آصف‎الدوله آمده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1 و 4</ref>‏. قصاید [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام فراهانی]] را می‎توان با‎ توجه‎ به‎ مضمون و نوع ادبی، به انواع: «مدح»، «گلایه»، «اندرز»، «هجو»، «نکوهش»، «مطایبه» و «طنز» تقسیم‎بندی نمود‎ که وجـود این انـواع ادبی، حاکی از استقلال فکری وی و عدم وابستگی محض‎ به دربار است. قائم‎‎مقام، با آمیختن و ادغام مدیحه با انواع ادبی دیگر، حتی انواع متناقضی همچون قدح (به‎منظور نقد و آگاهی‎بخشی)، شـیوه‎ای مـتفاوت با معاصران خود در پیش گرفته و با فاصله گرفتن از ستایش‎‎های یک‎جانبه، نگاه ابزاری خود به مدح را آشکار می‎سازد. دغدغه و حساسیت [[قائم‌مقام، ابوالقاسم بن عیسی|قائم‎مقام]] نسبت به مسائل سـیاسی، مـالی و اخلاقی دربار، در جهت حفظ منافع‎ ملی‎ بوده که با توجه به انتقادناپذیری درباریان، وی از قالب مدح و ستایشگری در جهت بیان این دغدغه‎ها، استفاده می‎کند<ref>ر.ک: مدرسی، فاطمه و دیگران، ص‎303</ref>‏.
خط ۵۴: خط ۵۲:


جلایرنامه با این ابیات آغاز می‎شود:  
جلایرنامه با این ابیات آغاز می‎شود:  
 
{{شعر}}{{ب|''چنین گوید غلام تو جلایر''|2=''که من رفتم ز شرا تا ملایر''}}{{ب|''بدیدم جملگی شهزادگان را ''|2=''همه سرو سهی آزادگان را''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص167</ref>‏.
{{شعر}}
{{ب|''چنین گوید غلام تو جلایر''|2=''که من رفتم ز شرا تا ملایر''}}
{{ب|''بدیدم جملگی شهزادگان را ''|2=''همه سرو سهی آزادگان را''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص167</ref>‏.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش