۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
جز (جایگزینی متن - '</div> ' به '</div> ') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
من فارغ التحصيل از دانشكدۀ فنى دانشگاه تهران در رشتۀ مهندسى معدن هستم.اولين آشنايى من با درس تفسير در زمان دانشجويى، حدود سال 1334 در يك كلاس هفتگى خصوصى متشكل از ده نفر از دانشجويان دانشگاه تهران بود، و شهيد استاد مطهرى در مدرسه مروى واقع در ناصر خسرو، جلد اول [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] را كه هنوز به فارسى ترجمه نشده بود، براى اين جمع ترجمه مىكرد و توضيح مىداد؛ولى اين كلاس كمتر از يكسال دوام داشت، و با توجه به مشغلۀ فراوان استاد مطهرى تعطيل شد.دو تن از افراد برجستۀ آن كلاس دكتر چمران و دكتر سامى بودند كه همچون ستارۀ درخشانى افول كردند.پس از آن دوره، به اتفاق عدۀ بيشترى از دانشجويان در جلسات تفسير هفتگى شادروان [[طالقانی، محمود|آیتالله طالقانى]] در مسجد اسلامبول شركت مىكردم كه پس از مدتى به دليل دستگيرى و زندانى شدن ايشان، آن جلسات نيز تعطيل شد؛ولى از دو سال پس از انقلاب، در كلاس خصوصى تفسير هفتگى ديگرى كه توسط شادروان مهندس بازرگان تدريس مىشد، شركت مىكردم، كه بر خلاف دو كلاس قبلى،14 سال بى وقفه دوام داشت.علاوه بر آن در مواقع فراغت به طور شخصى از مطالعۀ تفاسير مختلف، استفاده مىكردم.دورۀ كامل درس زبان عربى را در كلاسهاى دار العلوم عربیه، زير نظر استاد دكتر نجفى به پايان رساندهام.از اوايل سال 72 كه فعاليت تخصصىام به طور قابل ملاحظهاى كاهش يافت، فرصتى پيش آمد تا دست به تنظيم ترجمهاى از قرآن با ویژگیهاى نو بزنم، كه سالهاى طولانى به آن انديشيده بودم و هيچگاه فرصت اجراى آن را نداشتم.اينك به يارى خداوند و به بركت ايام فراغت بازنشستگى، اين برنامۀ سنگين به مراحل پايانى خود نزدیک شده. | من فارغ التحصيل از دانشكدۀ فنى دانشگاه تهران در رشتۀ مهندسى معدن هستم.اولين آشنايى من با درس تفسير در زمان دانشجويى، حدود سال 1334 در يك كلاس هفتگى خصوصى متشكل از ده نفر از دانشجويان دانشگاه تهران بود، و شهيد استاد مطهرى در مدرسه مروى واقع در ناصر خسرو، جلد اول [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] را كه هنوز به فارسى ترجمه نشده بود، براى اين جمع ترجمه مىكرد و توضيح مىداد؛ولى اين كلاس كمتر از يكسال دوام داشت، و با توجه به مشغلۀ فراوان استاد مطهرى تعطيل شد.دو تن از افراد برجستۀ آن كلاس دكتر چمران و دكتر سامى بودند كه همچون ستارۀ درخشانى افول كردند.پس از آن دوره، به اتفاق عدۀ بيشترى از دانشجويان در جلسات تفسير هفتگى شادروان [[طالقانی، محمود|آیتالله طالقانى]] در مسجد اسلامبول شركت مىكردم كه پس از مدتى به دليل دستگيرى و زندانى شدن ايشان، آن جلسات نيز تعطيل شد؛ولى از دو سال پس از انقلاب، در كلاس خصوصى تفسير هفتگى ديگرى كه توسط شادروان مهندس بازرگان تدريس مىشد، شركت مىكردم، كه بر خلاف دو كلاس قبلى،14 سال بى وقفه دوام داشت.علاوه بر آن در مواقع فراغت به طور شخصى از مطالعۀ تفاسير مختلف، استفاده مىكردم.دورۀ كامل درس زبان عربى را در كلاسهاى دار العلوم عربیه، زير نظر استاد دكتر نجفى به پايان رساندهام.از اوايل سال 72 كه فعاليت تخصصىام به طور قابل ملاحظهاى كاهش يافت، فرصتى پيش آمد تا دست به تنظيم ترجمهاى از قرآن با ویژگیهاى نو بزنم، كه سالهاى طولانى به آن انديشيده بودم و هيچگاه فرصت اجراى آن را نداشتم.اينك به يارى خداوند و به بركت ايام فراغت بازنشستگى، اين برنامۀ سنگين به مراحل پايانى خود نزدیک شده. |
ویرایش