۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
در اشعار برخی از شاعران، دیده میشود که به مدد الفاظ و کلمات و بهصورت کنایی و رمزی، سعی در بیان ویژگیهای محبوب را داشته و ویژگیهای محبوب را که بیشتر ظاهری است، بیان میکنند و از صفات درونی محبوب سخنی نمیگویند؛ درحالیکه با توجه به غزل زیر، [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، ضمن بیان حسن و زیبایی محبوب، از وصال محبوب که بدان امید داشته است، نیز سخن میگوید. او معتقد است برای عاشقان بهشت چیزی نیست جز وصال محبوب و جهنم همان فراق محبوب است و بس: | در اشعار برخی از شاعران، دیده میشود که به مدد الفاظ و کلمات و بهصورت کنایی و رمزی، سعی در بیان ویژگیهای محبوب را داشته و ویژگیهای محبوب را که بیشتر ظاهری است، بیان میکنند و از صفات درونی محبوب سخنی نمیگویند؛ درحالیکه با توجه به غزل زیر، [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، ضمن بیان حسن و زیبایی محبوب، از وصال محبوب که بدان امید داشته است، نیز سخن میگوید. او معتقد است برای عاشقان بهشت چیزی نیست جز وصال محبوب و جهنم همان فراق محبوب است و بس: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''نازم آن حسن کز آن بر رخ عالم خالی است''|2=''عکس هر ذره او مهر بلنداقبالی است''}} | |||
{{ب|''دیدهام دوش به خوابش چه مبارکخوابی''|2=''زدهام فال به وصلش چه مبارکفالی است''}} | |||
{{ب|''جنت از عشرت ایام وصال ایمایی''|2=''دوزخ از محنت دوران فراق اجمالی است''}} | |||
{{ب|''گفتمش جوهر فرد است دهانت خندید''|2=''یعنی ای خواجه در این نکته هنوز اشکالی است''}}{{پایان شعر}} <ref>ر.ک: همان، ص94</ref>. | |||
از جمله ویژگیهای دیوان الهی قمشهای، این است که اشعار آن، شباهتهای زیادی با سرودههای میرزا حبیبالله خراسانی دارد که از شاعران و عارفان بزرگ عصر خویش بوده و مدتها پیش از [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، میزیسته است؛ بهگونهای که برخی معتقدند، برخی ابیات [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، تلخیصی از اشعار میرزا حبیب است؛ بهعنوان مثال، شعر زیر از میرزا حبیب: | از جمله ویژگیهای دیوان الهی قمشهای، این است که اشعار آن، شباهتهای زیادی با سرودههای میرزا حبیبالله خراسانی دارد که از شاعران و عارفان بزرگ عصر خویش بوده و مدتها پیش از [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، میزیسته است؛ بهگونهای که برخی معتقدند، برخی ابیات [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، تلخیصی از اشعار میرزا حبیب است؛ بهعنوان مثال، شعر زیر از میرزا حبیب: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''سالها بر کف گرفتم سبحه صد دانه را''|2=''تا ببندم زین فسون پای دل دیوانه را''}} | |||
{{ب|''سبحه صد دانه چون کار مرا آسان نکرد''|2=''کرد باید جستجو آن گوهر یکدانه را''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
با این بیت از [[الهی قمشهای، مهدی|استاد الهی]]: | با این بیت از [[الهی قمشهای، مهدی|استاد الهی]]: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''عارفان را در ره دیر و کلیسا کار نیست ''|2='' عشقبازان را مجال سبحه و زنار نیست''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
تشابه زیادی دارد. همچنین است تشابه مضمونی این دو بیت میرزا حبیب و استاد الهی: | تشابه زیادی دارد. همچنین است تشابه مضمونی این دو بیت میرزا حبیب و استاد الهی: | ||
'''ما فرقه فقرا شاهان تاجوریم | {{شعر}} | ||
{{ب|''خسرومکانتیم و به ظاهر نیازمند''|2=''درویشصورتیم و به معنی توانگریم''}} | |||
{{پایان شعر}}(از میرزا حبیب) | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|''ما فرقه فقرا شاهان تاجوریم ''|2=''سلطان کشور عشق بیتاج و بیکمریم''}} | |||
{{پایان شعر}}(از [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]) | |||
'''چه باغ خرم و سبزی است لیک نتوان چید گلی ز نسترن و غنچهای ز یاسمنش''' (از میرزا حبیب) | '''چه باغ خرم و سبزی است لیک نتوان چید گلی ز نسترن و غنچهای ز یاسمنش''' (از میرزا حبیب) |
ویرایش