۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
اشعار الهی بیشتر وصف حال خویش است: | اشعار الهی بیشتر وصف حال خویش است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''بس در طلبت خدا خدا کردم''|2=''خود را به خدایت آشنا کردم''}} | |||
{{ب|''شبها همه دامن خیالت را''|2='' تا صبح گرفتم و دعا کردم''}} | |||
{{ب|''هر مشکلی کاوفتاد در کارم''|2=''نفرین به رقیب بیحیا کردم''}} | |||
{{ب|''شاید که تو حاجتم روا سازی''|2=''من حاجت هرکه را روا کردم''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
همه چیز گزارش ضمیر وی است. او یک عاشق بوده و عمری در طلب بود. هرچه گفت برحق و برای حق گفت و هرچه نوشت برای حق بود و جز از حق، از هیچکس انتظار پاداش نداشت و به گفته خود: | همه چیز گزارش ضمیر وی است. او یک عاشق بوده و عمری در طلب بود. هرچه گفت برحق و برای حق گفت و هرچه نوشت برای حق بود و جز از حق، از هیچکس انتظار پاداش نداشت و به گفته خود: | ||
خط ۶۱: | خط ۵۹: | ||
بهعنوان مثال، نمونهای از اشعار استاد در زمینه وصف حالات عشاق، راه عشق و جذبات آن به قرار زیر است: | بهعنوان مثال، نمونهای از اشعار استاد در زمینه وصف حالات عشاق، راه عشق و جذبات آن به قرار زیر است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''روز و شب دل ناله بیاختیاری میکند''|2=''یاد شیرینروزگار وصل یاری میکند''}} | |||
{{ب|''دل ز عشق ماهرویی شب همه شب تا سحر ''|2=''ناله چون بلبل ز عشق گلعذاری میکند''}} | |||
{{ب|''در قفس چندی است محبوسم ز بیداد سپهر''|2=''طایر قدسم هوای لالهزاری میکند''}} | |||
{{ب|''ذکر من شب تا سحر چون مرغ حق فریاد هوست ''|2=''یاد مشکینزلف او در شام تاری میکند''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>. | |||
نمونهای نیز از اشعار وی، در زمینه مواعظ و پندها و نصایح به قرار زیر میباشد: | نمونهای نیز از اشعار وی، در زمینه مواعظ و پندها و نصایح به قرار زیر میباشد: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''بشکن این قفس را و پر زن ای دل''|2=''خیمه در جهان دگر زن ای دل''}} | |||
{{ب|''تکیه بر سریر قضا کن ای دوست ''|2='' پنجه با حریف قدر زن ای دل''}} | |||
{{ب|''بر براق همت نشین و یک شب''|2=''حلقه مهر و مه را به در زن ای دل''}} | |||
{{ب|''از صفای انفاس روحبخشت ''|2='' طعنه بر نسیم سحر زن ای دل''}} | |||
{{پایان شعر}} <ref>ر.ک: همان</ref>. | |||
در اشعار برخی از شاعران، دیده میشود که به مدد الفاظ و کلمات و بهصورت کنایی و رمزی، سعی در بیان ویژگیهای محبوب را داشته و ویژگیهای محبوب را که بیشتر ظاهری است، بیان میکنند و از صفات درونی محبوب سخنی نمیگویند؛ درحالیکه با توجه به غزل زیر، [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، ضمن بیان حسن و زیبایی محبوب، از وصال محبوب که بدان امید داشته است، نیز سخن میگوید. او معتقد است برای عاشقان بهشت چیزی نیست جز وصال محبوب و جهنم همان فراق محبوب است و بس: | در اشعار برخی از شاعران، دیده میشود که به مدد الفاظ و کلمات و بهصورت کنایی و رمزی، سعی در بیان ویژگیهای محبوب را داشته و ویژگیهای محبوب را که بیشتر ظاهری است، بیان میکنند و از صفات درونی محبوب سخنی نمیگویند؛ درحالیکه با توجه به غزل زیر، [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، ضمن بیان حسن و زیبایی محبوب، از وصال محبوب که بدان امید داشته است، نیز سخن میگوید. او معتقد است برای عاشقان بهشت چیزی نیست جز وصال محبوب و جهنم همان فراق محبوب است و بس: |
ویرایش