پرش به محتوا

دو رساله در فلسفه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‏د' به 'می‌‏د'
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏د' به 'می‌‏د')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۷: خط ۵۷:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
اما در مسئله جبر و اختیار با جمهور شیعه و معتزله موافق است که هر دو طایفه بشر را در اعمال و افعال خود، مختار مى‏دانند، نه مجبور. نهایت اینکه در نحوه تفویض اختیار مابین شیعه و معتزله توافق کامل نیست. مولوى عقیده «جبریه» و مقابل آن اعتقاد «قدریه» را با دلایل عقلى و استحسانات خطابى ابطال نموده و در این موضوع عیناً مانند شیعه امامیه قضیه «امر بین الامرین» را اختیار کرده است<ref>ر.ک: همان، ص56-55</ref>.  
اما در مسئله جبر و اختیار با جمهور شیعه و معتزله موافق است که هر دو طایفه بشر را در اعمال و افعال خود، مختار می‌‏دانند، نه مجبور. نهایت اینکه در نحوه تفویض اختیار مابین شیعه و معتزله توافق کامل نیست. مولوى عقیده «جبریه» و مقابل آن اعتقاد «قدریه» را با دلایل عقلى و استحسانات خطابى ابطال نموده و در این موضوع عیناً مانند شیعه امامیه قضیه «امر بین الامرین» را اختیار کرده است<ref>ر.ک: همان، ص56-55</ref>.  


نویسنده پس از استخراج هشت دلیل از اشعار [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] بر اثبات اختیار و رد دیدگاه جبریان می‎افزاید: «پنهان نماند که آنچه تا اینجا گفته شد و آن همه تلاشى که براى اثبات اختیار بشر به‎کار رفت، همه از جهت رعایت اصول کلامى و مماشات با حجج و براهین عقلى و استحسانات خطابى بود؛ اما از نظر تحقیق و کشف و شهود عرفانى که همه موجودات امکانى را ظل وجود و پرتو ذات حق و مظهر اسماء و صفات الهى ببینند و حقیقت‏ '''كُلُّ شَيْ‎ءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ'''‎ ﴿القصص: 88﴾ را به‎عیان مشاهده کنند، همچنین با منطق کسانى که قضیه وحدت وجود و توحید حقیقى صفات و افعال واجب را پذیرفته و آن را به درجه‏ «عین‎الیقین» و «حق‎الیقین» دریافته باشند، دیگر از هستى مستعار و نمودار اختیار بشر اثرى نیست، بلکه هرچه هست اثر حق و فعل حق است<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>.
نویسنده پس از استخراج هشت دلیل از اشعار [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] بر اثبات اختیار و رد دیدگاه جبریان می‎افزاید: «پنهان نماند که آنچه تا اینجا گفته شد و آن همه تلاشى که براى اثبات اختیار بشر به‎کار رفت، همه از جهت رعایت اصول کلامى و مماشات با حجج و براهین عقلى و استحسانات خطابى بود؛ اما از نظر تحقیق و کشف و شهود عرفانى که همه موجودات امکانى را ظل وجود و پرتو ذات حق و مظهر اسماء و صفات الهى ببینند و حقیقت‏ '''كُلُّ شَيْ‎ءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ'''‎ ﴿القصص: 88﴾ را به‎عیان مشاهده کنند، همچنین با منطق کسانى که قضیه وحدت وجود و توحید حقیقى صفات و افعال واجب را پذیرفته و آن را به درجه‏ «عین‎الیقین» و «حق‎الیقین» دریافته باشند، دیگر از هستى مستعار و نمودار اختیار بشر اثرى نیست، بلکه هرچه هست اثر حق و فعل حق است<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش