۶۱٬۱۸۹
ویرایش
(←تولد) |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==تولد== | ==تولد== | ||
متأسفانه در منابع، به تولد ایشان اشاره نشده است. | متأسفانه در منابع، به تولد ایشان اشاره نشده است. درباره سرگذشت ابن کیسان اطلاعات محدودی در دست است. باآنکه او از چهرههای مشهور و از سرکردگان معتزله بشمار مىرفت. | ||
== افکار کلامی اصم == | |||
اصم به سبب آراء خاصى که در باب امامت و اعراض داشت، معتزله او را یک معتزلى تمام عیار نمىدانستند و به او به چشم بیگانه نظر مىکردند<ref>ر.ک: جاویدپور، فریبا، ج9، ص265</ref>. ابوالهذیل بارها با او به مناظره پرداخت. او همچنین با هشام بن حکم مناظرههایى داشت. | |||
ایشان، برخلاف جمهور مسلمانان، منکر وجود اعراض بود. از نظر او، تمام عالم از جوهر تشکیل شده است و گرمی و سردی و رنگ و نور نیز عرض نیستند. او درباره قدرت با نظام معتزلی همعقیده بود و میپنداشت خداوند فردی را همراه با قدرت و حیات آفریده و آن فرد حی و قادر است و نمیتوان گفت خداوند قدرت و حیات را در شخص خلق میکند. درباره عجز نیز میگفت: عجز همان عاجز است و چیزی از خارج بر عاجز وارد نمیشود که عجز را در او ایجاد کند، بلکه عجز بهنوعی همان عاجز است و استطاعت جز نفس مستطیع نیست. بعید نیست این دیدگاه هم ناشی از انکار اعراض باشد. برخی معتزلیان روغن را در زیتون و آتش را در چوب، کامن (موجود) میدانستند و از آن به «کمون» تعبیر میکردند، اما اصم میگفت: هیچ شیئی در دنیا در شیئی دیگر کامن نیست. از دیدگاه اصم، انسان همان چیزی است که به چشم دیده میشود، انسان شیئی واحد و جوهری واحد است<ref>ر.ک: اثباتی، اسماعیل، ج1، ص7276</ref>. | |||
ابن مرتضی وی را جزو طبقه ششم معتزلیان بشمار آورده و گفته است که او در زمان خودش به ریاست و بزرگی رسیده بود. با وجود مکاتبه حاکمان وقت و پیشنهادهایی که به وی شده بود، به حکومت تمایلی نداشت و زندگی فقیرانهای داشت. او را معتزلیانی چون ثمامة بن اشرس ستودهاند. ابن ندیم وی را جزء شش شاگرد برجسته معمر بن اشعث دانسته است. شیخ مفید، در رد آرای وی، کتاب «نقض كتاب الأصم في الإمامة» را نوشته است. فضل بن شاذان نیز کتابی به نام «الرد علی الأصم» دارد. علامه تستری معتقد است این کتاب در رد آرای حاتم بن عنوان ابوعبدالرحمان بلخی اصم (متوفی 273)، که صوفیمسلک بوده، نوشته شده است. بشر بن معتمر هم سه کتاب نوشته بوده است: «الرد علی الأصم»، «الرد علی الأصم في الإمامة» و «كتاب علی الأصم في المخلوق». هشام فوطی هم کتابی با عنوان «الرد علی الأصم في نفي الحركات» داشته است. | ابن مرتضی وی را جزو طبقه ششم معتزلیان بشمار آورده و گفته است که او در زمان خودش به ریاست و بزرگی رسیده بود. با وجود مکاتبه حاکمان وقت و پیشنهادهایی که به وی شده بود، به حکومت تمایلی نداشت و زندگی فقیرانهای داشت. او را معتزلیانی چون ثمامة بن اشرس ستودهاند. ابن ندیم وی را جزء شش شاگرد برجسته معمر بن اشعث دانسته است. شیخ مفید، در رد آرای وی، کتاب «نقض كتاب الأصم في الإمامة» را نوشته است. فضل بن شاذان نیز کتابی به نام «الرد علی الأصم» دارد. علامه تستری معتقد است این کتاب در رد آرای حاتم بن عنوان ابوعبدالرحمان بلخی اصم (متوفی 273)، که صوفیمسلک بوده، نوشته شده است. بشر بن معتمر هم سه کتاب نوشته بوده است: «الرد علی الأصم»، «الرد علی الأصم في الإمامة» و «كتاب علی الأصم في المخلوق». هشام فوطی هم کتابی با عنوان «الرد علی الأصم في نفي الحركات» داشته است. | ||
ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم ابواسحاق بصری، معروف به ابن علیه، از شاگردان اصم و در موارد بسیاری با استادش همنظر بوده است. شوکانی و ابن حجر نوشتهاند: مخالفت اصم و ابن علیه با جمهور زیاد است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم ابواسحاق بصری، معروف به ابن علیه، از شاگردان اصم و در موارد بسیاری با استادش همنظر بوده است. شوکانی و ابن حجر نوشتهاند: مخالفت اصم و ابن علیه با جمهور زیاد است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
اصم | == مناظره با اهل علم == | ||
اصم را پرهیزگارترین مرد زمان خود خواندهاند. به گفته قاضى عبدالجبار اصم در بصره مسجدی داشت و در آنجا 80 شیخ با او نماز مىگزاردند. از شاگردان او ابن علیه (متوفی 193ق) را مىتوان نام برد. | |||
==ارتباط ایشان با حکومت عباسیان== | |||
ام در روزگار خود چهرهای شناختهشده بود و مأمون با وی مکاتبه مىکرد، بااینهمه، روزگار را بهسختى مىگذرانید و از تقرب به دربار خلیفه ابا مىکرد و صبر در فقر را پیشه خود ساخته بود. ابوالهذیل علاف هم باآنکه به وی تمایلى نداشت و به او لقب «خَربان» (مُکاری) داده بود. | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
# اصم دارای تألیفات فراوانى بوده که به گفته ملطى تا آن زمان بىسابقه بوده است. متأسفانه هیچیک از آثار وی باقى نمانده است و تنها خلاصهای از آرای او را در عباراتى کوتاه و بهنحو پراکنده در منابع مختلف مىیابیم<ref>ر.ک: جاویدپور، فریبا، ج9، ص265</ref>. | |||
# | |||
# تفسير القرآن؛ | # تفسير القرآن؛ | ||
# كتاب خلق القرآن؛ | # كتاب خلق القرآن؛ |
ویرایش