پرش به محتوا

مصارع المصارع: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۳۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
لینک درون متنی
بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
خط ۳۴: خط ۳۴:
}}
}}


"مصارعه الفلاسفه" اثر محمد بن عبدالكريم شهرستانى 548ق است كه به زبان عربى در رد بر فلاسفه نوشته است.
'''مصارعه الفلاسفه''' اثر [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالكريم شهرستانى]] 548ق است كه به زبان عربى در رد بر فلاسفه نوشته است.


وى اين كتاب را، بنا به درخواست نقيب ترمذ در هفت مسئله بر ضد ابن‌سينا نوشته است.
وى اين كتاب را، بنا به درخواست نقيب ترمذ در هفت مسئله بر ضد ابن‌سينا نوشته است.


انگيزه اصلى و سبب اساسى در تأليف كتاب، ردّ بر بوعلى در بعضى از مسائل فلسفى است.
انگيزه اصلى و سبب اساسى در تأليف كتاب، ردّ بر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى]] در بعضى از مسائل فلسفى است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۴۸: خط ۴۸:




عبدالكريم شهرستانى موقعيت كلام اشعرى را فلسفى نمى‌داند، بلكه حتى ورود آراى فرعى فيلسوفان به علم كلام را هم مطلبى قابل نقد مى‌خواند: اين متكلم معاصر غزالى وقتى كه به معرفى آراى معتزليان نخستين؛ مانند ابوالهذيل علّاف، و نظّام و ديگر معتزليان مى‌پردازد با يك لحن انتقاد كلى آن‌ها را مطالعه كننده آثار فيلسوفان مى‌خواند. با وجود اين، خود او كتاب‌هاى شفا، نجات و اشارات ابن سينا را خوانده و در مصارعة الفلاسفة (يعنى بر زمين زدن فلاسفه) در چند مسأله به نقادى آن‌ها پرداخته است كه مهم‌ترين آن‌ها عبارتند از: وجود مطلق، وجود خداوند، توحيد، علم خدا و حدوث عالم.
[[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|عبدالكريم شهرستانى]] موقعيت كلام اشعرى را فلسفى نمى‌داند، بلكه حتى ورود آراى فرعى فيلسوفان به علم كلام را هم مطلبى قابل نقد مى‌خواند: اين متكلم معاصر غزالى وقتى كه به معرفى آراى معتزليان نخستين؛ مانند ابوالهذيل علّاف، و نظّام و ديگر معتزليان مى‌پردازد با يك لحن انتقاد كلى آن‌ها را مطالعه كننده آثار فيلسوفان مى‌خواند. با وجود اين، خود او كتاب‌هاى شفا، نجات و اشارات ابن سينا را خوانده و در مصارعة الفلاسفة (يعنى بر زمين زدن فلاسفه) در چند مسأله به نقادى آن‌ها پرداخته است كه مهم‌ترين آن‌ها عبارتند از: وجود مطلق، وجود خداوند، توحيد، علم خدا و حدوث عالم.


بدين صورت، موقعيت شهرستانى در كلام اشعرى به جز يك مورخ آراى متكلمان، امتياز ديگرى ندارد.
بدين صورت، موقعيت [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانى]] در كلام اشعرى به جز يك مورخ آراى متكلمان، امتياز ديگرى ندارد.


خواجه [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصيرالدين طوسى]] در قرن هفتم به پا مى‌خيزد. در ساحت «مصارعة الفلاسفة» به ردّ شهرستانى مى‌پردازد و او را ضربه فنّى مى‌سازد.
خواجه [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصيرالدين طوسى]] در قرن هفتم به پا مى‌خيزد. در ساحت «مصارعة الفلاسفة» به ردّ [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانى]] مى‌پردازد و او را ضربه فنّى مى‌سازد.


بديهى است كه آراء فلسفى شهرستانى، نمى‌تواند مبانى مشّايى يا صبغه ارسطويى داشته باشد، زيرا در غير اين صورت كتاب مصارعة الفلاسفة را در ردّ بر «ابن سينا»، راجع به هفت مسأله الاهيات (در وجود و واجب و حدوث) نمى‌نوشت.
بديهى است كه آراء فلسفى [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانى]]، نمى‌تواند مبانى مشّايى يا صبغه ارسطويى داشته باشد، زيرا در غير اين صورت كتاب مصارعة الفلاسفة را در ردّ بر «ابن سينا»، راجع به هفت مسأله الاهيات (در وجود و واجب و حدوث) نمى‌نوشت.


نصيرالدّين طوسى در مصارعه خويش ضمن مسأله پنجم (حدوث عالم) كه شهرستانى قائل به قدم كلمات و حروف شده، آشكارا گفته است: «اين معتقد باطنيّه باشد كه مصنّف [شهرستانى] به ايشان گرايش دارد.»
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصيرالدّين طوسى]] در مصارعه خويش ضمن مسأله پنجم (حدوث عالم) كه [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانى]] قائل به قدم كلمات و حروف شده، آشكارا گفته است: «اين معتقد باطنيّه باشد كه مصنّف [[[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانى]]] به ايشان گرايش دارد.»


اگر چه در ابتداى مصارعة، شهرستانى عهد كرده است كه بر طريق حكمت حكما طى طريق كند و طبق مشى آنان جواب بوعلى را بدهد؛ ولى از چند جمله مصارعة و از چند تصريح خواجه نصير در مصارع المصارع، مى‌توان تمايل او را به اسماعيليان دريافت. با اين همه، اين را كه تمام اين كتاب با كلام سنتى اسماعيليه منطبق است، در مصارعة الفلاسفة نمى‌توان يافت.
اگر چه در ابتداى مصارعة، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانى]] عهد كرده است كه بر طريق حكمت حكما طى طريق كند و طبق مشى آنان جواب [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى]] را بدهد؛ ولى از چند جمله مصارعة و از چند تصريح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير]] در مصارع المصارع، مى‌توان تمايل او را به اسماعيليان دريافت. با اين همه، اين را كه تمام اين كتاب با كلام سنتى اسماعيليه منطبق است، در مصارعة الفلاسفة نمى‌توان يافت.


شهرستانى در مصارعه مى‌نويسد:  
[[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانى]] در مصارعه مى‌نويسد:  


بعضى از حكما قائل‌اند، غناى اكبر براى كسى است كه خلق و امر دست اوست. خداوند بالاتر از آن است كه توصيف به تمام شود، چه برسد به نقص. او متمم هر تامى است و مكمل هر ناقصى است...؛ ولى اين حرف بايد در هر صفتى حتى وجود هم طرد شود. او موجود است؛ يعنى موجد هر موجودى است و واجب‌الوجود است؛ يعنى موجِب هر وجودى است، عالِم است؛ يعنى معلم هر عالمى است و قادر است به معناى اين كه مقدر هر قادرى است، كه اين مطلب منهاج آن مرد [ابن‌سينا] نيست و اگر اين مذهب بوعلى بود، نبايد حكم به عموم وجود و شمول آن كند.
بعضى از حكما قائل‌اند، غناى اكبر براى كسى است كه خلق و امر دست اوست. خداوند بالاتر از آن است كه توصيف به تمام شود، چه برسد به نقص. او متمم هر تامى است و مكمل هر ناقصى است...؛ ولى اين حرف بايد در هر صفتى حتى وجود هم طرد شود. او موجود است؛ يعنى موجد هر موجودى است و واجب‌الوجود است؛ يعنى موجِب هر وجودى است، عالِم است؛ يعنى معلم هر عالمى است و قادر است به معناى اين كه مقدر هر قادرى است، كه اين مطلب منهاج آن مرد [ابن‌سينا] نيست و اگر اين مذهب [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى]] بود، نبايد حكم به عموم وجود و شمول آن كند.


خواجه نصير در مصارع المصارع جواب مى‌دهد:  
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير]] در مصارع المصارع جواب مى‌دهد:  


آنچه او مى‌گويد، مذهب تعليميان است. آنان قائل‌اند كه خداى متعال نه موجود است نه معدوم، بلكه او مبدأ وجود و عدم است و همچنين در هر متقابلى و مترتبى خداوند بلند مرتبه‌تر از آنهاست، بلكه حاكم بر متقابلان و مترتبان است.
آنچه او مى‌گويد، مذهب تعليميان است. آنان قائل‌اند كه خداى متعال نه موجود است نه معدوم، بلكه او مبدأ وجود و عدم است و همچنين در هر متقابلى و مترتبى خداوند بلند مرتبه‌تر از آنهاست، بلكه حاكم بر متقابلان و مترتبان است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش