پرش به محتوا

منتخب التواريخ: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
لینک درون متنی
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR37233J1.jpg | عنوان =‏منتخب التواريخ | عنوان‌های دیگر...» ایجاد کرد)
 
(لینک درون متنی)
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =
| پیش از =
}}  
}}  
'''منتخب التواريخ'''، تألیف محمدهاشم بن محمدعلی خراسانی مشهور به ملا هاشم خراسانی، از جمله منابع تاریخی مشتمل بر شرح حال معصومین(ع)، امامزادگان و اصحاب ایشان و نیز حکایات و حوادث تاریخی مختلفی است که با هدف موعظه و ارشاد مردم به زبان فارسی تألیف شده است.  
'''منتخب التواريخ'''، تألیف [[خراساني، محمدهاشم|محمدهاشم بن محمدعلی خراسانی]] مشهور به [[خراساني، محمدهاشم|ملا هاشم خراسانی]]، از جمله منابع تاریخی مشتمل بر شرح حال معصومین(ع)، امامزادگان و اصحاب ایشان و نیز حکایات و حوادث تاریخی مختلفی است که با هدف موعظه و ارشاد مردم به زبان فارسی تألیف شده است.  


==ساختار==
==ساختار==
کتاب، مشتمل بر مقدمه میرزا ابوالحسن شعرانی، چهارده باب و دو خاتمه است. هریک از ابواب کتاب، مشتمل بر عناوین متعدد و خاتمه است.  
کتاب، مشتمل بر مقدمه [[شعرانی، ابوالحسن|میرزا ابوالحسن شعرانی]]، چهارده باب و دو خاتمه است. هریک از ابواب کتاب، مشتمل بر عناوین متعدد و خاتمه است.  


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
میرزا ابوالحسن شعرانی در مقدمه ارزشمند خود بر این اثر می‌نویسد: «یکی از تواریخ نیکو و شیرین که برای غرض ممدوح، یعنی ترویج دین و پند و موعظه و عبرت و حکایات صالحین تألیف شده است، کتاب منتخب التواريخ است. ترجمه مؤلف آن را یکی از فضلای دوستان آن مرحوم نوشته است و در آخر این مقدمه نقل خواهد شد»<ref>ر.ک: مقدمه شعرانی، صفحه ج</ref>‏.
[[شعرانی، ابوالحسن|میرزا ابوالحسن شعرانی]] در مقدمه ارزشمند خود بر این اثر می‌نویسد: «یکی از تواریخ نیکو و شیرین که برای غرض ممدوح، یعنی ترویج دین و پند و موعظه و عبرت و حکایات صالحین تألیف شده است، کتاب منتخب التواريخ است. ترجمه مؤلف آن را یکی از فضلای دوستان آن مرحوم نوشته است و در آخر این مقدمه نقل خواهد شد»<ref>ر.ک: مقدمه شعرانی، صفحه ج</ref>‏.


سپس ضمن جذاب دانستن این اثر، برخی ایرادات وارد بر آن را قابل اغماض دانسته است: «مؤلف کتاب در اختیار مطالب و تنسیق وقایع و حوادث، ذوق و سلیقه به‌کار برده است و تألیفی کرده که هیچ‌کس از خواندن آن ملول نمی‌گردد و در تقویت ایمان، تأیید اعتقاد و عظمت مقام ائمه دین(ع) و بزرگان صالحین و عبرت از حال گذشتگان و ترویج مکارم اخلاق اثری بس نیکو دارد... اگر در سرد قصص و تواریخ، حدیثی ضعیف یا حکایتی مرسل یا روایتی بی‌اسناد قوی ذکر کرده باشد، نباید توحش نمود یا مؤلف را ملامت کرد و او را مقصر شمرد؛ چون نقل بسیاری از قضایای مجهول برای عبرت و تأیید مطلبی معلوم ضرور است»<ref>ر.ک: همان</ref>‏.  
سپس ضمن جذاب دانستن این اثر، برخی ایرادات وارد بر آن را قابل اغماض دانسته است: «مؤلف کتاب در اختیار مطالب و تنسیق وقایع و حوادث، ذوق و سلیقه به‌کار برده است و تألیفی کرده که هیچ‌کس از خواندن آن ملول نمی‌گردد و در تقویت ایمان، تأیید اعتقاد و عظمت مقام ائمه دین(ع) و بزرگان صالحین و عبرت از حال گذشتگان و ترویج مکارم اخلاق اثری بس نیکو دارد... اگر در سرد قصص و تواریخ، حدیثی ضعیف یا حکایتی مرسل یا روایتی بی‌اسناد قوی ذکر کرده باشد، نباید توحش نمود یا مؤلف را ملامت کرد و او را مقصر شمرد؛ چون نقل بسیاری از قضایای مجهول برای عبرت و تأیید مطلبی معلوم ضرور است»<ref>ر.ک: همان</ref>‏.  
   
   
وی سپس با اشاره به برخی منابع تاریخی، مانند: طرائف سید بن طاووس یا کتاب سلیم بن قیس هلالی و مانند آن، تأکید می‌کند که در این‌گونه کتب، قضایا و وقایع بسیار مندرج است که وقوع آنها مشکوک است یا یقیناً واقع نشده و بر مؤلف نیز ملامت نیست؛ چون برای غرض وی مفید بوده است و آن را تدلیس نباید شمرد؛ چون همه خوانندگان آن کتب غرض مؤلف را می‌دانستند. آن را ملامت باید کرد که از غرض مؤلف آگاه نیست و مطالب کتاب او را در غیر غرض او به‌کار می‌برد و آن را حقایق تاریخی می‌پندارد<ref>ر.ک: همان، صفحه د</ref>‏.  
وی سپس با اشاره به برخی منابع تاریخی، مانند: [[طرائف]] [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]] یا [[كتاب سليم بن قيس الهلالي|کتاب سلیم بن قیس هلالی]] و مانند آن، تأکید می‌کند که در این‌گونه کتب، قضایا و وقایع بسیار مندرج است که وقوع آنها مشکوک است یا یقیناً واقع نشده و بر مؤلف نیز ملامت نیست؛ چون برای غرض وی مفید بوده است و آن را تدلیس نباید شمرد؛ چون همه خوانندگان آن کتب غرض مؤلف را می‌دانستند. آن را ملامت باید کرد که از غرض مؤلف آگاه نیست و مطالب کتاب او را در غیر غرض او به‌کار می‌برد و آن را حقایق تاریخی می‌پندارد<ref>ر.ک: همان، صفحه د</ref>‏.  


شعرانی سپس به خلاصه‌ای از رساله دراية الحدیث خود اشاره می‌کند و در آخر می‌نویسد: «مقصود از تطویل کلام آن است که تصور نشود امثال کتاب منتخب اگر مشتمل بر اخباری باشد که برحسب اسناد ضعیف است، موجب عدم اعتماد و ترک قرائت آن است و جماعتی که با مذاق فقها آشنا هستند تصور نکنند در همه ابواب علوم شرعی مانند فقه فقط خبر صحیح حجت است و ضعیف مردود؛ بااینکه بیش از نصف اخبار کافی ضعیف است تا به سایر کتب چه رسد و معلوم شد که در همه کتب احادیث ما حدیثی که نقل آن بی‌فایده باشد و برای غرض و مقصود از آن حدیث به‌کار نیاید، بسیار نادر است»<ref>ر.ک: همان، صفحه ی</ref>‏.
[[شعرانی، ابوالحسن|شعرانی]] سپس به خلاصه‌ای از رساله دراية الحدیث خود اشاره می‌کند و در آخر می‌نویسد: «مقصود از تطویل کلام آن است که تصور نشود امثال کتاب منتخب اگر مشتمل بر اخباری باشد که برحسب اسناد ضعیف است، موجب عدم اعتماد و ترک قرائت آن است و جماعتی که با مذاق فقها آشنا هستند تصور نکنند در همه ابواب علوم شرعی مانند فقه فقط خبر صحیح حجت است و ضعیف مردود؛ بااینکه بیش از نصف اخبار کافی ضعیف است تا به سایر کتب چه رسد و معلوم شد که در همه کتب احادیث ما حدیثی که نقل آن بی‌فایده باشد و برای غرض و مقصود از آن حدیث به‌کار نیاید، بسیار نادر است»<ref>ر.ک: همان، صفحه ی</ref>‏.


نویسنده کتاب در مقدمه اثر تصریح می‌کند که مطالب کتابش را از کتب اخبار و تواریخ معتبره جمع کرده است. سپس به بررسی نسب پیامبر(ص) پرداخته و با استناد به روایتی از بحار الأنوار، ذکر نسب آن حضرت را تا عدنان مجاز دانسته است. وی در ادامه به روایات و حکایات مختلف پیرامون آن حضرت اشاره کرده است؛ از جمله اینکه در عیون الأخبار از حسن بن فضال روایت شده که از حضرت رضا(ع) سؤال کرد از معنای قول پیغمبر(ص) که فرمود: «أنا ابن الذبيحين». آن حضرت فرمود: یعنی اسماعیل بن ابراهیم خلیل و عبدالله بن عبدالمطلب<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص3</ref>‏.
نویسنده کتاب در مقدمه اثر تصریح می‌کند که مطالب کتابش را از کتب اخبار و تواریخ معتبره جمع کرده است. سپس به بررسی نسب پیامبر(ص) پرداخته و با استناد به روایتی از [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحار الأنوار]]، ذکر نسب آن حضرت را تا عدنان مجاز دانسته است. وی در ادامه به روایات و حکایات مختلف پیرامون آن حضرت اشاره کرده است؛ از جمله اینکه در [[عيون الأخبار|عیون الأخبار]] از حسن بن فضال روایت شده که از [[امام رضا(ع)|حضرت رضا(ع)]] سؤال کرد از معنای قول پیغمبر(ص) که فرمود: «أنا ابن الذبيحين». آن حضرت فرمود: یعنی اسماعیل بن ابراهیم خلیل و عبدالله بن عبدالمطلب<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص3</ref>‏.


باب اول کتاب با ذکر اسم، نسب و القاب شریف پیامبر(ص) آغاز شده است. تعیین ساعت، روز و ماه ولادت و رحلت آن حضرت با استناد به سخنان علامه مجلسی، کلینی و شیخ طوسی از دیگر مطالب این باب است. اشاره به اولاد، اصحاب و موضوعات مختلفی در رابطه با آن حضرت، دیگر مباحث این باب را تشکیل داده است.  
باب اول کتاب با ذکر اسم، نسب و القاب شریف پیامبر(ص) آغاز شده است. تعیین ساعت، روز و ماه ولادت و رحلت آن حضرت با استناد به سخنان [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]]، [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] از دیگر مطالب این باب است. اشاره به اولاد، اصحاب و موضوعات مختلفی در رابطه با آن حضرت، دیگر مباحث این باب را تشکیل داده است.
از جمله مباحثی که با عنوان خاتمه در انتهای این باب آمده است، اشاره به مجددین هر سده است؛ به‌عنوان مثال از سید مرتضی به‌عنوان مجدد قرن چهارم و از امین‌الاسلام طبرسی به‌عنوان مجدد قرن پنجم یاد شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص76-75</ref>‏.  
 
از جمله مباحثی که با عنوان خاتمه در انتهای این باب آمده است، اشاره به مجددین هر سده است؛ به‌عنوان مثال از [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] به‌عنوان مجدد قرن چهارم و از [[طبرسی، فضل بن حسن|امین‌الاسلام طبرسی]] به‌عنوان مجدد قرن پنجم یاد شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص76-75</ref>‏.  


در ابواب دیگر نیز مباحث پیرامون یکی از معصومین مطرح شده و حکایات و حوادث و موضوعات تاریخی از منابع مختلف گردآوری شده است.  
در ابواب دیگر نیز مباحث پیرامون یکی از معصومین مطرح شده و حکایات و حوادث و موضوعات تاریخی از منابع مختلف گردآوری شده است.  
خط ۵۵: خط ۵۶:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش