پرش به محتوا

أخبار و حكايات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '== ' به '=='
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Mhosseini@noornet.net انجام داده بود وا...)
جز (جایگزینی متن - '== ' به '==')
خط ۳۴: خط ۳۴:
'''اخبار و حكايات'''، از جمله آثار [[ابوالحسن، محمد بن الفيض الغسانى]]، به زبان عربى و مشتمل بر اخبار و روايات و داستان‌هايى اخلاقى و پندآموز است. تحقيق و اضافات کتاب، توسط ابراهيم صالح صورت گرفته است.
'''اخبار و حكايات'''، از جمله آثار [[ابوالحسن، محمد بن الفيض الغسانى]]، به زبان عربى و مشتمل بر اخبار و روايات و داستان‌هايى اخلاقى و پندآموز است. تحقيق و اضافات کتاب، توسط ابراهيم صالح صورت گرفته است.


== ساختار ==
==ساختار ==




کتاب، داراى يك جلد است و در آن، 107 خبر گردآورى شده است. در آغاز کتاب، مقدمه محقق مشتمل بر معرفى مؤلف، روات کتاب، وصف نسخه و... واقع شده، سپس متن کتاب، آن‌گاه سماعات کتاب و در پايان فهرست‌هاى عام ذكر شده است.
کتاب، داراى يك جلد است و در آن، 107 خبر گردآورى شده است. در آغاز کتاب، مقدمه محقق مشتمل بر معرفى مؤلف، روات کتاب، وصف نسخه و... واقع شده، سپس متن کتاب، آن‌گاه سماعات کتاب و در پايان فهرست‌هاى عام ذكر شده است.


== گزارش محتوا ==
==گزارش محتوا ==




خط ۶۲: خط ۶۲:
3. بلال حبشى[بعد از آنكه در شام اقامت گزيد، پس از مدتى]، پيامبر اكرم(ص) را در خواب ديد، در حالى كه به وى مى‌فرمود: اى بلال اين بى‌وفايى چيست كه در پيش گرفته‌اى، آيا وقت آن نرسيده كه به ديدار من آيى؛ بلال، غمگنانه از خوب پريد و هراسان خانه را ترك كرد و بر مركب سوار شد و آهنگ مدينه نمود؛ وقتى به آن‌جا رسيد، به زيارت مرقد مطهر رسول‌الله(ص) شرف‌ياب گرديد، در حالى كه مى‌گريست و صورت خويش را بر خاك قبر مى‌ماليد. در همان حال، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) به او رو نمودند و او آن دو را در آغوش گرفت و بوسيد، پس آن دو بزرگوار به وى گفتند: مايليم اذانى را كه سحرگاهان براى پيامبر(ص) مى‌گفتى، بشنويم؛ پس بلال بر بام مسجد رفت و در جايگاه پيشين خويش ايستاد و چون فرياد الله اكبر سر داد، شهر مدينه به لرزه افتاد و آن‌گاه كه اشهد أن لا اله الا الله را بر زبان آورد، لرزش شهر بيشتر گرديد و هنگامى كه اشهد أن محمدا رسول‌الله را فرياد كرد، بانوان پرده‌نشين از پناهگاه خويش بيرون دويدند و گفتند: آيا پيامبر(ص) زنده شده است. پس از رحلت پيامبر(ص) هيچ روزى بيشتر از آن روز، مرد و زن گريان به خود نديد.
3. بلال حبشى[بعد از آنكه در شام اقامت گزيد، پس از مدتى]، پيامبر اكرم(ص) را در خواب ديد، در حالى كه به وى مى‌فرمود: اى بلال اين بى‌وفايى چيست كه در پيش گرفته‌اى، آيا وقت آن نرسيده كه به ديدار من آيى؛ بلال، غمگنانه از خوب پريد و هراسان خانه را ترك كرد و بر مركب سوار شد و آهنگ مدينه نمود؛ وقتى به آن‌جا رسيد، به زيارت مرقد مطهر رسول‌الله(ص) شرف‌ياب گرديد، در حالى كه مى‌گريست و صورت خويش را بر خاك قبر مى‌ماليد. در همان حال، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) به او رو نمودند و او آن دو را در آغوش گرفت و بوسيد، پس آن دو بزرگوار به وى گفتند: مايليم اذانى را كه سحرگاهان براى پيامبر(ص) مى‌گفتى، بشنويم؛ پس بلال بر بام مسجد رفت و در جايگاه پيشين خويش ايستاد و چون فرياد الله اكبر سر داد، شهر مدينه به لرزه افتاد و آن‌گاه كه اشهد أن لا اله الا الله را بر زبان آورد، لرزش شهر بيشتر گرديد و هنگامى كه اشهد أن محمدا رسول‌الله را فرياد كرد، بانوان پرده‌نشين از پناهگاه خويش بيرون دويدند و گفتند: آيا پيامبر(ص) زنده شده است. پس از رحلت پيامبر(ص) هيچ روزى بيشتر از آن روز، مرد و زن گريان به خود نديد.


== منابع مقاله ==
==منابع مقاله ==




۶۱٬۱۸۹

ویرایش