۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'مدرسهها' به 'مدرسهها') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
گفتار بعدى اين كتاب به پادشاه پنجم قاوردى؛ يعنى ايرانشاه بنتورانشاه (بهاءالدوله) میپردازد كه در 27 ذيالقعده 490 به پادشاهى رسيد. او روزگار شاهياش را به شرابخوارى و خواب گذراند و موعظههاى اتابك (مربّى) خود را فرونهاد و بر اثر همسخنى با برخى از اراذل مانند كاكابليمان، چند قاضى و عالم را كشت و از اينرو، به كفر و فلسفه منسوب و به فتواى شيخالاسلام و قاضيان آن عهد، از پادشاهى خلع و كشته شد. | گفتار بعدى اين كتاب به پادشاه پنجم قاوردى؛ يعنى ايرانشاه بنتورانشاه (بهاءالدوله) میپردازد كه در 27 ذيالقعده 490 به پادشاهى رسيد. او روزگار شاهياش را به شرابخوارى و خواب گذراند و موعظههاى اتابك (مربّى) خود را فرونهاد و بر اثر همسخنى با برخى از اراذل مانند كاكابليمان، چند قاضى و عالم را كشت و از اينرو، به كفر و فلسفه منسوب و به فتواى شيخالاسلام و قاضيان آن عهد، از پادشاهى خلع و كشته شد. | ||
ششمين پادشاه قاوردى، ارسلانشاه بنکرمانشاه بود كه پس از كشته شدن ايرانشاه، او را يافتند و «از زاويه مسكنت به معراج سلطنت» بردند (495ق) و او 42 سال در آن جايگاه ماند. کرمان در روزگار او آباد شد و | ششمين پادشاه قاوردى، ارسلانشاه بنکرمانشاه بود كه پس از كشته شدن ايرانشاه، او را يافتند و «از زاويه مسكنت به معراج سلطنت» بردند (495ق) و او 42 سال در آن جايگاه ماند. کرمان در روزگار او آباد شد و مدرسهها و رباطهايى در آنجا پديد آمد، اما در هفتادسالگى فرتوت شد و پسرش، ملك محمد بهرغم ولىعهد شدن برادرش کرمانشاه، ارسلانشاه را به قلعه كوه برد و خود بر تخت شاهى نشست و کرمانشاه ناتوان، در رباط بعلياباد پنهان و كشته شد. | ||
گفتار هفتم، از پادشاهى مغيثالدين محمد بن ارسلانشاه، هفتمين شاه قاوردى و عدالت و سياست و دانايى وى و داستان برانگيختن فقيهان به فقهآموزى و كشمكشهايش با سلجوقشاه و پيدايى كتابخانهاى با پنجهزار كتاب و | گفتار هفتم، از پادشاهى مغيثالدين محمد بن ارسلانشاه، هفتمين شاه قاوردى و عدالت و سياست و دانايى وى و داستان برانگيختن فقيهان به فقهآموزى و كشمكشهايش با سلجوقشاه و پيدايى كتابخانهاى با پنجهزار كتاب و مدرسهها و مسجدها و رباطها در دوره او گزارش ميدهد. | ||
نويسنده در فصل هشتم، به ماجراى پادشاهى طغرلشاه بنمحمد و عدل و لطف او بر رعيت و رونق يافتن كار اصحاب لهو و طرب در روزگار وى و مرگ او (يك سال پس از كسوف 557 قمرى) اشاره میكند و با ذكر خصالى از افضلالدين ابوحامد (نويسنده بدايعالازمان)، بر پايه كتاب او به دوران پادشاهى فرزندان طغرلشاه (ارسلان، تورانشاه و بهرامشاه) و ويژگيهاى آنان ميپرازد و در فصل نهم، داستان پادشاهى بهرامشاه را پى ميگيرد. | نويسنده در فصل هشتم، به ماجراى پادشاهى طغرلشاه بنمحمد و عدل و لطف او بر رعيت و رونق يافتن كار اصحاب لهو و طرب در روزگار وى و مرگ او (يك سال پس از كسوف 557 قمرى) اشاره میكند و با ذكر خصالى از افضلالدين ابوحامد (نويسنده بدايعالازمان)، بر پايه كتاب او به دوران پادشاهى فرزندان طغرلشاه (ارسلان، تورانشاه و بهرامشاه) و ويژگيهاى آنان ميپرازد و در فصل نهم، داستان پادشاهى بهرامشاه را پى ميگيرد. |
ویرایش