۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نوشتهاند' به 'نوشتهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'علياكبر' به 'علیاكبر') |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
پيشگفتار مصحح كتاب. | پيشگفتار مصحح كتاب. | ||
دهخدا، | دهخدا، علیاكبر ()، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران. | ||
باستانى پاريزى (1343)، «گنجعليخان»، دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه اصفهان، دوره اول، شماره يكم، ص 65. | باستانى پاريزى (1343)، «گنجعليخان»، دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه اصفهان، دوره اول، شماره يكم، ص 65. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
[2]. «زيك»، طايفهاى از طوايف ايران بود. ر.ک: همان، «برزكوه»، هنر و مردم، سال 1354، شماره 153 و 154، ص 172. | [2]. «زيك»، طايفهاى از طوايف ايران بود. ر.ک: همان، «برزكوه»، هنر و مردم، سال 1354، شماره 153 و 154، ص 172. | ||
[3]. منابع بيزانسى تركان غز را UZ و منابع روسى آنان را Tork نوشتهاند كه از اولى، نام «آغوز» و از دومى نام «ترك» پديد آمده است. ر.ک: «آغوزها»، وحيد، دوره دهم، شماره دهم، ص 1134. نويسنده برهان قاطع در اینباره مينويسد: «غز» صنفى از تركان غارتگر بودهاند كه در زمان سلطان سنجر قوت گرفتند و خراسان را به تصرف درآوردند و او را گرفتند و در قفس كردند». به نقل از | [3]. منابع بيزانسى تركان غز را UZ و منابع روسى آنان را Tork نوشتهاند كه از اولى، نام «آغوز» و از دومى نام «ترك» پديد آمده است. ر.ک: «آغوزها»، وحيد، دوره دهم، شماره دهم، ص 1134. نويسنده برهان قاطع در اینباره مينويسد: «غز» صنفى از تركان غارتگر بودهاند كه در زمان سلطان سنجر قوت گرفتند و خراسان را به تصرف درآوردند و او را گرفتند و در قفس كردند». به نقل از علیاكبر دهخدا، لغتنامه، مدخل «غُز». | ||
[4]. سرسام، گونهاى از بيمارى است كه موجب باد كردن بينى و آشكار شدن سوراخهاى آن و رنج بردن سرسامگرفته از نور و روشنايى میشود. آنندراج، به نقل از | [4]. سرسام، گونهاى از بيمارى است كه موجب باد كردن بينى و آشكار شدن سوراخهاى آن و رنج بردن سرسامگرفته از نور و روشنايى میشود. آنندراج، به نقل از علیاكبر دهخدا، لغتنامه، «سرسام». | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش