۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود وا...) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE3253AUTHORCODE | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE3253AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
وى بخشى از دوران زندگانى خود را در دربار پادشاهان آل باوند بهسربرد و در آنجا از حمايت | |||
'''ابن اسفنديار، بهاءالدين محمد بن حسن بن اسفنديار'''، كاتب (زنده در 613ق)، تاريخنگار ايرانىِ اواخر سده 6 و اوايل سده 7ق، است. از احوال او آگاهىهاى زيادى در دست نيست. در مقدمه اثر برجستهاش، تاريخ طبرستان، به سرگذشت خود اشارههايى دارد. | |||
وى بخشى از دوران زندگانى خود را در دربار پادشاهان آل باوند بهسربرد و در آنجا از حمايت حسام الدوله اردشير بن حسن باوندى (567 - 602ق) برخوردار بود. پيش از سال 606ق، به بغداد سفر كرد و در 606ق، از آنجا به قصد عراق عجم خارج شد، اما چون در همان اوقات خبر كشته شدن نصير الدوله رستم بن اردشير بن حسن، فرزند حامى خود را شنيد، بهسوى رى آمد. | |||
طبرستان موطن ابن اسفنديار از آن پس، به خواست بزرگان آنجا تحت قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه درآمد و او خبر اين حوادث را در آغاز کتاب خود نوشته است. دوران توقف او در رى حداقل دو ماه به طول انجاميد. در اين شهر بود كه در کتابخانه مدرسه رستم بن على بن شهريار، کتابى را كه ابوالحسن بن محمد يزدادى در تاريخ گاوبارگانِ طبرستان به عربى نوشته بود، به دست آورد و بر آن شد كه کتاب را بهعنوان اساس كار خود به فارسى برگرداند. اندكزمانى پس از ترجمه کتاب، هنوز آن را از سواد به بياض نبرده بود كه به دعوت پدر به وطن خود مازندران (احتمالاً آمل) بازگشت و پس از توقفى كوتاه، راه خوارزم در پيش گرفت. اين شهر، به گفته او، در آن وقت شهرى آبادان و بارونق و ميعادگاه دانشمندان بود. | طبرستان موطن ابن اسفنديار از آن پس، به خواست بزرگان آنجا تحت قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه درآمد و او خبر اين حوادث را در آغاز کتاب خود نوشته است. دوران توقف او در رى حداقل دو ماه به طول انجاميد. در اين شهر بود كه در کتابخانه مدرسه رستم بن على بن شهريار، کتابى را كه ابوالحسن بن محمد يزدادى در تاريخ گاوبارگانِ طبرستان به عربى نوشته بود، به دست آورد و بر آن شد كه کتاب را بهعنوان اساس كار خود به فارسى برگرداند. اندكزمانى پس از ترجمه کتاب، هنوز آن را از سواد به بياض نبرده بود كه به دعوت پدر به وطن خود مازندران (احتمالاً آمل) بازگشت و پس از توقفى كوتاه، راه خوارزم در پيش گرفت. اين شهر، به گفته او، در آن وقت شهرى آبادان و بارونق و ميعادگاه دانشمندان بود. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۴: | ||
اثر ابن اسفنديار، قديمىترين کتاب در تاريخ طبرستان است. انشاى آن بسيار فصيح است، ولى مؤلف در استعمال لغات عربى، افراط ورزيده است. بخشهاى نخستين اين کتاب، حاوى مطالب افسانهاى است، ولى در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاريخى و جغرافيايى آن ارزشمند و مستند است، بهويژه آگاهىهاى بسيارى در مورد افراد مشهور محلى و شاعرانى كه به زبان [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] شعر سرودهاند، در آن به دست داده شده است. اين کتاب در 4 «قسم» است. بخشهاى پايانى آن كه در خصوص آل بويه و آل زيار و ابتداى تاريخ آل باوند بوده، از ميان رفته است. [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، خلاصهاى از اين اثر را به زبان انگليسى ترجمه كرده و در 1905م، منتشر ساخته است. متن فارسى آن همراه با ذيلهايى كه ديگران بر اين کتاب افزودهاند، در 1320ش، در تهران به كوشش [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال آشتيانى]] به چاپ رسيده است. | اثر ابن اسفنديار، قديمىترين کتاب در تاريخ طبرستان است. انشاى آن بسيار فصيح است، ولى مؤلف در استعمال لغات عربى، افراط ورزيده است. بخشهاى نخستين اين کتاب، حاوى مطالب افسانهاى است، ولى در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاريخى و جغرافيايى آن ارزشمند و مستند است، بهويژه آگاهىهاى بسيارى در مورد افراد مشهور محلى و شاعرانى كه به زبان [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] شعر سرودهاند، در آن به دست داده شده است. اين کتاب در 4 «قسم» است. بخشهاى پايانى آن كه در خصوص آل بويه و آل زيار و ابتداى تاريخ آل باوند بوده، از ميان رفته است. [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، خلاصهاى از اين اثر را به زبان انگليسى ترجمه كرده و در 1905م، منتشر ساخته است. متن فارسى آن همراه با ذيلهايى كه ديگران بر اين کتاب افزودهاند، در 1320ش، در تهران به كوشش [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال آشتيانى]] به چاپ رسيده است. | ||
== منابع مقاله ==دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 3، ص13، به قلم سيد على آل داود.== وابستهها == | == منابع مقاله == | ||
دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 3، ص13، به قلم سيد على آل داود. | |||
== وابستهها == | |||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
ویرایش