پرش به محتوا

ابن عقیل، عبدالله بن عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Mhosseini@noornet.net انجام داده بود وا...
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Mhosseini@noornet.net انجام داده بود وا...)
خط ۲۲: خط ۲۲:
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|769 ‌‎ق
|data-type='authorDeathDate'|769 هـ.ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
خط ۳۳: خط ۳۳:
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE7758AUTHORCODE
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE7758AUTHORCODE
|}
|}
</div>'''ابن عقيل، ابومحمد بهاءالدين عبدالله بن عبدالرحمان'''، نحوى، فقيه و قاضى شافعى، در 9 محرم سال 698 متولد شد. نسب وى به عقيل بن ابى‌طالب مى‌رسد، بنابراين اصالتا قرشى هاشمى است و اين‌كه او را آمدى، [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]، و هَمَدانى خوانده‌اند، محتمل است كه ناظر به اقامت برخى اجداد نزديك‌تر او در اين شهرها بوده باشد. وى به بالس و حلب نيز منسوب است. ابن عقيل گرچه در قاهره باليد، اما از گفته [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] كه او را «نزيل» قاهره مى‌داند و به تهيدست بودن او هنگام ورود به قاهره اشاره مى‌كند، چنين برمى‌آيد كه وى در آن شهر به دنيا نيامده بوده است، با اين حال، [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] تولد او را در مصر دانسته است.
</div>
 
 
'''ابن عقيل، ابومحمد بهاءالدين عبدالله بن عبدالرحمان'''، نحوى، فقيه و قاضى شافعى، در 9 محرم سال 698 متولد شد. نسب وى به عقيل بن ابى‌طالب مى‌رسد، بنابراين اصالتا قرشى هاشمى است و اين‌كه او را آمدى، [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]، و هَمَدانى خوانده‌اند، محتمل است كه ناظر به اقامت برخى اجداد نزديك‌تر او در اين شهرها بوده باشد. وى به بالس و حلب نيز منسوب است. ابن عقيل گرچه در قاهره باليد، اما از گفته [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] كه او را «نزيل» قاهره مى‌داند و به تهيدست بودن او هنگام ورود به قاهره اشاره مى‌كند، چنين برمى‌آيد كه وى در آن شهر به دنيا نيامده بوده است، با اين حال، [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] تولد او را در مصر دانسته است.


وى در قاهره به محضر ابوحيان اندلسى راه يافت تا نحو بياموزد و ابوحيان او را تحت حمايت گرفت و ابن عقيل 12 سال در كنار استاد گذراند و در شمار بهترين شاگردان او درآمد. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] كه از شاگردان وى در فقه و حديث به شمار مى‌رود، شرح نسبتا كاملى از مشايخ وى و ريز موادى كه ابن عقيل نزد آنان خوانده، به دست داده است. ابن عقيل قرائت‌هاى هفتگانه را نزد تقى‌الدين صائغ فراگرفت و در ميان استادان خود به علاءالدين قونوى بسيار نزديك بود و ادب عربى، فقه، اصول، منطق و تفسير را نزد او آموخت. همچنين از زين‌الدين كتانى، ابن صابونى و بدرالدين ابن جماعه بهره برد.
وى در قاهره به محضر ابوحيان اندلسى راه يافت تا نحو بياموزد و ابوحيان او را تحت حمايت گرفت و ابن عقيل 12 سال در كنار استاد گذراند و در شمار بهترين شاگردان او درآمد. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] كه از شاگردان وى در فقه و حديث به شمار مى‌رود، شرح نسبتا كاملى از مشايخ وى و ريز موادى كه ابن عقيل نزد آنان خوانده، به دست داده است. ابن عقيل قرائت‌هاى هفتگانه را نزد تقى‌الدين صائغ فراگرفت و در ميان استادان خود به علاءالدين قونوى بسيار نزديك بود و ادب عربى، فقه، اصول، منطق و تفسير را نزد او آموخت. همچنين از زين‌الدين كتانى، ابن صابونى و بدرالدين ابن جماعه بهره برد.
خط ۴۱: خط ۴۴:
ابن عقيل در كنار تدريس و تفسير، چند بار نيز به امر قضا پرداخت. مدتى نيابت خطيب قزوينى و پس از آن نيابت قاضى القضاه عزالدين ابن جماعه را برعهده داشت، اما چندى بعد ابن جماعه او را به سبب سخن ناروايى كه درباره قاضى موفق‌الدين حنبلى گفته بود از اين منصب عزل كرد. وى يك بار ديگر در 759ق تحت حمايت امير صرغتمش، پس از عزل ابن جماعه، جانشين او شد و به قاضى القضاتى مصر دست يافت. با آن‌كه ابن عقيل بيش از 80 روز در اين منصب باقى نماند، اما در همين مدت كوتاه برخى احكام را كه ناروا مى‌دانست، لغو كرد و ثروت‌هاى كلانى را ميان طلاب و فقها تقسيم نمود. وى در نحو نيز به درجه‌اى رسيد كه استادش ابوحيان او را داناترين نحويان گيتى خوانده است. از شاگردان برجسته او غير از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] بايد از سراج‌الدين بلقينى ياد كرد كه دختر استاد را به زنى گرفت. نواده‌اش جلال‌الدين و ولى‌الدين عراقى نيز از او روايت كردند. پسرش فتح‌الدين را هم از شاگردان او بايد دانست كه پس از مرگ پدر به جاى او در زاويه خشّابيه از جامع عمرى بر مسند نشست، اما برخلاف پدر، از فضل مايه چندانى نداشت و به زودى بلقينى وى را كنار زد و به كرسى استاد دست يافت.
ابن عقيل در كنار تدريس و تفسير، چند بار نيز به امر قضا پرداخت. مدتى نيابت خطيب قزوينى و پس از آن نيابت قاضى القضاه عزالدين ابن جماعه را برعهده داشت، اما چندى بعد ابن جماعه او را به سبب سخن ناروايى كه درباره قاضى موفق‌الدين حنبلى گفته بود از اين منصب عزل كرد. وى يك بار ديگر در 759ق تحت حمايت امير صرغتمش، پس از عزل ابن جماعه، جانشين او شد و به قاضى القضاتى مصر دست يافت. با آن‌كه ابن عقيل بيش از 80 روز در اين منصب باقى نماند، اما در همين مدت كوتاه برخى احكام را كه ناروا مى‌دانست، لغو كرد و ثروت‌هاى كلانى را ميان طلاب و فقها تقسيم نمود. وى در نحو نيز به درجه‌اى رسيد كه استادش ابوحيان او را داناترين نحويان گيتى خوانده است. از شاگردان برجسته او غير از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] بايد از سراج‌الدين بلقينى ياد كرد كه دختر استاد را به زنى گرفت. نواده‌اش جلال‌الدين و ولى‌الدين عراقى نيز از او روايت كردند. پسرش فتح‌الدين را هم از شاگردان او بايد دانست كه پس از مرگ پدر به جاى او در زاويه خشّابيه از جامع عمرى بر مسند نشست، اما برخلاف پدر، از فضل مايه چندانى نداشت و به زودى بلقينى وى را كنار زد و به كرسى استاد دست يافت.


[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] يك سال پيش از مرگ ابن عقيل در 768ق در موسم حج با وى ديدار كرده و در مكه و مدينه همراه او بوده است. ابن عقيل در 23 ربيع‌الاول 769ق در قاهره درگذشت و او را در نزديكى آرامگاه شافعى به خاک سپردند.
[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] يك سال پيش از مرگ ابن عقيل در 768ق در موسم حج با وى ديدار كرده و در مكه و مدينه همراه او بوده است. ابن عقيل در 23 ربيع‌الاول 769ق در قاهره درگذشت و او را در نزديكى آرامگاه شافعى به خاك سپردند.
 
==آثار==
 


==آثار==1- شرح الفيه [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]]  
1- شرح الفيه [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]]  


2- المساعد على تسهيل الفوائد ل[[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]]  
2- المساعد على تسهيل الفوائد ل[[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]]  
خط ۵۷: خط ۶۳:
3. ذيل بر الجامع النفيس؛ ابن عقيل در اين ذيل به شيوه تهذيب الاسماء و اللغات نووى به بيان شرح حال همه كسانى كه در الجامع از آن‌ها مطلبى نقل كرده بود، پرداخته و نيز درباره واژگان الجامع و ضبط آن‌ها شرحى آورده است.
3. ذيل بر الجامع النفيس؛ ابن عقيل در اين ذيل به شيوه تهذيب الاسماء و اللغات نووى به بيان شرح حال همه كسانى كه در الجامع از آن‌ها مطلبى نقل كرده بود، پرداخته و نيز درباره واژگان الجامع و ضبط آن‌ها شرحى آورده است.


==منابع مقاله==دايرةالمعارف بزرگ اسلامى ج4 ص320.== وابسته‌ها ==
==منابع مقاله==
 
 
دايرةالمعارف بزرگ اسلامى ج4 ص320.
 
 
== وابسته‌ها ==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش