۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سياستمدار' به 'سياستمدار') |
|||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
اين كتاب بى هيچ مقدمهاى و درآمدى آغاز شده است و نخست چنين مىنمايد كه بخش دومِ خاطرات نويسنده باشد. مقدمه بسيار كوتاه نويسنده نيز در آغاز كتاب، هيچ ارتباطى به متن اصلى آن ندارد و مقدمه پنج صفحهاى مترجم درباره فاجعه كربلا كه سرهارفورد جونز تنها اشارتى كوتاه بدان دارد و غارت حرم نبوى در مدينه كه اشاره مستقيمى به آن در خاطرات هارفورد يافت نمىشود، در فصلى جداگانه مىبايست جاى مىگرفت. | اين كتاب بى هيچ مقدمهاى و درآمدى آغاز شده است و نخست چنين مىنمايد كه بخش دومِ خاطرات نويسنده باشد. مقدمه بسيار كوتاه نويسنده نيز در آغاز كتاب، هيچ ارتباطى به متن اصلى آن ندارد و مقدمه پنج صفحهاى مترجم درباره فاجعه كربلا كه سرهارفورد جونز تنها اشارتى كوتاه بدان دارد و غارت حرم نبوى در مدينه كه اشاره مستقيمى به آن در خاطرات هارفورد يافت نمىشود، در فصلى جداگانه مىبايست جاى مىگرفت. | ||
اين كتاب تنها خاطرهگويى | اين كتاب تنها خاطرهگويى سياستمدارى انگليسى يا تنها تاريخ ديپلماسى ايران و انگلستان نيست، بلكه جُنگى از خاطره، تاريخنگارى و داستانهاى دلكش است كه در برخى از آنها، ايرانيان بسيار گرامى و نيكو خوانده شدهاند. براى نمونه، نويسنده مدعى شده است كه «دوستانى بهتر، حقيقىتر و مهربانتر از ايرانيان وجود ندارند و هنگامى كه اعتماد و رازدارى لازم باشد، نااميدتان نمىكنند». بارى، وى تملقگويى ايرانيان، تعارفات گزاف آنان را نكوهش مىكند و به دليل همين ويژگى، آنان را انسانهايى نوكرصفت و فرومايه گمان مىزند و بهسختى از اين خصلت شكوِه مىكند. او از ميرزا بزرگ قائم مقام فراهانى به گونهاى سخن مىگويد كه گويى او دستپرورده و پيرو انگلستان است. وى همچنين از فرومايگى و چاپلوسى درباريان گزارش مىدهد. | ||
نزديك به يك سوم كتاب، بازگويى ديدههاى نويسنده را در سفرش به ايران و گزارش نشست و برخاست او را با افراد مختلف و توصيف راهها و شخصيتها را در بر دارد. نويسنده پس از اين، آرام آرام به بحثهاى اصلىاش مىپردازد. | نزديك به يك سوم كتاب، بازگويى ديدههاى نويسنده را در سفرش به ايران و گزارش نشست و برخاست او را با افراد مختلف و توصيف راهها و شخصيتها را در بر دارد. نويسنده پس از اين، آرام آرام به بحثهاى اصلىاش مىپردازد. |
ویرایش