۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع==' به '==منابع مقاله==') |
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
#:نويسنده با ذكر نخستين لشكركشى عبدالله بن عامر به سيستان در سال 30ق/ 650م به روايت تاريخ سيستان به بررسى اين حادثه و نقل آن از منابع مختلف مىپردازد. چگونگى استقرار اسلام در اين سرزمين و سازمان ادارى سيستان از ديگر مباحث اين فصل است. به گفته نويسنده حسن بصرى گذشته از كار تعليمى و تبليغى گويا به كار سازماندهى دستگاه ادارى ابتدايى اين سرزمين نيز مىپرداخته است. ساختار ادارى ولايت تسخير شدهاى، چون سيستان در اين روزگار نسبتا ساده بود: نخست دستگاهى براى گردآورى مالياتها، و پس از آن دستگاهى براى پرداخت مستمرى (عطيه) به جنگاوران عرب. ذكر فعاليتهاى هر يك از اين دستگاهها و اعداد و ارقام گردآورى ماليات از بخشهاى جالب توجه اين فصل است. | #:نويسنده با ذكر نخستين لشكركشى عبدالله بن عامر به سيستان در سال 30ق/ 650م به روايت تاريخ سيستان به بررسى اين حادثه و نقل آن از منابع مختلف مىپردازد. چگونگى استقرار اسلام در اين سرزمين و سازمان ادارى سيستان از ديگر مباحث اين فصل است. به گفته نويسنده حسن بصرى گذشته از كار تعليمى و تبليغى گويا به كار سازماندهى دستگاه ادارى ابتدايى اين سرزمين نيز مىپرداخته است. ساختار ادارى ولايت تسخير شدهاى، چون سيستان در اين روزگار نسبتا ساده بود: نخست دستگاهى براى گردآورى مالياتها، و پس از آن دستگاهى براى پرداخت مستمرى (عطيه) به جنگاوران عرب. ذكر فعاليتهاى هر يك از اين دستگاهها و اعداد و ارقام گردآورى ماليات از بخشهاى جالب توجه اين فصل است. | ||
#با آغاز حكومت امويان مسائل داخلى گذشته؛ يعنى ستيزههاى قبيلهاى و گروهبندىها به جاى اين كه فروكش كند، بالا گرفت؛ گرايشهاى جدايىخواهانه همچنان پا بر جاى بود. پس از كمتر از پنجاه سال، حكومت عباسى در سيستان، استيلاى بىواسطه خلفا در اين سرزمين آنچنان ضربه خورد كه ديگر هرگز وضعيت پيشين خود را باز نيافت. | #با آغاز حكومت امويان مسائل داخلى گذشته؛ يعنى ستيزههاى قبيلهاى و گروهبندىها به جاى اين كه فروكش كند، بالا گرفت؛ گرايشهاى جدايىخواهانه همچنان پا بر جاى بود. پس از كمتر از پنجاه سال، حكومت عباسى در سيستان، استيلاى بىواسطه خلفا در اين سرزمين آنچنان ضربه خورد كه ديگر هرگز وضعيت پيشين خود را باز نيافت. | ||
#:در بخشى از اين فصل مىخوانيم: «با در ميان آوردن نام خوارج مىرسيم به يكى از پايدارترين عوامل در ستيزههاى فرقهاى كه در دو يا سه سده نخست اسلامى سيستان را گرفتار دشوارىهاى سنگين كرد و سرانجام چنان اين ولايت را به | #:در بخشى از اين فصل مىخوانيم: «با در ميان آوردن نام خوارج مىرسيم به يكى از پايدارترين عوامل در ستيزههاى فرقهاى كه در دو يا سه سده نخست اسلامى سيستان را گرفتار دشوارىهاى سنگين كرد و سرانجام چنان اين ولايت را به خاک سياه نشاند كه به جاى اين كه چيزى به دستگاه خلافت بپردازد، متكى به يارىهاى مالى آن دستگاه گرديد». | ||
#در ابتداى اين فصل اوضاع اجتماعى سيستان در زمان حكومت واليان نخستين عباسى ذكر شده است. سپس به بررسى حركات در اين دوران اشاره و چنين نتيجه مىگيرد كه اگر چه خوارج دشمنان آشتىناپذير امويان بودند؛ اما دشمنى آنها با عباسيان نيز كمتر از آن نبوده است. بررسى شورش يك دهقان ايرانى به نام حمزة بن آذرك و قوت گرفتن طاهريان مباحث پايانى اين فصل را تشكيل مىدهد. | #در ابتداى اين فصل اوضاع اجتماعى سيستان در زمان حكومت واليان نخستين عباسى ذكر شده است. سپس به بررسى حركات در اين دوران اشاره و چنين نتيجه مىگيرد كه اگر چه خوارج دشمنان آشتىناپذير امويان بودند؛ اما دشمنى آنها با عباسيان نيز كمتر از آن نبوده است. بررسى شورش يك دهقان ايرانى به نام حمزة بن آذرك و قوت گرفتن طاهريان مباحث پايانى اين فصل را تشكيل مىدهد. | ||
#مباحث اين فصل با بررسى منابع آغاز شده است. آثار يعقوبى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]؛ از جمله منابعى مهمى است كه در گروه منابع شرقى مورد مطالعه قرار گرفته است. به گفته نويسنده منابعى كه به گروه «شرقى» تعلق دارند، برخلاف فىالمثل يعقوبى هم روزگار اوايل دوره صفارى نيستند؛ اما در دوره جانشينان صفاريان در خراسان؛ يعنى سامانيان زندگى مىكردند. در نتيجه در بدست دادن تاريخ دقيق رويدادها دقت كمترى دارند؛ اما در عوض به ذكر جزئياتى مىپردازند كه در جاى ديگر بدست نمىآيد. تمامى مطالب اين بخش نيز پيرامون حكومت يعقوب ليث صفارى و به پايان آمدن حكومت عباسيان است. | #مباحث اين فصل با بررسى منابع آغاز شده است. آثار يعقوبى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]؛ از جمله منابعى مهمى است كه در گروه منابع شرقى مورد مطالعه قرار گرفته است. به گفته نويسنده منابعى كه به گروه «شرقى» تعلق دارند، برخلاف فىالمثل يعقوبى هم روزگار اوايل دوره صفارى نيستند؛ اما در دوره جانشينان صفاريان در خراسان؛ يعنى سامانيان زندگى مىكردند. در نتيجه در بدست دادن تاريخ دقيق رويدادها دقت كمترى دارند؛ اما در عوض به ذكر جزئياتى مىپردازند كه در جاى ديگر بدست نمىآيد. تمامى مطالب اين بخش نيز پيرامون حكومت يعقوب ليث صفارى و به پايان آمدن حكومت عباسيان است. |
ویرایش