۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
2. مثنوى نام يكى از قالبهاى شعرى ادبيّات رسمى خاورزمين است. از آنجايى كه در ابيات مفصّل، جستن قافيه دشوار است و تكرار يك كلمه بهعنوان قافيه از معايب شمرده مىشود، لذا اين قالب شعرى پيدا شده است كه بر اساس رعايت قافيه در دو مصراع يك بيت استوار است و در ميان ابيات از نظر قافيه، يكسانى، موجود نيست. امّا در ادبيّات رسمى، عادت بر آن نيست كه كتابى را به نام قالب شعرى آن بنامند. با همه اين، مولانايى كه نه تنها قافيه، بلكه كلمه را در ايفاى معنى قاصر مىداند و قافيه را «مغلطه» مىخواند، حتى نامگذارى اثر شش جلدى جاودانه خود را نيز زايد تشخيص داده و آن اثر را به نام قالب شعرى آن خوانده و به اين بسنده كرده است كه آن را مثنوى بنامد، همچنين كتاب خود را با حمد پروردگار، نعت و مديحه پادشاهان زمان خود يا يكى از بزرگان، چنانكه مرسوم است، آغاز نكرده، مولانا از اين عرف و عادت نيز پيروى نكرده است؛ زيرا كه در هر سخن او، نام پروردگارش نه يك بار، بلكه بارها تجلّى مىكند و در هر كلمه وى، محبت بىكران محمد(ص) كه محبوب دل و سويداى قلب اوست، در جوشش است؛ زيرا كه او در سرتاسر حياتش جز در برابر پروردگار خويش قامت خم نكرده است و در هر جميلى، نشانى از معشوق حقيقى خود ديده است؛ چنانكه مىفرمايد:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4323/1/21 نثر و شرح مثنوى شريف، ج 1، ص 21]</ref> | 2. مثنوى نام يكى از قالبهاى شعرى ادبيّات رسمى خاورزمين است. از آنجايى كه در ابيات مفصّل، جستن قافيه دشوار است و تكرار يك كلمه بهعنوان قافيه از معايب شمرده مىشود، لذا اين قالب شعرى پيدا شده است كه بر اساس رعايت قافيه در دو مصراع يك بيت استوار است و در ميان ابيات از نظر قافيه، يكسانى، موجود نيست. امّا در ادبيّات رسمى، عادت بر آن نيست كه كتابى را به نام قالب شعرى آن بنامند. با همه اين، مولانايى كه نه تنها قافيه، بلكه كلمه را در ايفاى معنى قاصر مىداند و قافيه را «مغلطه» مىخواند، حتى نامگذارى اثر شش جلدى جاودانه خود را نيز زايد تشخيص داده و آن اثر را به نام قالب شعرى آن خوانده و به اين بسنده كرده است كه آن را مثنوى بنامد، همچنين كتاب خود را با حمد پروردگار، نعت و مديحه پادشاهان زمان خود يا يكى از بزرگان، چنانكه مرسوم است، آغاز نكرده، مولانا از اين عرف و عادت نيز پيروى نكرده است؛ زيرا كه در هر سخن او، نام پروردگارش نه يك بار، بلكه بارها تجلّى مىكند و در هر كلمه وى، محبت بىكران محمد(ص) كه محبوب دل و سويداى قلب اوست، در جوشش است؛ زيرا كه او در سرتاسر حياتش جز در برابر پروردگار خويش قامت خم نكرده است و در هر جميلى، نشانى از معشوق حقيقى خود ديده است؛ چنانكه مىفرمايد:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4323/1/21 نثر و شرح مثنوى شريف، ج 1، ص 21]</ref> | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''«من بنده قرآنم اگر جان دارم''|2=''من | {{ب|''«من بنده قرآنم اگر جان دارم''|2=''من خاک ره محمد مختارم»''}} | ||
{{ب|''«گر نقل كند جز اين كس از گفتارم''|2=''بيزارم ازو و زين سخن بيزارم»''}} | {{ب|''«گر نقل كند جز اين كس از گفتارم''|2=''بيزارم ازو و زين سخن بيزارم»''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} |
ویرایش