۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي عربي' به 'فارسی عربی') |
(لینک درون متنی) |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR14747J1.jpg|بندانگشتی|لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد]] | [[پرونده:NUR14747J1.jpg|بندانگشتی|لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" |الـهادي الي سيبل الرشاد | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[ابن قدامه، عبد الله بن احمد]] (نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" | فارسی عربی | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" | | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" | | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار الصميعي | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |عربستان - رياض | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 1996م , 1416ق , | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE14747AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در ابتدا بعد از حمد خدا، برخی از صفات خداوند را برشمرده و از لزوم اعتقاد به هر آنچه در قرآن و از طریق صحیح از پیامبر آمده، سخن به میان آورده و در لزوم ترک تأویل، تشبیه و تمثیل مطالبی بیان نموده است. ایشان نظر احمد بن حنبل درباره رؤیت خداوند را پذیرفته است. احمد بن حنبل درباره رؤیت خداوند با توجه به روایت نبوی «خداوند به آسمان دنیا نزول میکند و فرود میآید» و «خداوند را در روز قیامت میتوان دید» و امثال این احادیث، میگوید: به این روایات ایمان داریم، آنها را تصدیق میکنیم، او نه کیفیت دارد و نه معنی و هیچیک از آنها را رد نمیکنیم و میدانیم هر آنچه رسول خدا آورده حق است...<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>. | نویسنده در ابتدا بعد از حمد خدا، برخی از صفات خداوند را برشمرده و از لزوم اعتقاد به هر آنچه در قرآن و از طریق صحیح از پیامبر آمده، سخن به میان آورده و در لزوم ترک تأویل، تشبیه و تمثیل مطالبی بیان نموده است. ایشان نظر احمد بن حنبل درباره رؤیت خداوند را پذیرفته است. [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] درباره رؤیت خداوند با توجه به روایت نبوی «خداوند به آسمان دنیا نزول میکند و فرود میآید» و «خداوند را در روز قیامت میتوان دید» و امثال این احادیث، میگوید: به این روایات ایمان داریم، آنها را تصدیق میکنیم، او نه کیفیت دارد و نه معنی و هیچیک از آنها را رد نمیکنیم و میدانیم هر آنچه رسول خدا آورده حق است...<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>. | ||
ایشان در ادامه با ذکر مطالبی از برخی از علما، لزوم پذیرش نظرات سلف و قبول هر آنچه درباره خداوند در آیات و روایات صحیح مبنی بر جسمانیت خداوند، آمده، تأکید مینماید و میگوید: نباید این آیات و روایات را رد یا تأویل نمود، بلکه فقط باید آنها را پذیرفت<ref>ر.ک: همان، ص6-9</ref>. | ایشان در ادامه با ذکر مطالبی از برخی از علما، لزوم پذیرش نظرات سلف و قبول هر آنچه درباره خداوند در آیات و روایات صحیح مبنی بر جسمانیت خداوند، آمده، تأکید مینماید و میگوید: نباید این آیات و روایات را رد یا تأویل نمود، بلکه فقط باید آنها را پذیرفت<ref>ر.ک: همان، ص6-9</ref>. | ||
| خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
ابن قدامه در ابتدای فصول کتاب، از یکی از صفات خداوند به نام متکلم بودن سخن به میان آورده است. او میگوید: این صفت یکی از صفات قدیم خداوند است و هرکس که خداوند بخواهد از انسانها و ملائکه میتواند صدای خداوند را بشنوند. خداوند خود در اینباره گفته است: '''وَ كلَّمَ اَللّٰهُ مُوسىٰ تَكلِيماً''' (نساء: 164) و یا '''قٰالَ يٰا مُوسىٰ إِنِّي اِصْطَفَيتُك عَلَى اَلنّٰاسِ بِرِسٰالاٰتِي وَ بِكلاٰمِي''' (اعراف: 144). علاوه بر آن روایاتی نیز در این زمینه آمده است؛ همچون روایت عبدالله بن مسعود از پیامبر که آن حضرت فرمود: «زمانی که خداوند با پیامبرش بهوسیله وحی سخن میگوید، اهل آسمان صدای او را میشنوند»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>. | ابن قدامه در ابتدای فصول کتاب، از یکی از صفات خداوند به نام متکلم بودن سخن به میان آورده است. او میگوید: این صفت یکی از صفات قدیم خداوند است و هرکس که خداوند بخواهد از انسانها و ملائکه میتواند صدای خداوند را بشنوند. خداوند خود در اینباره گفته است: '''وَ كلَّمَ اَللّٰهُ مُوسىٰ تَكلِيماً''' (نساء: 164) و یا '''قٰالَ يٰا مُوسىٰ إِنِّي اِصْطَفَيتُك عَلَى اَلنّٰاسِ بِرِسٰالاٰتِي وَ بِكلاٰمِي''' (اعراف: 144). علاوه بر آن روایاتی نیز در این زمینه آمده است؛ همچون روایت عبدالله بن مسعود از پیامبر که آن حضرت فرمود: «زمانی که خداوند با پیامبرش بهوسیله وحی سخن میگوید، اهل آسمان صدای او را میشنوند»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>. | ||
دراینبین، قرآن کریم نیز از قبیل کلام خداوند سبحان بشمار میرود؛ قرآنی که طبق روایت نبوی، خواندن هر حرف از آن ده حسنه دارد و حضرت علی(ع) درباره آن فرموده: هرکس به یک حرف آن، کافر شود، همانا به تمام آن کافر شده است<ref>ر.ک: همان، ص11-12</ref>. | دراینبین، قرآن کریم نیز از قبیل کلام خداوند سبحان بشمار میرود؛ قرآنی که طبق روایت نبوی، خواندن هر حرف از آن ده حسنه دارد و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] درباره آن فرموده: هرکس به یک حرف آن، کافر شود، همانا به تمام آن کافر شده است<ref>ر.ک: همان، ص11-12</ref>. | ||
نویسنده، معتقد است که خداوند در قیامت قابل رؤیت است. مؤمنان، پروردگارشان را با چشمانشان میبینند و او را زیارت میکنند و با او همکلام میشوند و خداوند در اینباره در قرآن فرموده: '''وُجُوهٌ يوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ إِلىٰ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ''' (سوره قیامت: 22-23)؛ «در آن روز چهرههایی شادند؛ بهسوی پروردگارشان مینگرند». علاوه بر این پیامبر نیز فرموده است: بهزودی پروردگارتان را میبینید؛ همان طور که ماه را میبینید و در رؤیت او با همدیگر تصادم نمیکنید<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | نویسنده، معتقد است که خداوند در قیامت قابل رؤیت است. مؤمنان، پروردگارشان را با چشمانشان میبینند و او را زیارت میکنند و با او همکلام میشوند و خداوند در اینباره در قرآن فرموده: '''وُجُوهٌ يوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ إِلىٰ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ''' (سوره قیامت: 22-23)؛ «در آن روز چهرههایی شادند؛ بهسوی پروردگارشان مینگرند». علاوه بر این پیامبر نیز فرموده است: بهزودی پروردگارتان را میبینید؛ همان طور که ماه را میبینید و در رؤیت او با همدیگر تصادم نمیکنید<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | ||
ویرایش