لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد
لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد | |
---|---|
پدیدآوران | ابن قدامه، عبدالله بن احمد (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | الهادي الي سيبل الرشاد |
ناشر | دار الصميعي |
مکان نشر | عربستان - رياض |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
لمعة الاعتقاد الهادي إلی سبيل الرشاد، اثر ابن قدامه مقدسی (541-620ق)، کتابی است اعتقادی در موضوع خداوند و پیامبر که بر اساس ظاهر آیات و روایات نوشته شده است.
ساختار
این کتاب از مقدمه و هفت فصل تشکیل شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در ابتدا بعد از حمد خدا، برخی از صفات خداوند را برشمرده و از لزوم اعتقاد به هر آنچه در قرآن و از طریق صحیح از پیامبر آمده، سخن به میان آورده و در لزوم ترک تأویل، تشبیه و تمثیل مطالبی بیان نموده است. ایشان نظر احمد بن حنبل درباره رؤیت خداوند را پذیرفته است. احمد بن حنبل درباره رؤیت خداوند با توجه به روایت نبوی «خداوند به آسمان دنیا نزول میکند و فرود میآید» و «خداوند را در روز قیامت میتوان دید» و امثال این احادیث، میگوید: به این روایات ایمان داریم، آنها را تصدیق میکنیم، او نه کیفیت دارد و نه معنی و هیچیک از آنها را رد نمیکنیم و میدانیم هر آنچه رسول خدا آورده حق است..[۱].
ایشان در ادامه با ذکر مطالبی از برخی از علما، لزوم پذیرش نظرات سلف و قبول هر آنچه درباره خداوند در آیات و روایات صحیح مبنی بر جسمانیت خداوند، آمده، تأکید مینماید و میگوید: نباید این آیات و روایات را رد یا تأویل نمود، بلکه فقط باید آنها را پذیرفت[۲].
ابن قدامه در ابتدای فصول کتاب، از یکی از صفات خداوند به نام متکلم بودن سخن به میان آورده است. او میگوید: این صفت یکی از صفات قدیم خداوند است و هرکس که خداوند بخواهد از انسانها و ملائکه میتواند صدای خداوند را بشنوند. خداوند خود در اینباره گفته است: وَ كلَّمَ اَللّٰهُ مُوسىٰ تَكلِيماً (نساء: 164) و یا قٰالَ يٰا مُوسىٰ إِنِّي اِصْطَفَيتُك عَلَى اَلنّٰاسِ بِرِسٰالاٰتِي وَ بِكلاٰمِي (اعراف: 144). علاوه بر آن روایاتی نیز در این زمینه آمده است؛ همچون روایت عبدالله بن مسعود از پیامبر که آن حضرت فرمود: «زمانی که خداوند با پیامبرش بهوسیله وحی سخن میگوید، اهل آسمان صدای او را میشنوند»[۳].
دراینبین، قرآن کریم نیز از قبیل کلام خداوند سبحان بشمار میرود؛ قرآنی که طبق روایت نبوی، خواندن هر حرف از آن ده حسنه دارد و حضرت علی(ع) درباره آن فرموده: هرکس به یک حرف آن، کافر شود، همانا به تمام آن کافر شده است[۴].
نویسنده، معتقد است که خداوند در قیامت قابل رؤیت است. مؤمنان، پروردگارشان را با چشمانشان میبینند و او را زیارت میکنند و با او همکلام میشوند و خداوند در اینباره در قرآن فرموده: وُجُوهٌ يوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ إِلىٰ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ (سوره قیامت: 22-23)؛ «در آن روز چهرههایی شادند؛ بهسوی پروردگارشان مینگرند». علاوه بر این پیامبر نیز فرموده است: بهزودی پروردگارتان را میبینید؛ همان طور که ماه را میبینید و در رؤیت او با همدیگر تصادم نمیکنید[۵].
ایشان در تعریف ایمان گفته که ایمان اقرار با زبان، عمل با ارکان و اعضای بدن و اعتقاد با قلب است. طاعت و بندگی موجب ازدیاد ایمان و عصیان باعث کم شدن آن میشود[۶]. علاوه بر ایمان به خدا، ایمان به هر آنچه پیامبر به ما فرموده و از طریق صحیح به دست ما رسیده است، واجب است؛ حال فرق نمیکند آنچه آن حضرت فرموده، در درک ما بگنجد یا اینکه ما به آن جاهل باشیم و از حقیقت آن مطلع نباشیم؛ همچون اینکه ملکالموت زمانی که میخواست حضرت موسی را قبض روح کند، او ملکالموت را سیلی زد و دیده او را برکند و او به نزد پروردگارش برگشت و خداوند چشمش را دوباره برگرداند و نیز مواردی همچون خروج دجال، نزول حضرت عیسی، خروج یأجوج و مأجوج، خروج دابة الأرض، طلوع آفتاب از مغرب و امثال این موارد که با سند صحیح رسیده است[۷].
او درباره پیامبر میگوید: او خاتم پیامبران و سید مرسلین است و ایمان بنده صحیح نیست، مگر اینکه ایمان به رسالت و شهادت به نبوتش دهد. افضل امت پیامبر، آن چهار خلیفه بهترتیب میباشند. در اینباره عبدالله بن عمر نقل میکند که ما در زمان پیامبر چنین میگفتیم و پیامبر منکر آن نشد و نیز اینکه اجماع صحابه بر این است که بعد از پیامبر، ابوبکر نسبت به بقیه صحابه مقدم است و با او بیعت نمودند.
نویسنده در پایان نیز به چند امر مستحبی که از آن به سنت یاد کرده، اشاره نموده است؛ اموری چون دوستی با اصحاب رسول خدا و ذکر محاسن آنها، اعتقاد به اینکه همسران پیامبر همان امهات مؤمنین هستند که مبرا از هر عمل سویی هستند... و اینکه معاویه خال (دایی) مؤمنین و کاتب وحی و یکی از خلفای مسلمانان است و..[۸].
وضعیت کتاب
این اثر خالی از هرگونه پاورقی و فهارس میباشد.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.