۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اصطلاحها' به 'اصطلاحها') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
'''لطائف الإعلام في إشارات أهل الإلهام'''، تأليف [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلالالدین|ملاعبدالرزاق كاشانى(قاشانى)]] (متوفى 736ق)، از اكابر صوفيه قرن هشتم هجرى قمرى است. وى نگارش كتابى مشتمل بر مهمترين مصطلحات صوفيه و الفاظ و القاب مورد توافق آنها را انگيزه خود از نگارش كتاب دانسته است<ref>مقدمه محقق، ص23</ref> | '''لطائف الإعلام في إشارات أهل الإلهام'''، تأليف [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلالالدین|ملاعبدالرزاق كاشانى(قاشانى)]] (متوفى 736ق)، از اكابر صوفيه قرن هشتم هجرى قمرى است. وى نگارش كتابى مشتمل بر مهمترين مصطلحات صوفيه و الفاظ و القاب مورد توافق آنها را انگيزه خود از نگارش كتاب دانسته است<ref>مقدمه محقق، ص23</ref> | ||
احمد عبدالرحيم سايح، توفيق على وهبه و عامر نجار بر كتاب مقدمه زده و كار تحقيق و تصحيح آن را به انجام رساندهاند. برخى اين كتاب را به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] نسبت دادهاند؛ درحالىكه كتاب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، غير از اين كتاب است و «الإعلام بإشارات أهل الإفهام» نام دارد<ref>ر. | احمد عبدالرحيم سايح، توفيق على وهبه و عامر نجار بر كتاب مقدمه زده و كار تحقيق و تصحيح آن را به انجام رساندهاند. برخى اين كتاب را به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] نسبت دادهاند؛ درحالىكه كتاب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، غير از اين كتاب است و «الإعلام بإشارات أهل الإفهام» نام دارد<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص14؛ صلواتى، فضلالله، ص49</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
ملاّ [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلالالدین|عبدالرزاق كاشانى]] به دليل تجربه زيادى كه در متون عرفانى داشت و با اصطلاحات و اشارات آنها بهخوبى آشنا بود، پس از اتمام شرح كتاب «[[منازل السائرين]]» و شرح «فصوص الحكم» [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و تأويلات قرآن كريم، به درخواست عالمان علوم رسمى كه آشنايى چندانى با اين اصطلاحات نداشتند، اقدام به شرح اصطلاحاتى نمود كه در كتب مذكور بيان نشده بود و اين اثر همان اصطلاحات صوفيه كاشانى است. اين عارف بزرگ، فرهنگ اصطلاحات ديگرى را تدوين نمود كه به نظر خودش مشتمل بر اسرار علوم لدنى و معارف ربّانى و مسائل غامض است كه تنها كمّل و مقربين، آن هم به توفيق الهى، قادر به فهم آن خواهند بود. وى در «لطائف الإعلام في إشارات أهل الإلهام» كه در «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» با نام أهل الإفهام ضبط شده، در يك حوزهى گسترده به شرح و تفصيل اصطلاحات كتب عرفانى خويش و ديگر عرفا مىپردازد؛ بهطورى كه صاحب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]»، اصطلاحات صوفيه كاشانى را مختصرى از «لطائف الإعلام» مىداند، امّا لطائف با همه گستردگىاش، تنها به شرح واژههاى كليدى و مهم مىپردازد<ref>ر. | ملاّ [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلالالدین|عبدالرزاق كاشانى]] به دليل تجربه زيادى كه در متون عرفانى داشت و با اصطلاحات و اشارات آنها بهخوبى آشنا بود، پس از اتمام شرح كتاب «[[منازل السائرين]]» و شرح «فصوص الحكم» [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و تأويلات قرآن كريم، به درخواست عالمان علوم رسمى كه آشنايى چندانى با اين اصطلاحات نداشتند، اقدام به شرح اصطلاحاتى نمود كه در كتب مذكور بيان نشده بود و اين اثر همان اصطلاحات صوفيه كاشانى است. اين عارف بزرگ، فرهنگ اصطلاحات ديگرى را تدوين نمود كه به نظر خودش مشتمل بر اسرار علوم لدنى و معارف ربّانى و مسائل غامض است كه تنها كمّل و مقربين، آن هم به توفيق الهى، قادر به فهم آن خواهند بود. وى در «لطائف الإعلام في إشارات أهل الإلهام» كه در «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» با نام أهل الإفهام ضبط شده، در يك حوزهى گسترده به شرح و تفصيل اصطلاحات كتب عرفانى خويش و ديگر عرفا مىپردازد؛ بهطورى كه صاحب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]»، اصطلاحات صوفيه كاشانى را مختصرى از «لطائف الإعلام» مىداند، امّا لطائف با همه گستردگىاش، تنها به شرح واژههاى كليدى و مهم مىپردازد<ref>ر.ک: صلواتى، فضلالله، ص49</ref> | ||
كتاب لطائف الإعلام، بهوضوح حكايت از تعبير، تبويب و تنظيم در تأليف دارد و نيز از گستردگى علمى مؤلف و وقوف كامل او در تبيين اصطلاحات عرفانى خبر مىدهد. وى در اين كتاب از اعتقاد محكم خويش به شريعت سخن مىگويد، برخلاف برخى از عارفان كه با داشتن حقيقت، اعتنايى به شريعت نمىكنند. وى حتّى علم شريعت را قشرى براى علم طريقت و عهدهدار صيانت از علم طريقت مىداند و طريق صاحب طريقتى را كه حق شريعت را ادا نكرده باشد، هوسآلود و مشحون از وسوسه مىداند<ref>ر. | كتاب لطائف الإعلام، بهوضوح حكايت از تعبير، تبويب و تنظيم در تأليف دارد و نيز از گستردگى علمى مؤلف و وقوف كامل او در تبيين اصطلاحات عرفانى خبر مىدهد. وى در اين كتاب از اعتقاد محكم خويش به شريعت سخن مىگويد، برخلاف برخى از عارفان كه با داشتن حقيقت، اعتنايى به شريعت نمىكنند. وى حتّى علم شريعت را قشرى براى علم طريقت و عهدهدار صيانت از علم طريقت مىداند و طريق صاحب طريقتى را كه حق شريعت را ادا نكرده باشد، هوسآلود و مشحون از وسوسه مىداند<ref>ر.ک: همان، ص50-49</ref> | ||
درباره اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
#در برخى مواقع سرّ تسميه اصطلاحات را ذكر مىفرمايد؛ مثلاً در اصطلاح 367 (السرّ المصون) مىگويد: مراد از آن غيب هويت ذات است كه به علم ما درنمىآيد؛ بنابراين ذات الهى، سرّى است كه از ادراك و احاطه ما مصون است. گاهى اصطلاح واحد را از ديدگاه عرفا متعدد بيان كرده و آنگاه نظر خويش را با واژه «و اعلم» مطرح مىكند؛ بهطور مثال در اصطلاح 6811 (قبض)، پنج قول از اهل الله را طرح نموده و سپس رأى خويش را بيان مىكند. | #در برخى مواقع سرّ تسميه اصطلاحات را ذكر مىفرمايد؛ مثلاً در اصطلاح 367 (السرّ المصون) مىگويد: مراد از آن غيب هويت ذات است كه به علم ما درنمىآيد؛ بنابراين ذات الهى، سرّى است كه از ادراك و احاطه ما مصون است. گاهى اصطلاح واحد را از ديدگاه عرفا متعدد بيان كرده و آنگاه نظر خويش را با واژه «و اعلم» مطرح مىكند؛ بهطور مثال در اصطلاح 6811 (قبض)، پنج قول از اهل الله را طرح نموده و سپس رأى خويش را بيان مىكند. | ||
#مؤلّف گاهى يك اصطلاح را با يك اشاره بيان مىكند و زمانى در سطر واحد و يا چند سطر از آن سخن مىگويد و گاهى در چندين صفحه، آن را مورد بحث قرار مىدهد و معمولاً تفصيل گفتار خود را با كلماتى چون «و تقريره» و «تقرير ذلك» آغاز مىكند. | #مؤلّف گاهى يك اصطلاح را با يك اشاره بيان مىكند و زمانى در سطر واحد و يا چند سطر از آن سخن مىگويد و گاهى در چندين صفحه، آن را مورد بحث قرار مىدهد و معمولاً تفصيل گفتار خود را با كلماتى چون «و تقريره» و «تقرير ذلك» آغاز مىكند. | ||
#كاشانى در برخى موارد در بيان اصطلاحات به كلمات اساطين فن، توسّل جسته و بعد از آن وجوه احتمالى بيانات بزرگان را مطرح مىكند؛ براى مثال در اصطلاح 9611 (الفقير) گفتارى را از مظفر القرميسى در مورد فقر مطرح مىكند، آنگاه از شش برداشت احتمالى آن سخن مىگويد<ref>ر. | #كاشانى در برخى موارد در بيان اصطلاحات به كلمات اساطين فن، توسّل جسته و بعد از آن وجوه احتمالى بيانات بزرگان را مطرح مىكند؛ براى مثال در اصطلاح 9611 (الفقير) گفتارى را از مظفر القرميسى در مورد فقر مطرح مىكند، آنگاه از شش برداشت احتمالى آن سخن مىگويد<ref>ر.ک: همان، ص51-50</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش