پرش به محتوا

خسی در میقات: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:'
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:')
خط ۶۵: خط ۶۵:
در بين راه مكه و مدينه، در اتوبوسى بدون سقف مى‌نشيند و با نمودهاى طبيعت و آسمان پرستاره، مانند كودك يا شاعرى درگير مى‌شود... «مراسم مسجد و بعد سوار شدن و آمدن و آمدن. سقف آسمان بر سر و ستاره‌ها چه پايين و آسمان عجب نزديك... و من هيچ شبى چنان بيدار نبوده‌ام و چنان هشيار به هيچى. زير سقف آن آسمان و ابديت، هرچه شعر از بر داشتم، خواندم - به‌زمزمه‌اى براى خويش - و... ديدم تنها «خسى» است كه به ميقات آمده است نه «كسى» و نه ميعادى و ديدم وقت ابديت است؛ يعنى اقيانوس زمان و «ميقات» در هر لحظه‌اى و هر جا، زمان همان ديدار است و تنها با خويش؛ چراكه «ميعاد» جاى ديدار توست با ديگرى، اما ميقات زمان همان ديدار است و تنها با خويشتن»<ref>همان</ref>
در بين راه مكه و مدينه، در اتوبوسى بدون سقف مى‌نشيند و با نمودهاى طبيعت و آسمان پرستاره، مانند كودك يا شاعرى درگير مى‌شود... «مراسم مسجد و بعد سوار شدن و آمدن و آمدن. سقف آسمان بر سر و ستاره‌ها چه پايين و آسمان عجب نزديك... و من هيچ شبى چنان بيدار نبوده‌ام و چنان هشيار به هيچى. زير سقف آن آسمان و ابديت، هرچه شعر از بر داشتم، خواندم - به‌زمزمه‌اى براى خويش - و... ديدم تنها «خسى» است كه به ميقات آمده است نه «كسى» و نه ميعادى و ديدم وقت ابديت است؛ يعنى اقيانوس زمان و «ميقات» در هر لحظه‌اى و هر جا، زمان همان ديدار است و تنها با خويش؛ چراكه «ميعاد» جاى ديدار توست با ديگرى، اما ميقات زمان همان ديدار است و تنها با خويشتن»<ref>همان</ref>


در حوزه «بازگشت به خود»؛ يعنى به باورهاى دينى و به اصالت خود بازگشتن، كه از موضوع‌هاى عمده دوره دوم نويسندگى آل احمد است، گرايشى دينى - عرفانى مى‌بينيم. اين بازگشت، ناچار او را در برابر استعمار و نيز در برابر تمدن جديد و فن بنيادى قرار مى‌دهد كه وجه نظرى آن را او در «غرب‌زدگى» و «روشنفكران» به بحث گذاشته است، اما در اين كتاب، موضوع «بازگشت به خود»، به‌طور هنرى و تجسمى بيان مى‌شود<ref>ر.ك: همان</ref>
در حوزه «بازگشت به خود»؛ يعنى به باورهاى دينى و به اصالت خود بازگشتن، كه از موضوع‌هاى عمده دوره دوم نويسندگى آل احمد است، گرايشى دينى - عرفانى مى‌بينيم. اين بازگشت، ناچار او را در برابر استعمار و نيز در برابر تمدن جديد و فن بنيادى قرار مى‌دهد كه وجه نظرى آن را او در «غرب‌زدگى» و «روشنفكران» به بحث گذاشته است، اما در اين كتاب، موضوع «بازگشت به خود»، به‌طور هنرى و تجسمى بيان مى‌شود<ref>ر.ک: همان</ref>


تصويرهايى كه او از لحظه‌هاى شهود و مشاهده‌هاى خود به دست مى‌دهد، رسا و موجز و جذاب است. آل احمد در سفر حج افزون بر ثبت تأملات خود، به جهان بيرون و روابط آدميان نيز مى‌پردازد و در وصف مناسك ميان «صفا» و «مروه»، انبوه شدن زائران را نشان مى‌دهد... كه نويسنده را به اهداف اجتماعى سفر حج، متوجه مى‌سازد.
تصويرهايى كه او از لحظه‌هاى شهود و مشاهده‌هاى خود به دست مى‌دهد، رسا و موجز و جذاب است. آل احمد در سفر حج افزون بر ثبت تأملات خود، به جهان بيرون و روابط آدميان نيز مى‌پردازد و در وصف مناسك ميان «صفا» و «مروه»، انبوه شدن زائران را نشان مى‌دهد... كه نويسنده را به اهداف اجتماعى سفر حج، متوجه مى‌سازد.


از سوى ديگر او هرگاه فرصتى به دست مى‌آورد، از غربى كردن ساختمان‌ها كه حتى به نوسازى شبستان دور «خانه» نيز كشيده شده است، انتقاد مى‌كند و افسوس مى‌خورد كه دارند شبستان دوره عثمانى را خراب مى‌كنند و به‌طنز مى‌گويد: «اين طور كه پيداست تا سال ديگر خود كعبه را هم از بتون خواهند ريخت» و نيز از انبوه مردم سخن مى‌گويد كه براى هدفى يگانه زير آسمان مكه در يك جا گرد مى‌آيند. سپس وصف عرفات با بيانى شاعرانه آورده مى‌شود كه جلگه‌مانندى است در سر راه طائف، پوشيده از شن نرمى شبيه ماسه‌هاى كنار دريا، با خرده‌هاى صدف يا چيزى درخشان و برق‌زنان و خامه‌اى‌رنگ و در اينجا نيز از انتقاد كردن خوددارى نمى‌كند: «و اصلا اين به عرفات آمدن جماعت را در اصل، نوعى سيزده‌به‌در ديدم؛ پيك‌نيك‌مانند<ref>ر.ك: همان، ص54</ref>
از سوى ديگر او هرگاه فرصتى به دست مى‌آورد، از غربى كردن ساختمان‌ها كه حتى به نوسازى شبستان دور «خانه» نيز كشيده شده است، انتقاد مى‌كند و افسوس مى‌خورد كه دارند شبستان دوره عثمانى را خراب مى‌كنند و به‌طنز مى‌گويد: «اين طور كه پيداست تا سال ديگر خود كعبه را هم از بتون خواهند ريخت» و نيز از انبوه مردم سخن مى‌گويد كه براى هدفى يگانه زير آسمان مكه در يك جا گرد مى‌آيند. سپس وصف عرفات با بيانى شاعرانه آورده مى‌شود كه جلگه‌مانندى است در سر راه طائف، پوشيده از شن نرمى شبيه ماسه‌هاى كنار دريا، با خرده‌هاى صدف يا چيزى درخشان و برق‌زنان و خامه‌اى‌رنگ و در اينجا نيز از انتقاد كردن خوددارى نمى‌كند: «و اصلا اين به عرفات آمدن جماعت را در اصل، نوعى سيزده‌به‌در ديدم؛ پيك‌نيك‌مانند<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>


سپس از وضع مستراح‌ها (براى هر چادر صد نفره، يك حفاظ كوچك پارچه‌اى بالاى چاله‌اى) خرده‌گيرى مى‌كند. سپس وضع ذبح گوسفندان مى‌آيد و بيتوته در «منى» و باز غرق شدن كلام در اوصاف شاعرانه و پيشنهادى براى «بين‌المللى كردن شهرهاى زيارتى»؛ تا نابسامانى‌هاى كار از بين برود. در مثل از لاشه گوسفندان مى‌گويد كه هدر مى‌رود و هوا را آلوده مى‌كند و بايد از آن‌ها بهره‌گيرى سودمند بشود و اين نكته كه اگر قرار است رسم حج دوام بياورد و نه همچون ادب برده‌فروشى به طاق نسيان سپرده‌شده عهد جاهليت، بايد به دادش رسيد و اشاره به مسئله سنگباران شيطان و استفاده از لنگه‌هاى نعلين لاستيكى ساخت جاوه براى رجم شيطان و وصف فقر عرب‌ها در پاى گنج بيكران نفت و ثروت شيوخ و كارتل‌هاى نفتى... سپس راوى، گرد راه و گرد خستگى و بوى عفونت لاشه‌ها را در «جده» در آب دريا مى‌شويد: «و من پريدم توى آب؛ آب تميز و عميق و سبز و عين بلور. بايد از چنان ريگ‌زارى درآمده باشى تا بفهمى معنى آب دريا چيست؟»<ref>همان</ref>
سپس از وضع مستراح‌ها (براى هر چادر صد نفره، يك حفاظ كوچك پارچه‌اى بالاى چاله‌اى) خرده‌گيرى مى‌كند. سپس وضع ذبح گوسفندان مى‌آيد و بيتوته در «منى» و باز غرق شدن كلام در اوصاف شاعرانه و پيشنهادى براى «بين‌المللى كردن شهرهاى زيارتى»؛ تا نابسامانى‌هاى كار از بين برود. در مثل از لاشه گوسفندان مى‌گويد كه هدر مى‌رود و هوا را آلوده مى‌كند و بايد از آن‌ها بهره‌گيرى سودمند بشود و اين نكته كه اگر قرار است رسم حج دوام بياورد و نه همچون ادب برده‌فروشى به طاق نسيان سپرده‌شده عهد جاهليت، بايد به دادش رسيد و اشاره به مسئله سنگباران شيطان و استفاده از لنگه‌هاى نعلين لاستيكى ساخت جاوه براى رجم شيطان و وصف فقر عرب‌ها در پاى گنج بيكران نفت و ثروت شيوخ و كارتل‌هاى نفتى... سپس راوى، گرد راه و گرد خستگى و بوى عفونت لاشه‌ها را در «جده» در آب دريا مى‌شويد: «و من پريدم توى آب؛ آب تميز و عميق و سبز و عين بلور. بايد از چنان ريگ‌زارى درآمده باشى تا بفهمى معنى آب دريا چيست؟»<ref>همان</ref>
خط ۸۰: خط ۸۰:
فهرست مطالب، در ابتداى كتاب آمده است.
فهرست مطالب، در ابتداى كتاب آمده است.


پاورقى‌ها بسيار اندك بوده و در آن‌ها به توضيح برخى از مطالب متن<ref>ر.ك: پاورقى، ص185</ref>و نيز ترجمه آيات، پرداخته شده است<ref>ر.ك: همان، ص186</ref>
پاورقى‌ها بسيار اندك بوده و در آن‌ها به توضيح برخى از مطالب متن<ref>ر.ک: پاورقى، ص185</ref>و نيز ترجمه آيات، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص186</ref>


==پانويس ==
==پانويس ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش