۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
مىگويد از معتزله بپرسيد پس معنى اين آيه چيست؟آيا خداوند نفس خود را با اين صفت متصف نكرده است؟ اگر مىگوئيد كرده است پس خداوند خودش مىگويد كه اضلال مىكند و بحثى در آن نخواهد بود و اگر بگوئيد خير؛جواب بدهيد پس معنى اين كلام الهى چيست؟آنها خواهند گفت خداوند قدرت دارد بر اينكه اضلال كند بندگان را بدون اينكه ظلمى به آنها بشود. | مىگويد از معتزله بپرسيد پس معنى اين آيه چيست؟آيا خداوند نفس خود را با اين صفت متصف نكرده است؟ اگر مىگوئيد كرده است پس خداوند خودش مىگويد كه اضلال مىكند و بحثى در آن نخواهد بود و اگر بگوئيد خير؛جواب بدهيد پس معنى اين كلام الهى چيست؟آنها خواهند گفت خداوند قدرت دارد بر اينكه اضلال كند بندگان را بدون اينكه ظلمى به آنها بشود. | ||
احمد بن يحيى در جوابش مىگويد علت اين سئوال تو اين است كه دينت را بدون ملاقات با علماء و آشنايى با تأويل آيات و با تقليد از جاهلانى مثل خودت بدست آوردهاى بدون اينكه سئوال از | احمد بن يحيى در جوابش مىگويد علت اين سئوال تو اين است كه دينت را بدون ملاقات با علماء و آشنايى با تأويل آيات و با تقليد از جاهلانى مثل خودت بدست آوردهاى بدون اينكه سئوال از اهل ذكر بكنى همانانى كه خداوند به تو امر كرده كه از آنها سئوال كنى آنجا كه مىفرمايد:'''فاسئلوا اهل''' الذكر ان كنتم لا تعلمون'''و اهل ذكر را خودش در آيۀ 10 و 11 سورۀ طلاق معرفى مىكند و مىگويد:'''قد انزل اللّه إليكم ذكرا رسولا يتلوا عليكم آيات اللّه مبيّنات.'''در ادامه مىگويد: ما در ابتداى كتاب گفتيم كه منظورجعل چيست:جعل به دو صورت است جعل حكم و تسميه و جعل حتم و جبر و قدر كه خروجى''' | ||
از آن نيست و آنچه در اين آيۀ شريفه مراد است جعل حكم و تسميه هست نه جعل حتم و جبر و قدر كه اگر جعل حتمى بود حجتى مىشد در دست كفار كه بگويند خداوند خودش سينۀ ما را ضيق قرار داده است و الاّ ما داراى اعمال صالحه مىشديم. | |||
احمد بن يحيى بعد از بيان اين استدلالها در بخشى از جزء دوّم كتاب وارد اثبات لزوم تأويل در آيات قرآنى شده مىگويد:خودتان چطور در جواب مشبهه وقتى به آياتى مثل'''خلقت بيدىّ'''و آيه'''لتصنع''' على عينى'''و آيۀ'''تجرى باعيننا'''و...استناد مىكنند يا شبيه خلق بودن خدا را اثبات كنند مىگوئيد اين آيات''' نياز به تأويل صحيح دارند خود شما هم بايد در آياتى كه قول به جبر از آنها استفاده مىشود دست به تأويل صحيح بزنيد تا مشكل اعتقاد به جبر حل شود. | |||
از | شبهۀ ديگرى كه عبداللّه بن يزيد بغدادى مطرح مىكند سئوال از ارادۀ الهى است كه اگر خداوند فعال لما يريد است پس معلوم مىشود علت اينكه همه مؤمن نشدهاند اين است كه خداوند اراده نكرده است و الاّ هيچ كافرى نمىتوانست پا به صحنۀ ايجاد بگذارد كه امام احمد بن يحيى جواب مىدهد ارادهاى كه | ||
خداوند سبحان در مورد بندگانش كرده است اراده به تخيير است يعنى اراده فرموده كه بندگان مجبور نباشند و مخيّر باشند و از اينروست كه مىفرمايد'''ان الابرار لفى نعيم و ان الفجار لفى جحيم'''و الاّ اگر مجبور بودند ثواب بر ابرار معنايى داشت و نه عقاب بر كفار. | |||
از ديگر ايراد و جوابهايى كه بين دو دانشمند جبرى و معتزلى رد و بدل مىشود سؤال عبداللّه بن يزيد بغدادىاست دربارۀ آيۀ شريفۀ'''و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون'''.مىگويد آيا شما نمىگوئيد كه هركس براى هر هدفى خلق بشود مجبور به همان هدف است؟پس چرا مخلوقاتى كه براى عبادت خلق شدهاند غير از آن را مرتكب مىشوند.اين جواب شما عدليّه نفى قدرت الهى است، كه احمد بن يحيى در جواب اين حرف عبدالله بن يزيد با عصبانيت غير قابل وصفى شروع به مذمت وى به خاطر اين حرفى كه زده است كرده مىگويد تعجب از تو نيست تو كه اصلا در رديف اهل علم نيستى جهالت تو با اين حرفت بالخصوص به همگان نمايان شد تعجب از آن جهاتى است كه از جاهلى چون تو اطاعت مىكنند كى ما عدليّه چنين حرفى زدهايم كه هركس براى هر هدفى خلق شده مجبور به همان شده است؟! | |||
و | از ديگر سئوالاتى كه عبداللّه بن يزيد بغدادى از عدليّه پرسيده است اين است كه آيا احدى بدون رزق الهى مىتواند زندگى كند يا نه؟اگر بگوئيد بله مىتواند مىگوئيم اين يعنى رازقى غير خدا هم هست كه به احدى از عقلاء قائل نشده است و اگر بگوئيد خير نمىتواند مىگوئيم خدا كه عدهاى را به روزى حرام زنده نگه مىدارد پس چگونه به خاطر كسب اين روزى حرام كه مايۀ زندگى آنهاست آنان را دچار عذاب مىكند؟ | ||
اين سؤال نيز از سئوالاتى است كه مؤلف را بسيار عصبانى كرده و با عبارات بسيار تندى جواب مىدهد.مىگويد من گمان مىكنم طولانى شدن سفرى كه از بغداد داشتهاى باعث شده دچار بىعقلى و سفاهت گشته و شروع به نوشتن هذيان در كتابت بكنى وى دوباره تكرار مىكند تعجب من از تو نيست تعجبم از كسانى است كه دور تو جمع شدهاند. | |||
اولين سئوال من از تو اين است كه آيا در عمرت قرآن خواندهاى؟!اگر جوابت مثبت است نظرت راجع به آيۀ شريفهاى كه خداوند مىفرمايد:'''قل ا رأيتم ما انزل اللّه لكم من رزق فجعلتم''' منه حراما و حلالا قل ء آللّه اذن لكم ام على اللّه تفترون'''چيست؟در اين آيه كه به خوبى جواب''' تو داده شده است و آيۀ شريفه منشاء روزى حرام را بيان فرموده است. چطور چشمت به اين آيه نيافتاده است؟! | |||
عبداللّه بن يزيد بغدادى سئوالات ديگرى نيز مطرح كرده كه از آنجمله مىتوان به مسائلى چون خلق كفر و ايمان، عدم حسن در توحيد و قبح در شرك، خلق سرابيل و قطران، خلق بتها و قرار دادنشان وسيلهاى براى شرك مشركان، معناى قدرت الهى و علم بندگان به اينكه مخلوق الهىاند و انسداد راه سمع و بصر بر كفار كه امام احمد بن يحيى الناصر لدين اللّه بدانها جواب داده است. | |||
عبداللّه بن يزيد بغدادى سئوالات ديگرى نيز مطرح كرده كه از آنجمله مىتوان به مسائلى چون | |||
خلق كفر و ايمان، عدم حسن در توحيد و قبح در شرك، خلق سرابيل و قطران، خلق | |||
بتها و قرار دادنشان وسيلهاى براى شرك مشركان، معناى قدرت الهى و علم بندگان به | |||
اينكه مخلوق الهىاند و انسداد راه سمع و بصر بر كفار كه امام احمد بن يحيى الناصر لدين اللّه بدانها | |||
جواب داده است. | |||
جزء دوم كتاب نيز با اين سئوالها و جوابها پايان مىپذيرد. | جزء دوم كتاب نيز با اين سئوالها و جوابها پايان مىپذيرد. | ||
مؤلف كتاب يعنى الامام احمد بن يحيى بن الحسين بن القاسم بن ابراهيم بن اسماعيل بن ابراهيم بن الحسن بن الحسن بن على بن ابيطالب عليهاالسلام فقيهى از علماء و بزرگان زيديه است كه مشهور به زهد و شجاعت بوده است.وى در ماه صفر سال 315 هجرى از دنيا رفته است. | |||
سيزده سال حكومت زيديه را در عين دارا بوده و در شهر صعده نزد پدر خود به خاك سپرده شده است كه ظاهرا زيارتگاه و مقبرهاى در آرامگاه آنان بنا شده است. | |||
از تأليفات مهم وى همين كتاب النجاة لمن اتبع الهدى و اجتنب الردّى است كه كتاب مهمى در عقائد عدليّه به شمار مىرود. | |||
از تأليفات مهم وى همين كتاب النجاة لمن اتبع الهدى و اجتنب الردّى است كه كتاب مهمى در عقائد | |||
عدليّه به شمار مىرود. | |||
خط ۲۲۴: | خط ۱۲۶: | ||
كتاب حاضر در يك جلد و در قطع رحلى در دار المطبعة الكاتوليكيه در سال 1405 هجرى برابر | كتاب حاضر در يك جلد و در قطع رحلى در دار المطبعة الكاتوليكيه در سال 1405 هجرى برابر 1985 ميلادى به چاپ رسيده است. | ||
1985 ميلادى به چاپ رسيده است. | |||
تحقيق كتاب را شخصى به نام ويلفرد ماديلونگ)gnuledeM derefliW(عهدهدار بوده است كه در آخر كتاب چكيدهاى از مطالب آنرا به زبان انگليسى آورده است. | |||
پاورقىهايى نيز كه عموما اشاره به عبارات ديگر نسخههاى كتاب دارد آورده شده است. | پاورقىهايى نيز كه عموما اشاره به عبارات ديگر نسخههاى كتاب دارد آورده شده است. | ||
فهرست اعلام، فهرست جماعات، قبائل و فرق، فهرست اماكن و فهرست آيات قرآنى فهرستهايى هستند كه در انتهاى كتاب آورده شدهاند. | |||
فهرست اعلام، فهرست جماعات، قبائل و فرق، فهرست اماكن و فهرست آيات قرآنى فهرستهايى | |||
هستند كه در انتهاى كتاب آورده شدهاند. | |||
خط ۲۵۲: | خط ۱۴۱: | ||
[[رده:کلام و عقاید]] | [[رده:کلام و عقاید]] | ||
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]] | [[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]] | ||
[[رده:25 اسفند الی 24 فروردین]] |
ویرایش