۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
جز (جایگزینی متن - ':م' به ': م') |
||
| خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
#:نويسنده، معتقد است كه اخلاق انگليسىها در اين جزيره، بر خلاف منش همنوعان آنها در ساير بلاد بوده و نبايد تمام آنها را به اوصاف ايشان، متصف نمود. زيرا به نظر او، انگليسىهاى ساكن اين جزيره، انسانهاى متكبر و خسيسى بودند.<ref>همان، ص86</ref> | #:نويسنده، معتقد است كه اخلاق انگليسىها در اين جزيره، بر خلاف منش همنوعان آنها در ساير بلاد بوده و نبايد تمام آنها را به اوصاف ايشان، متصف نمود. زيرا به نظر او، انگليسىهاى ساكن اين جزيره، انسانهاى متكبر و خسيسى بودند.<ref>همان، ص86</ref> | ||
#در فصل ششم، ضمن تعريف موسيقى و ضوابط آن نزد متأخرين، جايگاه، اهميت و نوع موسيقى اهل مالطه، مورد بحث قرار گرفته است.<ref>همان، ص89</ref> | #در فصل ششم، ضمن تعريف موسيقى و ضوابط آن نزد متأخرين، جايگاه، اهميت و نوع موسيقى اهل مالطه، مورد بحث قرار گرفته است.<ref>همان، ص89</ref> | ||
#:مقايسه بين موسيقى فرنگى و مالطى، اختلاف اذواق مردم، الحان فرنگى و فرق آن با الحان رايج در عرب، استخراج علم عروض، آراء مطرحشده پيرامون طرب، غناء در نزد اهل مالطه و... از جمله مباحث مطرحشده در اين فصل مىباشد.<ref>همان، ص89 - 97</ref> | #: مقايسه بين موسيقى فرنگى و مالطى، اختلاف اذواق مردم، الحان فرنگى و فرق آن با الحان رايج در عرب، استخراج علم عروض، آراء مطرحشده پيرامون طرب، غناء در نزد اهل مالطه و... از جمله مباحث مطرحشده در اين فصل مىباشد.<ref>همان، ص89 - 97</ref> | ||
#زبان اهل مالطه، در آخرين فصل، بررسى گرديده است. نويسنده، لغت مالطه را فرع بر لغت عربى ذكر كرده و تسلط آنها بر انگليسى و ايتاليايى را به خاطر ارتباطات و معاملات فراوان آنها با خارجيان دانسته است.<ref>همان، ص98</ref> | #زبان اهل مالطه، در آخرين فصل، بررسى گرديده است. نويسنده، لغت مالطه را فرع بر لغت عربى ذكر كرده و تسلط آنها بر انگليسى و ايتاليايى را به خاطر ارتباطات و معاملات فراوان آنها با خارجيان دانسته است.<ref>همان، ص98</ref> | ||
#:بخش دوم، در تشريح مسافرتى است كه نويسنده، در سال 1848م، از مالطه به انگلستان و ساير اروپا داشته و در ضمن آن تاريخ تمدن اروپا، مورد بحث قرار گرفته است.<ref>همان، ص113</ref> | #:بخش دوم، در تشريح مسافرتى است كه نويسنده، در سال 1848م، از مالطه به انگلستان و ساير اروپا داشته و در ضمن آن تاريخ تمدن اروپا، مورد بحث قرار گرفته است.<ref>همان، ص113</ref> | ||
ویرایش