پرش به محتوا

تشیع مولود طبیعی اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص'
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر')
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
خط ۶۳: خط ۶۳:
در مقدمه مترجم، به اهميت كتاب و انگيزه ترجمه آن، اشاره شده است.<ref>مقدمه مترجم، ص9-10</ref>
در مقدمه مترجم، به اهميت كتاب و انگيزه ترجمه آن، اشاره شده است.<ref>مقدمه مترجم، ص9-10</ref>


در مقدمه مؤلف، به توضيح موضوع كتاب پرداخته شده است. نويسنده در اين كتاب، در مقام پاسخ دادن به دو پرسش درباره تشيع است: 1- تشيع چگونه ظهور يافت؟ 2- شيعه چرا به وجود آمد؟.<ref>مقدمه مؤلف، ص 26</ref>
در مقدمه مؤلف، به توضيح موضوع كتاب پرداخته شده است. نويسنده در اين كتاب، در مقام پاسخ دادن به دو پرسش درباره تشيع است: 1- تشيع چگونه ظهور يافت؟ 2- شيعه چرا به وجود آمد؟.<ref>مقدمه مؤلف، ص26</ref>


در پاسخ به سؤال اول، ضمن اشاره اجمالى به اينكه تشيع مولود طبيعى اسلام است، مى‌فرمايد قطع نظر از وحى و آنچه خداوند فرموده است، درباره تعيين جانشين، در برابر پيامبر(ص) سه راه وجود داشت: 1- پيامبر(ص) امت را به حال خود رها كند تا هر كارى خواستند انجام دهند؛ 2- پيامبر(ص) امت را به شورا واگذارد و به عبارت ديگر خود مردم موظف باشند با شور و مشورت در كارها تصميم بگيرند؛ 3- خود پيامبر(ص) كسى را تعيين نمايد. ايشان در نهايت با باطل نمودن فرض‌هاى اول و دوم، فرض سوم را تثبيت كرده و بطلان فرض‌هاى اول و دوم را با توجه به واقعيت‌هاى تاريخى نشان داده است.<ref>جوادى، قاسم، ص 161</ref>
در پاسخ به سؤال اول، ضمن اشاره اجمالى به اينكه تشيع مولود طبيعى اسلام است، مى‌فرمايد قطع نظر از وحى و آنچه خداوند فرموده است، درباره تعيين جانشين، در برابر پيامبر(ص) سه راه وجود داشت: 1- پيامبر(ص) امت را به حال خود رها كند تا هر كارى خواستند انجام دهند؛ 2- پيامبر(ص) امت را به شورا واگذارد و به عبارت ديگر خود مردم موظف باشند با شور و مشورت در كارها تصميم بگيرند؛ 3- خود پيامبر(ص) كسى را تعيين نمايد. ايشان در نهايت با باطل نمودن فرض‌هاى اول و دوم، فرض سوم را تثبيت كرده و بطلان فرض‌هاى اول و دوم را با توجه به واقعيت‌هاى تاريخى نشان داده است.<ref>جوادى، قاسم، ص161</ref>


نويسنده در بحث دوم (چرا شيعه به وجود آمد؟) مى‌گويد هنگامى كه حيات امت اسلامى را در زمان پيامبر(ص) بررسى مى‌كنيم، مى‌يابيم كه از همان سال‌هاى نخست ظهور اسلام، دو گروه با دو هدف متفاوت با هم و در كنار هم مى‌زيستند: يك گروه تعبدبه دين را ملاك قرار داده و نص‌گرا بودند و سخنان پيامبر(ص) براى آنان ملاك تصميم‌گيرى بود؛ يك گروه نيز تعبدبه دين و نصوص را فقط در مسائل عبادى و غيبى معتبر مى‌دانستند و در موارد ديگر اجتهاد و مصحلت را بر نص مقدم مى‌داشتند. اختلاف روش و هدف اين دو گروه بعد از رحلت پيامبر(ص)، بلافاصله دو دسته متضاد را با برداشت‌ها و ايده‌هاى متفاوت به وجود آورد.<ref>همان، ص162</ref>
نويسنده در بحث دوم (چرا شيعه به وجود آمد؟) مى‌گويد هنگامى كه حيات امت اسلامى را در زمان پيامبر(ص) بررسى مى‌كنيم، مى‌يابيم كه از همان سال‌هاى نخست ظهور اسلام، دو گروه با دو هدف متفاوت با هم و در كنار هم مى‌زيستند: يك گروه تعبدبه دين را ملاك قرار داده و نص‌گرا بودند و سخنان پيامبر(ص) براى آنان ملاك تصميم‌گيرى بود؛ يك گروه نيز تعبدبه دين و نصوص را فقط در مسائل عبادى و غيبى معتبر مى‌دانستند و در موارد ديگر اجتهاد و مصحلت را بر نص مقدم مى‌داشتند. اختلاف روش و هدف اين دو گروه بعد از رحلت پيامبر(ص)، بلافاصله دو دسته متضاد را با برداشت‌ها و ايده‌هاى متفاوت به وجود آورد.<ref>همان، ص162</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش