۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امير المومنين' به 'امیرالمومنین') |
|||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
مؤلف، در ادامه به نقد و بررسى نظريه احمد امين، انديشمند معاصر مصرى، درباره نظريه عصمت از ديدگاه شيعه پرداخته است. وى ديدگاه احمد امين مبنى بر اينكه شيعه اين نظريه را از معتزله فراگرفته است رد مىكند. | مؤلف، در ادامه به نقد و بررسى نظريه احمد امين، انديشمند معاصر مصرى، درباره نظريه عصمت از ديدگاه شيعه پرداخته است. وى ديدگاه احمد امين مبنى بر اينكه شيعه اين نظريه را از معتزله فراگرفته است رد مىكند. | ||
مؤلف براى رد ديدگاه احمد امين، شواهد فراوانى را از آثار ائمه معتزله نقل مىكند كه در آنها تصريح شده كه معتزله اصول فكرى خود را از محمد بن حنفيه و پسر او أبو هاشم فراگرفتهاند و اين دو نيز انديشههاى خود را از على بن أبى طالب(ع) دريافت داشتهاند. مؤلف، براى اثبات اين مدعا به ذكر فقراتى از فرمايشات | مؤلف براى رد ديدگاه احمد امين، شواهد فراوانى را از آثار ائمه معتزله نقل مىكند كه در آنها تصريح شده كه معتزله اصول فكرى خود را از محمد بن حنفيه و پسر او أبو هاشم فراگرفتهاند و اين دو نيز انديشههاى خود را از على بن أبى طالب(ع) دريافت داشتهاند. مؤلف، براى اثبات اين مدعا به ذكر فقراتى از فرمايشات امیرالمومنین(ع) در نهجالبلاغة اشاره مىكند كه حضرت با عبارات گوناگون از موضوع عصمت پيامبر(ص) سخن گفته است. | ||
بخش بعدى به بررسى حقيقت عصمت اختصاص يافته است. به گفته مؤلف، متكلمين عصمت را اينگونه تعريف كردهاند: عصمت به معناى نيرويى است كه انسان را از ارتكاب گناه و درافتادن در لغزشها بازمىدارد. با توجه به اين تعريف، مؤلف در دو ناحيه به بررسى موضوع عصمت مىپردازد: عصمت از گناه و عصمت از خطا. آنگاه مىنويسد كه حقيقت عصمت به يكى از امور سهگانه ذيل باز مىگردد: 1- عصمت به معناى نهايت درجه پرهيزگارى؛ بنا بر اين هر آنچه تقوى بدان توصيف مىشود، عصمت نيز بدان وصف مىگردد و تقوى حالتى نفسانى است كه انسان را از ارتكاب بسيارى از زشتىها و گناهان بازمىدارد و چنانكه اين خوددارى از انجام گناهان به نهايت درجه خود برسد، عصمت به نحو مطلق محقق خواهد شد؛ بنا بر اين معصوم، تنها كسى نيست كه مرتكب گناه نمىشود، بلكه كسى است كه حتى انديشه گناه را نيز به ذهن خويش خطور نمىدهد و عصمت، ملكهاى نفسانى است كه آثار خاصى را داراست. | بخش بعدى به بررسى حقيقت عصمت اختصاص يافته است. به گفته مؤلف، متكلمين عصمت را اينگونه تعريف كردهاند: عصمت به معناى نيرويى است كه انسان را از ارتكاب گناه و درافتادن در لغزشها بازمىدارد. با توجه به اين تعريف، مؤلف در دو ناحيه به بررسى موضوع عصمت مىپردازد: عصمت از گناه و عصمت از خطا. آنگاه مىنويسد كه حقيقت عصمت به يكى از امور سهگانه ذيل باز مىگردد: 1- عصمت به معناى نهايت درجه پرهيزگارى؛ بنا بر اين هر آنچه تقوى بدان توصيف مىشود، عصمت نيز بدان وصف مىگردد و تقوى حالتى نفسانى است كه انسان را از ارتكاب بسيارى از زشتىها و گناهان بازمىدارد و چنانكه اين خوددارى از انجام گناهان به نهايت درجه خود برسد، عصمت به نحو مطلق محقق خواهد شد؛ بنا بر اين معصوم، تنها كسى نيست كه مرتكب گناه نمىشود، بلكه كسى است كه حتى انديشه گناه را نيز به ذهن خويش خطور نمىدهد و عصمت، ملكهاى نفسانى است كه آثار خاصى را داراست. |
ویرایش