پرش به محتوا

ابن تلمیذ، هبةالله بن صاعد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک'
جز (جایگزینی متن - 'طبيعي' به 'طبیعی')
جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک')
خط ۳۴: خط ۳۴:




'''ابوالحسن هبه الله بن ابى العلاء''' ملقب به موفق الملك، امين الدوله و سلطان‌الحكماء و معروف به ابن تلميذ، پزشك، داروشناس، اديب و شاعر مسيحى بغدادى است. علت‌اشتهار وى به ابن تلميذ را انتساب به ابوالفرج معتمد الملك يحيى بن تلميذ، نياى مادرى وى دانسته‌اند كه‌او نيز به ابن تلميذ شهرت داشته است.
'''ابوالحسن هبه الله بن ابى العلاء''' ملقب به موفق الملك، امين الدوله و سلطان‌الحكماء و معروف به ابن تلميذ، پزشک، داروشناس، اديب و شاعر مسيحى بغدادى است. علت‌اشتهار وى به ابن تلميذ را انتساب به ابوالفرج معتمد الملك يحيى بن تلميذ، نياى مادرى وى دانسته‌اند كه‌او نيز به ابن تلميذ شهرت داشته است.


ابن‌تلميذ در بغداد و در خانواده‌اى مسيحى تولد يافت. پدر وى پزشكى مشهور بود. در هيچ يك از منابع قديمى، اشاره‌اى به سال تولد وى نشده است، ولى با توجه به تصريح بيشتر مآخذ كه درگذشت او را در 28 ربيع‌الاول 560ق يا صفر همان‌سال دانسته و اين كه وى 94 يا 95 سال عمر كرده است، بايد تولد او در حدود 465 يا 466ق باشد. ولى بنا به‌رأى شيخو وى در 474ق زاده شده است.
ابن‌تلميذ در بغداد و در خانواده‌اى مسيحى تولد يافت. پدر وى پزشکى مشهور بود. در هيچ يك از منابع قديمى، اشاره‌اى به سال تولد وى نشده است، ولى با توجه به تصريح بيشتر مآخذ كه درگذشت او را در 28 ربيع‌الاول 560ق يا صفر همان‌سال دانسته و اين كه وى 94 يا 95 سال عمر كرده است، بايد تولد او در حدود 465 يا 466ق باشد. ولى بنا به‌رأى شيخو وى در 474ق زاده شده است.


ابن تلميذ مقدمات علوم را در زادگاه خويش فراگرفت و به گفته [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]، استاد وى در پزشكى، هبه الله بن سعيد بوده‌است. وى سپس براى تكميل معلومات و مطالعات پزشكى، به ايران سفر كرد. چنانچه از منابع جديد بر مى‌آيد، وى به سراسر ايران رفته و اطلاعات خويش را در زبان فارسى تكميل كرده است و گويا در اين دوره بوده است كه او به دربار سلطان سنجر راه يافت. به گفته بيهقى، وى به هنگام بيمارى سلطان، نسخه‌اى براى او تهيه كرد كه با مخالفت پزشك دربار سنجر روبه‌رو شد. ابن تلميذ در شهر ساوه به ديدار موفق‌الدين ابوطاهر حسين بن محمد رسيد و از کتابخانه مهم وقفى‌ا و استفاده كرد و در مدح وى اشعارى سرود. آنگاه به بغداد بازگشت و پس از درگذشت ابوالفرج يحيى بن تلميذ، به جاى وى نشست و به دربار خلفاى عباسى راه يافت و پزشك مخصوص خليفه المقتفى شد و نيز به رياست بيمارستان عضدى رسيد و تا هنگام‌مرگ، در همان منصب باقى بود. سپس به رياست پزشكان بغداد منصوب شد و رياست هيأت ممتحنه پزشكان را به عهده گرفت. به گفته بيهقى، حقوق ساليانه وى در بغداد بيش از 20 هزار دينار بود كه همه آن را در راه طالبان علم و افراد مستحق انفاق مى‌كرد.
ابن تلميذ مقدمات علوم را در زادگاه خويش فراگرفت و به گفته [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]، استاد وى در پزشکى، هبه الله بن سعيد بوده‌است. وى سپس براى تكميل معلومات و مطالعات پزشکى، به ايران سفر كرد. چنانچه از منابع جديد بر مى‌آيد، وى به سراسر ايران رفته و اطلاعات خويش را در زبان فارسى تكميل كرده است و گويا در اين دوره بوده است كه او به دربار سلطان سنجر راه يافت. به گفته بيهقى، وى به هنگام بيمارى سلطان، نسخه‌اى براى او تهيه كرد كه با مخالفت پزشک دربار سنجر روبه‌رو شد. ابن تلميذ در شهر ساوه به ديدار موفق‌الدين ابوطاهر حسين بن محمد رسيد و از کتابخانه مهم وقفى‌ا و استفاده كرد و در مدح وى اشعارى سرود. آنگاه به بغداد بازگشت و پس از درگذشت ابوالفرج يحيى بن تلميذ، به جاى وى نشست و به دربار خلفاى عباسى راه يافت و پزشک مخصوص خليفه المقتفى شد و نيز به رياست بيمارستان عضدى رسيد و تا هنگام‌مرگ، در همان منصب باقى بود. سپس به رياست پزشکان بغداد منصوب شد و رياست هيأت ممتحنه پزشکان را به عهده گرفت. به گفته بيهقى، حقوق ساليانه وى در بغداد بيش از 20 هزار دينار بود كه همه آن را در راه طالبان علم و افراد مستحق انفاق مى‌كرد.


ميان او و اوحد الزمان ابوالبركات هبة الله ابن ملكا، رقابت و دشمنى بود و يك بار ابن ملكا در نامه‌اى كه به حيله به‌خليفه رسانيد، كوشيد كه‌نظر خليفه را نسبت به ابن تلميذ تغيير دهد، اما خليفه در مقابل اين سعايت، جان و مال ابن ملكا را بر ابن تلميذ مباح ساخت ولى ابن تلميذ متعرض او نشد و فقط در چند بيت شعر او را هجو كرد.
ميان او و اوحد الزمان ابوالبركات هبة الله ابن ملكا، رقابت و دشمنى بود و يك بار ابن ملكا در نامه‌اى كه به حيله به‌خليفه رسانيد، كوشيد كه‌نظر خليفه را نسبت به ابن تلميذ تغيير دهد، اما خليفه در مقابل اين سعايت، جان و مال ابن ملكا را بر ابن تلميذ مباح ساخت ولى ابن تلميذ متعرض او نشد و فقط در چند بيت شعر او را هجو كرد.


ابن تلميذ را بسيارى از منابع، يكى از پزشكان و حكيمان برجسته دوره عباسى به شمار آورده‌اند، چنان كه قفطى او را بقراط عصر و [[جالینوس]] زمان خود دانسته‌است. بيهقى به نقل از ابوبكر ابن عروه، نوشته است كه وى غير از دانش‌پزشكى، در علوم ديگر به ويژه در منطق و طبیعیات، چيره دست بوده است.
ابن تلميذ را بسيارى از منابع، يكى از پزشکان و حكيمان برجسته دوره عباسى به شمار آورده‌اند، چنان كه قفطى او را بقراط عصر و [[جالینوس]] زمان خود دانسته‌است. بيهقى به نقل از ابوبكر ابن عروه، نوشته است كه وى غير از دانش‌پزشکى، در علوم ديگر به ويژه در منطق و طبیعیات، چيره دست بوده است.


وى در الهيات مسيحى نيز اطلاعات گسترده‌اى داشت، چنان كه به گفته ياقوت، او كشيش مجتمع مسيحى بغداد و رئيس آن بود. وى از مسائل اسلامى، به ويژه طب بر پايه احاديث نبوى نيز بهره‌اى وافر داشت و شرحى بر احاديث نبوى نوشت كه در نوع خود از اولين کتاب‌ها در اين موضوع به شمار رفته‌است.
وى در الهيات مسيحى نيز اطلاعات گسترده‌اى داشت، چنان كه به گفته ياقوت، او كشيش مجتمع مسيحى بغداد و رئيس آن بود. وى از مسائل اسلامى، به ويژه طب بر پايه احاديث نبوى نيز بهره‌اى وافر داشت و شرحى بر احاديث نبوى نوشت كه در نوع خود از اولين کتاب‌ها در اين موضوع به شمار رفته‌است.


او به‌موسيقى و موسيقى‌دانان نيز علاقه‌مند بوده است و از شعرى خوب و نثرى زيبا برخوردار بود؛ ولى نثر وى از نظم او بهتر بوده‌است. محتواى اشعار وى از مسائلى چون پزشكى عمومى، بهداشت غذايى، سلامت روانى، دوستى، مهمان‌نوازى، فروتنى و پند و اندرز تشكيل مى‌شود. وى اشعارى نيز در هجو و مذمت معاصران خود دارد.
او به‌موسيقى و موسيقى‌دانان نيز علاقه‌مند بوده است و از شعرى خوب و نثرى زيبا برخوردار بود؛ ولى نثر وى از نظم او بهتر بوده‌است. محتواى اشعار وى از مسائلى چون پزشکى عمومى، بهداشت غذايى، سلامت روانى، دوستى، مهمان‌نوازى، فروتنى و پند و اندرز تشكيل مى‌شود. وى اشعارى نيز در هجو و مذمت معاصران خود دارد.


== تأليفات ==
== تأليفات ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش