ابن تلمیذ، هبةالله بن صاعد
نام | ابن تلمیذ، هبةالله بن صاعد |
---|---|
نامهای دیگر | امینالدوله بن التلمیذ
ابن التلمیذ، ابوالحسن هبةالله بن ابیالعلاء صاعد |
نام پدر | صاعد |
متولد | ح 465 يا 466ق |
محل تولد | بغداد |
رحلت | 506 ق یا 1160 م |
اساتید | هبةالله بن سعيد |
برخی آثار | مقالة في الفصد |
کد مؤلف | AUTHORCODE03026AUTHORCODE |
ابوالحسن هبةالله بن ابى العلاء یا صاعد بن هبةالله بن ابراهیم (ح465 یا 466-506ق)، ملقب به موفق الملك، امینالدوله و سلطانالحكماء و معروف به ابن تلمیذ، پزشك، داروشناس، اديب و شاعر مسيحى بغدادى است. علتاشتهار وى به ابن تلمیذ را انتساب به ابوالفرج معتمد الملك يحيى بن تلمیذ، نياى مادرى وى دانستهاند كهاو نيز به ابن تلمیذ شهرت داشته است.
ولادت
ابن تلمیذ در بغداد و در خانوادهاى مسيحى تولد يافت. پدر وى پزشكى مشهور بود. در هيچ یک از منابع قديمى، اشارهاى به سال تولد وى نشده است، ولى با توجه به تصريح بيشتر مآخذ كه درگذشت او را در 28 ربيعالاول 560ق يا صفر همانسال دانسته و این كه وى 94 يا 95 سال عمر كرده است، بايد تولد او در حدود 465 يا 466ق باشد. ولى بنا بهرأى شيخو وى در 474ق زاده شده است.
تحصیلات
ابن تلمیذ مقدمات علوم را در زادگاه خویش فراگرفت و به گفته ابن خلكان، استاد وى در پزشكى، هبةالله بن سعيد بودهاست. وى سپس برای تكمیل معلومات و مطالعات پزشكى، به ایران سفر كرد. چنانچه از منابع جديد بر مىآيد، وى به سراسر ایران رفته و اطلاعات خویش را در زبان فارسی تكمیل كرده است و گویا در این دوره بوده است كه او به دربار سلطان سنجر راه يافت. به گفته بيهقى، وى به هنگام بيمارى سلطان، نسخهاى برای او تهيه كرد كه با مخالفت پزشك دربار سنجر روبهرو شد. ابن تلمیذ در شهر ساوه به ديدار موفقالدين ابوطاهر حسین بن محمد رسيد و از کتابخانه مهم وقفىا و استفاده كرد و در مدح وى اشعارى سرود. آنگاه به بغداد بازگشت و پس از درگذشت ابوالفرج يحيى بن تلمیذ، به جاى وى نشست و به دربار خلفاى عباسى راه يافت و پزشك مخصوص خليفه المقتفى شد و نيز به رياست بيمارستان عضدى رسيد و تا هنگاممرگ، در همان منصب باقى بود. سپس به رياست پزشكان بغداد منصوب شد و رياست هيأت ممتحنه پزشكان را به عهده گرفت. به گفته بيهقى، حقوق ساليانه وى در بغداد بيش از 20 هزار دينار بود كه همه آن را در راه طالبان علم و افراد مستحق انفاق مىكرد.
میان او و اوحد الزمان ابوالبركات هبةالله ابن ملكا، رقابت و دشمنى بود و یک بار ابن ملكا در نامهاى كه به حيله بهخليفه رسانيد، كوشيد كهنظر خليفه را نسبت به ابن تلمیذ تغيير دهد، اما خليفه در مقابل این سعايت، جان و مال ابن ملكا را بر ابن تلمیذ مباح ساخت ولى ابن تلمیذ متعرض او نشد و فقط در چند بيت شعر او را هجو كرد.
ابن تلمیذ را بسيارى از منابع، یکى از پزشكان و حكيمان برجسته دوره عباسى به شمار آوردهاند، چنان كه قفطى او را بقراط عصر و جالینوس زمان خود دانستهاست. بيهقى به نقل از ابوبكر ابن عروه، نوشته است كه وى غير از دانشپزشكى، در علوم ديگر به ویژه در منطق و طبيعيات، چيره دست بوده است.
وى در الهيات مسيحى نيز اطلاعات گستردهاى داشت، چنان كه به گفته ياقوت، او كشيش مجتمع مسيحى بغداد و رئيس آن بود. وى از مسائل اسلامى، به ویژه طب بر پايه احاديث نبوى نيز بهرهاى وافر داشت و شرحى بر احاديث نبوى نوشت كه در نوع خود از اولین کتابها در این موضوع به شمار رفتهاست.
او بهموسيقى و موسيقىدانان نيز علاقهمند بوده است و از شعرى خوب و نثرى زيبا برخوردار بود؛ ولى نثر وى از نظم او بهتر بودهاست. محتواى اشعار وى از مسائلى چون پزشكى عمومى، بهداشت غذايى، سلامت روانى، دوستى، مهماننوازى، فروتنى و پند و اندرز تشكيل مىشود. وى اشعارى نيز در هجو و مذمت معاصران خود دارد.
آثار
وى داراى آثار و تأليفات طبى متعددى است، اما هيچ یک از آنها ابتكارى نيستند، بلكهبيشتر شرح، تفسير و تلخيص آثار بقراط، جالینوس، ابن سينا، ابوبكر زكرياى رازى، حنين بن اسحاق، ابن مسكویه و ابن جزله است.
برخى از مشهورترين آثار وى عبارتند از
- اقراباذين در داروشناسى و داروسازى بهزبانعربى.
- الرسالة (المقالۀ) الامینية في الفصد.
- اختيار کتاب الحاوى كه تلخيصى از کتاب حاوى رازى است.
- شرح مسائل حنين بن اسحاق.
- الكناش في الطب.[۱].