۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع==' به '==منابع مقاله==') |
جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
از تاريخ درگذشت وى اطلاعى در دست نيست. غالب نويسندگان مرگ او را در حدود سال 430ق يا پس از آن در قاهره دانستهاند. به گفته بيهقى، چون به سختى بيمار شد و دانست كه عمرش به سر آمده، خود روى به كعبه خوابيد و ذكر حق گفت و درگذشت. | از تاريخ درگذشت وى اطلاعى در دست نيست. غالب نويسندگان مرگ او را در حدود سال 430ق يا پس از آن در قاهره دانستهاند. به گفته بيهقى، چون به سختى بيمار شد و دانست كه عمرش به سر آمده، خود روى به كعبه خوابيد و ذكر حق گفت و درگذشت. | ||
وى علاوه بر رياضيات و نورشناسى، در فنونى چون كلام، مابعدالطبيعه، منطق، اخلاق، ادب و موسيقى ماهر بود و خاصه در قوانين نظرى و امور كلى | وى علاوه بر رياضيات و نورشناسى، در فنونى چون كلام، مابعدالطبيعه، منطق، اخلاق، ادب و موسيقى ماهر بود و خاصه در قوانين نظرى و امور كلى پزشکى دستى قوى داشت، ولى به طبابت نپرداخت. بيهقى او را بطلميوس ثانى لقب داده و از زهد ديندارى او ياد كرده است. | ||
از ميان شاگردان ابن هيثم، در طول سالهايى كه به تدريس اشتغال داشت، فقط دو تن را مىشناسیم: ابوالوفاء مبشر بن فاتك، دانشمند مشهور مصرى كه نزد ابن هيثم به تحصيل رياضى پرداخت و يكى از بزرگان سمنان به نام سرخاب (سهراب) كه سه سال نزد او شاگردى كرد و استاد هر ماه صد دينار از او مىگرفت، اما چون درس به انجام رسيد، ابن هيثم همه آنچه را كه گرفته بود، به سرخاب باز پس داد و يادآور شد كه مراد او از اين كار، آزمايش خلوص شاگرد در دانشاندوزى بوده است. | از ميان شاگردان ابن هيثم، در طول سالهايى كه به تدريس اشتغال داشت، فقط دو تن را مىشناسیم: ابوالوفاء مبشر بن فاتك، دانشمند مشهور مصرى كه نزد ابن هيثم به تحصيل رياضى پرداخت و يكى از بزرگان سمنان به نام سرخاب (سهراب) كه سه سال نزد او شاگردى كرد و استاد هر ماه صد دينار از او مىگرفت، اما چون درس به انجام رسيد، ابن هيثم همه آنچه را كه گرفته بود، به سرخاب باز پس داد و يادآور شد كه مراد او از اين كار، آزمايش خلوص شاگرد در دانشاندوزى بوده است. |
ویرایش