۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''مبداء و معاد''' یا کلمات عشره تألیف [[اثیرالدین ابهری، مفضل بن عمر|اثيرالدين ابهرى مفضل بن عمر بن مفضل]] فيلسوف، منطقى، منجم و رياضىدان ایرانی | '''مبداء و معاد''' یا کلمات عشره تألیف [[اثیرالدین ابهری، مفضل بن عمر|اثيرالدين ابهرى مفضل بن عمر بن مفضل]] فيلسوف، منطقى، منجم و رياضىدان ایرانی | ||
از آنجا كه مهمترين جهانبينى انسان شناخت مبداء و معاد است از اينروى اكثر فلاسفۀ اسلامى كوشيدند تا دراين زمينه تأليفاتى داشته باشند اثيرالدين ابهرى هم به اين مسالۀ مهم پىبرده و به نوشتن اين رساله همت گماشته است البته سطح اين نوع كتابها غالبا متفاوت است مثلا مبداء و معاد [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] به مراتب بالاتر از اينگونه رسالههاست ولى رسالۀ حاضر در زمان خودش حائز اهميت است.ابهرى از دانشمندان معروفيست كه در عصر [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] مىزيست. | از آنجا كه مهمترين جهانبينى انسان شناخت مبداء و معاد است از اينروى اكثر فلاسفۀ اسلامى كوشيدند تا دراين زمينه تأليفاتى داشته باشند [[اثیرالدین ابهری، مفضل بن عمر|اثيرالدين ابهرى]] هم به اين مسالۀ مهم پىبرده و به نوشتن اين رساله همت گماشته است البته سطح اين نوع كتابها غالبا متفاوت است مثلا مبداء و معاد [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] به مراتب بالاتر از اينگونه رسالههاست ولى رسالۀ حاضر در زمان خودش حائز اهميت است.ابهرى از دانشمندان معروفيست كه در عصر [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] مىزيست. | ||
این کتاب به همراه سیزده رساله دیگر در کتابی به نام [[چهارده رساله]] توسط محمدباقرسبزواری گردآوری گردیده است. | این کتاب به همراه سیزده رساله دیگر در کتابی به نام [[چهارده رساله]] توسط محمدباقرسبزواری گردآوری گردیده است. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
كلمه دهم: | كلمه دهم: | ||
كلمۀ دهم كه آخرين كلمۀ رساله را تشكيل مىدهد دربارۀ وجود ذهنى و عينى بحث مىكند.يكى از تقسيمات وجود آنست كه موجود بما هو موجود يا ذهنى است و يا عينى.عينى آنست كه آثار خارجى بر آن مترتّب مىشود ولى ذهنى آنست كه آثار خارجى ندارد ابهرى در اين كلمه به مطلب لطيفى اشاره مىكند كه روح انسان وقتى از بدن مفارقت مىكند علم و افعال خود را يكبهيك به ياد مىآورد هر فعل و علمى كه الهى بود بر اثر آن روح احساس راحتى مىكند ولى اگر علوم و افعال او وهمى و يا شيطانى بودند ترس و نفرت روح را دربرمىگيرد و از اينجاست كه انسان مىتواند به | كلمۀ دهم كه آخرين كلمۀ رساله را تشكيل مىدهد دربارۀ وجود ذهنى و عينى بحث مىكند.يكى از تقسيمات وجود آنست كه موجود بما هو موجود يا ذهنى است و يا عينى.عينى آنست كه آثار خارجى بر آن مترتّب مىشود ولى ذهنى آنست كه آثار خارجى ندارد ابهرى در اين كلمه به مطلب لطيفى اشاره مىكند كه روح انسان وقتى از بدن مفارقت مىكند علم و افعال خود را يكبهيك به ياد مىآورد هر فعل و علمى كه الهى بود بر اثر آن روح احساس راحتى مىكند ولى اگر علوم و افعال او وهمى و يا شيطانى بودند ترس و نفرت روح را دربرمىگيرد و از اينجاست كه انسان مىتواند به حشرونشروقوف پيدا كند.در پايان به سرّى از اسرار اشاره كرده و رساله را به پايان مىرساند. | ||
== پیوندها == | == پیوندها == |
ویرایش