۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
عالمان ايرانى يا ايرانىنژاد معرفى شده در اين اثر، از بلاد مختلف ايرانزمين، اعم از اصفهان، نيشابور، همدان، رى، هرات، قم، سبزوار، اهواز و ديگر جاىها، هستند و جالب توجه است كه در ميان عالمان ايرانى بلاد مذكور، علماى اصفهان گوى سبقت را از ديگران ربودهاند و پس از آنان نيشابوريانند كه در رتبه دوم جاى مىگيرند و پس از نيشابوريان، علمان و اديبان بلاد ديگر<ref>دسترنجى، حكيمه، ص 202</ref> | عالمان ايرانى يا ايرانىنژاد معرفى شده در اين اثر، از بلاد مختلف ايرانزمين، اعم از اصفهان، نيشابور، همدان، رى، هرات، قم، سبزوار، اهواز و ديگر جاىها، هستند و جالب توجه است كه در ميان عالمان ايرانى بلاد مذكور، علماى اصفهان گوى سبقت را از ديگران ربودهاند و پس از آنان نيشابوريانند كه در رتبه دوم جاى مىگيرند و پس از نيشابوريان، علمان و اديبان بلاد ديگر<ref>دسترنجى، حكيمه، ص 202</ref> | ||
ياقوت در ذيل هر مدخل، علاوه بر شرح احوال و معرفى آثار عربى، به آثار تأليفشده به زبان فارسى نيز اشاره كرده است كه شايد امروزه اثرى از اين آثار، نمانده و اطلاعات چندانى در باب آنها، در دسترس نباشد؛ مثلا در شرح احوال ابراهيم بن محمد بن حيدر بن على، نظامالدين مؤذن خارزمى آورده است: «از آثار اوست شرح كليله به زبان فارسى، ديوانى به زبان فارسى، كتاب الطرفة في التحفة به زبان فارسى، كتاب اساسنامه در مواعظ به زبان فارسى، كتاب انمودارنامه شامل ابيات مشكل [[كليلة و دمنة]] | ياقوت در ذيل هر مدخل، علاوه بر شرح احوال و معرفى آثار عربى، به آثار تأليفشده به زبان فارسى نيز اشاره كرده است كه شايد امروزه اثرى از اين آثار، نمانده و اطلاعات چندانى در باب آنها، در دسترس نباشد؛ مثلا در شرح احوال ابراهيم بن محمد بن حيدر بن على، نظامالدين مؤذن خارزمى آورده است: «از آثار اوست شرح كليله به زبان فارسى، ديوانى به زبان فارسى، كتاب الطرفة في التحفة به زبان فارسى، كتاب اساسنامه در مواعظ به زبان فارسى، كتاب انمودارنامه شامل ابيات مشكل [[كليلة و دمنة]] و شرح آنها به زبان فارسى»<ref>همان</ref> | ||
نكته ديگرى كه از تفحص در شرح احوال ايرانيان و ايرانىنژادان اين اثر روشن مىشود، اين است كه در آن زمان ايرانيان، نهتنها در علومى چون كلام و فلسفه سرآمد بودند، بلكه حتى در لغت، نحو و ادب عرب، در زمره مشاهير و بزرگان بودهاند و حتى استاد بسيارى از عالمان عربزبان<ref>همان</ref> | نكته ديگرى كه از تفحص در شرح احوال ايرانيان و ايرانىنژادان اين اثر روشن مىشود، اين است كه در آن زمان ايرانيان، نهتنها در علومى چون كلام و فلسفه سرآمد بودند، بلكه حتى در لغت، نحو و ادب عرب، در زمره مشاهير و بزرگان بودهاند و حتى استاد بسيارى از عالمان عربزبان<ref>همان</ref> |
ویرایش