مقدمه‌ای بر عرفان عملی و طهارت نفس و شناخت انسان کامل: تفاوت میان نسخه‌ها

(لینک درون متنی)
خط ۵۲: خط ۵۲:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==


بخش اول كتاب با عنوان «مقدمه»، داراى دو فصل است كه در اولى، «عرفان» تعريف شده است و در دومى، «عارف»، معرفى گرديده است. نويسنده، در فصل اول مى‌نويسد: بهترين تعريف عرفان و عارف را بايد در آيات كريمه قرآن و سخنان نورانى اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و دعاهاى آنان جستجو كرد. وى مى‌افزايد، عارف قرآنى همان انسان و كلمه و شجره طيبه‌اى است كه با معرفت و توجه و مراقبت و حب و استقامت و اخلاص به‌سوى حق در حركت و سفر بوده و على الدوام ظاهر و باطنش و جان و دل و علم و عملش و افعال و صفات و عقايدش، به رنگ خدا درآمده و مهمان و ميزبان ملائكه بوده و...
بخش اول كتاب با عنوان «مقدمه»، داراى دو فصل است كه در اولى، «عرفان» تعريف شده است و در دومى، «عارف»، معرفى گرديده است. نويسنده، در فصل اول مى‌نويسد: بهترين تعريف عرفان و عارف را بايد در آيات كريمه قرآن و سخنان نورانى اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و دعاهاى آنان جستجو كرد. وى مى‌افزايد، عارف قرآنى همان انسان و كلمه و شجره طيبه‌اى است كه با معرفت و توجه و مراقبت و حب و استقامت و اخلاص به‌سوى حق در حركت و سفر بوده و على الدوام ظاهر و باطنش و جان و دل و علم و عملش و افعال و صفات و عقايدش، به رنگ خدا درآمده و مهمان و ميزبان ملائكه بوده و...
خط ۷۴: خط ۷۳:
شريعت و طريقت و حقيقت، سه راه جداگانه و بيگانه از هم نيستند تا كسى آنها را در وجود خود جمع كرده و بين آنها الفت ايجاد كند، بلكه سه ظهور از يك حقيقت واحده دين اسلام هستند؛ يعنى هر سه از درون اسلام و معارف اهل بيت عصمت و طهارت(ع) مى‌جوشند و استخراج مى‌شوند.
شريعت و طريقت و حقيقت، سه راه جداگانه و بيگانه از هم نيستند تا كسى آنها را در وجود خود جمع كرده و بين آنها الفت ايجاد كند، بلكه سه ظهور از يك حقيقت واحده دين اسلام هستند؛ يعنى هر سه از درون اسلام و معارف اهل بيت عصمت و طهارت(ع) مى‌جوشند و استخراج مى‌شوند.


مؤلف در اين بخش، سخنى از [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] را نقل مى‌كند كه مى‌فرمايد: «طريقت و حقيقت جز از راه شريعت حاصل نخواهد شد؛ زيرا ظاهر، راه باطن است، بلكه هرگز ظاهر، منفك از باطن نيست؛ بنابراين، اگر براى كسى در عين انجام اعمال ظاهرى و تكاليف الهى، باطن حاصل نمى‌شود، بايد بداند كه ظاهر را آن‌گونه كه بايد درست انجام نداده است. كسى كه بخواهد مانند برخى از صوفيان عوام، بدون راه ظاهر به باطن برسد، هيچ دليلى از طرف خداوند ندارد» (سر الصلاة، مقدمه، ص 22، و تعليقات على شرح فصوص الحكم، ص 201).
مؤلف در اين بخش، سخنى از [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] را نقل مى‌كند كه مى‌فرمايد: «طريقت و حقيقت جز از راه شريعت حاصل نخواهد شد؛ زيرا ظاهر، راه باطن است، بلكه هرگز ظاهر، منفك از باطن نيست؛ بنابراين، اگر براى كسى در عين انجام اعمال ظاهرى و تكاليف الهى، باطن حاصل نمى‌شود، بايد بداند كه ظاهر را آن‌گونه كه بايد درست انجام نداده است. كسى كه بخواهد مانند برخى از صوفيان عوام، بدون راه ظاهر به باطن برسد، هيچ دليلى از طرف خداوند ندارد».<ref>سر الصلاة، مقدمه، ص 22، و تعليقات على شرح فصوص الحكم، ص 201</ref>


بخش هفتم كتاب شامل 5 فصل است كه به عشق و عرفان، ولايت و فنا مى‌پردازد و راه‌هاى رسيدن به مقام فنا و ولايت را ذكر مى‌كند. نويسنده در اين بخش، سخنى از [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] را نقل مى‌كند كه مى‌فرمايد: «اينكه از بعضى شنيده شده است كه مى‌گويند: سالك پس از وصول به مقامات عاليه و وصول به فيوضات ربانيه، تكليف از او ساقط مى‌گردد، سخنى است كذب و افترايى است بس عظيم؛ زيرا رسول الله(ص) با اينكه اشرف موجودات و اكمل خلائق بودند، معهذا تا آخرين درجات حيات، تابع و ملازم احكام الهيه بوده؛ بنابراين، سقوط تكليف به اين معنى دروغ و بهتان است.
بخش هفتم كتاب شامل 5 فصل است كه به عشق و عرفان، ولايت و فنا مى‌پردازد و راه‌هاى رسيدن به مقام فنا و ولايت را ذكر مى‌كند. نويسنده در اين بخش، سخنى از [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] را نقل مى‌كند كه مى‌فرمايد: «اينكه از بعضى شنيده شده است كه مى‌گويند: سالك پس از وصول به مقامات عاليه و وصول به فيوضات ربانيه، تكليف از او ساقط مى‌گردد، سخنى است كذب و افترايى است بس عظيم؛ زيرا رسول الله(ص) با اينكه اشرف موجودات و اكمل خلائق بودند، معهذا تا آخرين درجات حيات، تابع و ملازم احكام الهيه بوده؛ بنابراين، سقوط تكليف به اين معنى دروغ و بهتان است.


بل از براى آن مى‌توان معناى ديگرى نمود كه قائلين آن را قصد نمى‌نمايند و آن اين است كه اتيان اعمال، باعث بر استكمال نفوس بشريه است و مراتب استعداد انسان به‌واسطه التزام بر سنن عباديه از مراحل قوه به فعليت مى‌رسد؛ بنابراين، افرادى كه هنوز به مرحله فعليت تامه من جميع الجهات نرسيده‌اند، عبادت آنان براى استكمال است، ولى براى افرادى كه به مرحله فعليت تامه رسيده‌اند ديگر عبادت به جهت حصول استكمال و تحصيل مقام قرب معنى ندارد، بلكه اتيان عبادات بر چنين شخصى به‌عنوان ديگر كه همان مقتضاى حصول كمال است خواهد بود» (صفحه 147 از متن كتاب).
بل از براى آن مى‌توان معناى ديگرى نمود كه قائلين آن را قصد نمى‌نمايند و آن اين است كه اتيان اعمال، باعث بر استكمال نفوس بشريه است و مراتب استعداد انسان به‌واسطه التزام بر سنن عباديه از مراحل قوه به فعليت مى‌رسد؛ بنابراين، افرادى كه هنوز به مرحله فعليت تامه من جميع الجهات نرسيده‌اند، عبادت آنان براى استكمال است، ولى براى افرادى كه به مرحله فعليت تامه رسيده‌اند ديگر عبادت به جهت حصول استكمال و تحصيل مقام قرب معنى ندارد، بلكه اتيان عبادات بر چنين شخصى به‌عنوان ديگر كه همان مقتضاى حصول كمال است خواهد بود».<ref>متن كتاب صفحه 147</ref>


در ادامه اين بخش، از لقا در قرآن و درجات فنا و اقسام فنا سخن به ميان مى‌آيد و خاطرنشان مى‌شود كه فنا سه نوع است: فناى در افعال؛ فناى در صفات و فناى در ذات.
در ادامه اين بخش، از لقا در قرآن و درجات فنا و اقسام فنا سخن به ميان مى‌آيد و خاطرنشان مى‌شود كه فنا سه نوع است: فناى در افعال؛ فناى در صفات و فناى در ذات.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش