۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'طبيعي' به 'طبیعی') |
|||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
توقف فارابى در بغداد مدتى طول كشيد و غالب كتب فلسفى خود را در اين شهر تأليف كرد و سپس از بغداد به دمشق و از آنجا به مصر رفت و آنگاه به خدمت سيفالدوله تغلبى (333- 356ق) درآمد و نزد او تا آخر عمر در حلب و دمشق به تأليف و تعليم مشغول بود. زندگانى پرزرق و برق و با شكوه جلال دربار، هيچ گاه او را اغواء نكرد، بلكه در كسوت درويشى، همّ خود را مصروف كار طاقتفرساى تحقيق و تعليم كرد. مورخان اسلام متفقاند كه فارابى زهد پيشه و عزلتگزين و اهل تأمل بود. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابنخلكان]] مىگويد: «زندگى او، زندگى فلاسفه پيشين را به ياد مىآورد». | توقف فارابى در بغداد مدتى طول كشيد و غالب كتب فلسفى خود را در اين شهر تأليف كرد و سپس از بغداد به دمشق و از آنجا به مصر رفت و آنگاه به خدمت سيفالدوله تغلبى (333- 356ق) درآمد و نزد او تا آخر عمر در حلب و دمشق به تأليف و تعليم مشغول بود. زندگانى پرزرق و برق و با شكوه جلال دربار، هيچ گاه او را اغواء نكرد، بلكه در كسوت درويشى، همّ خود را مصروف كار طاقتفرساى تحقيق و تعليم كرد. مورخان اسلام متفقاند كه فارابى زهد پيشه و عزلتگزين و اهل تأمل بود. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابنخلكان]] مىگويد: «زندگى او، زندگى فلاسفه پيشين را به ياد مىآورد». | ||
فارابى در انواع علوم بىهمتا بود، چنانكه در هر علمى از علوم زمان خويش استاد شد و كتابى نوشت. از كتابهاى او كه به ما رسيده، يا از ميان رفته و فقط نامى از آنها در كتب تاريخ و فلسفه باقى مانده، معلوم مىشود كه در علوم مدنى و رياضيات و كيميا و هيئت وعلوم نظامى و موسيقى و | فارابى در انواع علوم بىهمتا بود، چنانكه در هر علمى از علوم زمان خويش استاد شد و كتابى نوشت. از كتابهاى او كه به ما رسيده، يا از ميان رفته و فقط نامى از آنها در كتب تاريخ و فلسفه باقى مانده، معلوم مىشود كه در علوم مدنى و رياضيات و كيميا و هيئت وعلوم نظامى و موسيقى و طبیعیات و الاهيات و علوم مدنى و فقه و منطق، دستى قوى داشته است. | ||
ويژگى سبك نگارش فارابى ايجاز و صراحت آميخته به دقت آن است. وى همان گونه كه درباره تصوّرات و افكار خود ژرف مىانديشد، با بصيرت تمام، كلمات و تعابير را نيز برمىگزيند. بيانات موجز او، حاوى معانى عميقى است. به همين دليل است كه ماركس هورتن براى تبيين رساله كوچك «فصوص الحكمة» شرح و تفسير مفصلى به دست آورده است. بارى، فارابى داراى سبك خاصى است و كسى كه با آن آشنا باشد، قادر است آن را از سبكهاى ديگر باز شناسد. او از تكرار و به كار بردن حشو و زوائد اجتناب مىورزد و اختصار و ايجاز را ترجيح مىدهد. ظاهراً فارابى طرفدار تعليم خفى esoteric تعليم به خواص) بود و عقيده داشت كه نبايد حكمت را در اختيار ناآشنا يا عوامالناس گذاشت و فلاسفه بايد افكار خود را در لفافى از تاريكى و رمز و ابهام بيان كنند. امروز نيز فهم معناى بعضى از كلمات حكمى فارابى كارآسانى نيست. | ويژگى سبك نگارش فارابى ايجاز و صراحت آميخته به دقت آن است. وى همان گونه كه درباره تصوّرات و افكار خود ژرف مىانديشد، با بصيرت تمام، كلمات و تعابير را نيز برمىگزيند. بيانات موجز او، حاوى معانى عميقى است. به همين دليل است كه ماركس هورتن براى تبيين رساله كوچك «فصوص الحكمة» شرح و تفسير مفصلى به دست آورده است. بارى، فارابى داراى سبك خاصى است و كسى كه با آن آشنا باشد، قادر است آن را از سبكهاى ديگر باز شناسد. او از تكرار و به كار بردن حشو و زوائد اجتناب مىورزد و اختصار و ايجاز را ترجيح مىدهد. ظاهراً فارابى طرفدار تعليم خفى esoteric تعليم به خواص) بود و عقيده داشت كه نبايد حكمت را در اختيار ناآشنا يا عوامالناس گذاشت و فلاسفه بايد افكار خود را در لفافى از تاريكى و رمز و ابهام بيان كنند. امروز نيز فهم معناى بعضى از كلمات حكمى فارابى كارآسانى نيست. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
آثار فارابى را مىتوان به دو دسته تقسيم كرد: يك دسته از آنها به منطق و دسته دوم به مطالعات ديگر مربوط مىشود. آثار منطقى وى به بخشهاى مختلف ارغنون [[ارسطو]] به صورت تفسير يا تأويل مرتبط است. بسيارى از نوشتههاى وى هنوز به صورت دستنويس است و به | آثار فارابى را مىتوان به دو دسته تقسيم كرد: يك دسته از آنها به منطق و دسته دوم به مطالعات ديگر مربوط مىشود. آثار منطقى وى به بخشهاى مختلف ارغنون [[ارسطو]] به صورت تفسير يا تأويل مرتبط است. بسيارى از نوشتههاى وى هنوز به صورت دستنويس است و به طبیعیات، رياضيات، مابعدالطبيعه، علماخلاق و سياست مربوط مىشود. برخى از اين مصنفات مانند «فصوصالحكم» و «المفارقات» مورد ترديد است و درباره مؤلف آن، اتفاق نظر وجود ندارد. در دسته دوم از آثار فارابى، هيچ مطالعه واقعاً علمى به عمل نيامده و از طب حتى نام برده نشده است. | ||
آثار فارابى در قرن چهارم و پنجم قرن دهم و يازدهم در شرق به طور وسيعى نشر يافت و احتمالاً به غرب رسيد و برخى از علماى اندلسى پيرو او شدند. برخى از نوشتههاى وى نيز به زبان عبرى و لاتينى ترجمه شد و در فلسفه اهل مدرسه (اسكولاستيك) يهودى و مسيحى تأثير گذاشت. آثار مزبور در دهههاى آخر قرن نوزدهم ميلادى منتشر و به زبانهاى زنده اروپايى ترجمه شد. | آثار فارابى در قرن چهارم و پنجم قرن دهم و يازدهم در شرق به طور وسيعى نشر يافت و احتمالاً به غرب رسيد و برخى از علماى اندلسى پيرو او شدند. برخى از نوشتههاى وى نيز به زبان عبرى و لاتينى ترجمه شد و در فلسفه اهل مدرسه (اسكولاستيك) يهودى و مسيحى تأثير گذاشت. آثار مزبور در دهههاى آخر قرن نوزدهم ميلادى منتشر و به زبانهاى زنده اروپايى ترجمه شد. |
ویرایش