پرش به محتوا

منابع علوم و تفسیر قرآن تا پایان قرن پنجم هجری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۳: خط ۴۳:
کتاب دارای، مقدمه به قلم نویسنده و محتوای مطالب در شش فصل اصلی است. در کتاب با استناد به منابع دست‌اول دانشمندان شیعه و سنی طی پنج قرن بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص) منبع‌شناسی مفصلی ازآنچه که درباره آیات و سوره‌های قرآنی وجود دارد عرضه می‌گردد. ازآنجاکه در آغاز فعالیت‌های قرآنی، علوم قرآنی شامل تفسیر، لغت، صرف و نحو، اسباب نزول و قرائت بود، در این کتاب هرکسی که در زمینه قرآن فعالیتی داشته، مفسر به شمار آمده است؛ گرچه تنها در صرف و نحو لغات یا قرائت قرآن کار کرده باشد.  
کتاب دارای، مقدمه به قلم نویسنده و محتوای مطالب در شش فصل اصلی است. در کتاب با استناد به منابع دست‌اول دانشمندان شیعه و سنی طی پنج قرن بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص) منبع‌شناسی مفصلی ازآنچه که درباره آیات و سوره‌های قرآنی وجود دارد عرضه می‌گردد. ازآنجاکه در آغاز فعالیت‌های قرآنی، علوم قرآنی شامل تفسیر، لغت، صرف و نحو، اسباب نزول و قرائت بود، در این کتاب هرکسی که در زمینه قرآن فعالیتی داشته، مفسر به شمار آمده است؛ گرچه تنها در صرف و نحو لغات یا قرائت قرآن کار کرده باشد.  


نویسنده در این کتاب به ارائه سرگذشت 367 نفر از مفسرین تا قرن پنجم هجری می‌پردازد. البته او متعرض سه تن از مفسرین قرن ششم هم شده است. وی مطالب کتاب را به ترتیب قرن، ساماندهی کرده؛ اسامی این اشخاص از قرن اول با پیامبر اکرم(ص) شروع می‌شود و در قرن ششم با [[کیا هراسی، علی بن محمد|کیا هراسی شافعی]] (م 504 ق.) پایان می‌پذیرد.  
نویسنده در این کتاب به ارائه سرگذشت 367 نفر از مفسرین تا قرن پنجم هجری می‌پردازد. البته او متعرض سه تن از مفسرین قرن ششم هم شده است. وی مطالب کتاب را به ترتیب قرن، ساماندهی کرده؛ اسامی این اشخاص از قرن اول با پیامبر اکرم(ص) شروع می‌شود و در قرن ششم با [[کیا هراسی، علی بن محمد|کیا هراسی شافعی]] (م 504 ق.) پایان می‌پذیرد.  


او در نگارش این اثر از 154 منبع شیعی و سنی بهره برده است که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: [[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال کشی]]، [[رجال الطوسي|رجال طوسی]]، [[رجال النجاشي|رجال نجاشی]]، [[معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة|معجم رجال الحدیث آیت‌الله خویی]]، [[امالی شيخ صدوق|أمالی شیخ صدوق]]، [[الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد|ارشاد شیخ مفید]]، [[الكافي (ط. الاسلاميه)|کافی کلینی]]، تفسیرهای [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البیان]]، [[التفسير (عیاشی)|عیاشی]]، [[تفسير القمي|قمی]] و [[تفسير فرات الكوفي|فرات کوفی]]، کتاب‌های [[سنن أبي‌داود]]، [[سنن ابن ماجة|ابن ماجه]]، [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|ترمذی]]، [[مسند الدارمي المعروف بـ: (سنن الدارمي)|دارمی]] و [[المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)|نسایی]]، صحیحین [[صحيح البخاري|بخاری]] و [[صحيح مسلم|مسلم]]، [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)]]، [[طبقات المفسرين (سيوطي)|طبقات المفسرین سیوطی]]، [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|الطبقات الکبری ابن سعد]]، [[الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعة|الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه سید علی‌خان مدنی]] و....<ref>ر.ک: فهرست منابع، ص325-331</ref>
او در نگارش این اثر از 154 منبع شیعی و سنی بهره برده است که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: [[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال کشی]]، [[رجال الطوسي|رجال طوسی]]، [[رجال النجاشي|رجال نجاشی]]، [[معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة|معجم رجال الحدیث آیت‌الله خویی]]، [[امالی شيخ صدوق|أمالی شیخ صدوق]]، [[الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد|ارشاد شیخ مفید]]، [[الكافي (ط. الاسلاميه)|کافی کلینی]]، تفسیرهای [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البیان]]، [[التفسير (عیاشی)|عیاشی]]، [[تفسير القمي|قمی]] و [[تفسير فرات الكوفي|فرات کوفی]]، کتاب‌های [[سنن أبي‌داود]]، [[سنن ابن ماجة|ابن ماجه]]، [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|ترمذی]]، [[مسند الدارمي المعروف بـ: (سنن الدارمي)|دارمی]] و [[المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)|نسایی]]، صحیحین [[صحيح البخاري|بخاری]] و [[صحيح مسلم|مسلم]]، [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)]]، [[طبقات المفسرين (سيوطي)|طبقات المفسرین سیوطی]]، [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|الطبقات الکبری ابن سعد]]، [[الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعة|الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه سید علی‌خان مدنی]] و....<ref>ر.ک: فهرست منابع، ص325-331</ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
او در شرح زندگانی ابن مسعود، ابتدا اطلاعات شناسنامه‌ای او را ذکر می‌کند، سپس شرح‌حالی از وی ارائه داده و به بررسی مصحفش می‌پردازد و بعد سرنوشت آن مصحف را ذکر می‌کند. ابوعبدالرحمن عبدالله ابن ام عبدالهذلى از یاران پیامبر(ص) است که پیش از عمر بن خطاب اسلام آورد. او را بیشتر عبدالله بن ام‌عبد می‌خواندند و گاهی لقب سادس سته را به او می‌دادند که این لقب را بسیار دوست می‌داشت. وی هفتاد سوره را مستقیماً، از پیامبر آموخت. زیاد نقل حدیث نمی‌کرد اما در حفظ الفاظ قرآن ورع داشت. مکتب تفسیری ابن مسعود بیشتر در عراق رواج داشت.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص43</ref> «ابن مسعود در روایت، محکم‌کارى می‌کرد و شاگردانش را وامی‌داشت تا در حفظ‍‌ الفاظ‍‌ روایت تلاش کنند.»<ref>همان</ref> او پس از اسلام آوردن همواره ملازم پیامبر خدا(ص) بود و در غزوات حاضر بود و ابوجهل را او کُشت. ابن مسعود نخستین کسی است که پس از رسول خدا(ص) قرآن را در مکه با صدای بلند تلاوت کرد و یک مرتبه هم به خاطر این‌که قرآن را در مسجدالحرام بلند خواند کتک مفصلی از دست کفار قریش خورد.<ref>ر.ک: همان، ص44-45</ref> «وی از نخستین کسانی بو که قرآن را درس می‌داد و جزو چهار نفری است که پیغمبر(ص) فرمان داد قرآن را از ایشان بیاموزند. او به‌عنوان یکی از حافظان معروف قرآن است و این‌که قرآن را مصحف نام‌گذاری کردند به پیشنهاد او بود. [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ الطایفه طوسی]] در کتاب أمالی خود می‌گوید: ابن مسعود هفتاد سوره را از نبی اکرم(ص) و باقی را از [[امام على(ع)|حضرت امیر علی بن ابی‌طالب(ع)]] آموخت»<ref>همان، ص45</ref> او به قول اکثر در سال 32ق وفات یافت و برخی مانند زهری قائلند وی در صفین با علی(ع) بود و در آنجا کشته شد. در صحیحین، 848 حدیث از ابن ام‌عبد (ابن مسعود) نقل شده است. درباره مصحف او می‌توان گفت که برخی نوشته‌اند عبدالله بن مسعود «معوذتین» را از قرآن نمی‌دانست و لذا در مصحفش ننوشته بود. نووی در «شرح المهذب» این نسبت را مردود دانسته و [[عاملی، جعفرمرتضی|سید جعفر مرتضی عاملی]] در «[[حقائق ‌هامة حول القرآن الکریم]]» بر رد این ادعا اقامه دلیل کرده است. در دستور جمع‌آوری و سوزاندن مصاحف به دستور عثمان، ابتدا ابن مسعود به‌شدت با این امر مخالفت کرد ولی پس‌ازاینکه دید مسلمانان بر این امر اجماع کرده‌اند، مصحفش را تحویل عثمان داد و مانند سایر مصاحف سوزانده شد.<ref>ر.ک: همان، 46-47</ref>
او در شرح زندگانی ابن مسعود، ابتدا اطلاعات شناسنامه‌ای او را ذکر می‌کند، سپس شرح‌حالی از وی ارائه داده و به بررسی مصحفش می‌پردازد و بعد سرنوشت آن مصحف را ذکر می‌کند. ابوعبدالرحمن عبدالله ابن ام عبدالهذلى از یاران پیامبر(ص) است که پیش از عمر بن خطاب اسلام آورد. او را بیشتر عبدالله بن ام‌عبد می‌خواندند و گاهی لقب سادس سته را به او می‌دادند که این لقب را بسیار دوست می‌داشت. وی هفتاد سوره را مستقیماً، از پیامبر آموخت. زیاد نقل حدیث نمی‌کرد اما در حفظ الفاظ قرآن ورع داشت. مکتب تفسیری ابن مسعود بیشتر در عراق رواج داشت.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص43</ref> «ابن مسعود در روایت، محکم‌کارى می‌کرد و شاگردانش را وامی‌داشت تا در حفظ‍‌ الفاظ‍‌ روایت تلاش کنند.»<ref>همان</ref> او پس از اسلام آوردن همواره ملازم پیامبر خدا(ص) بود و در غزوات حاضر بود و ابوجهل را او کُشت. ابن مسعود نخستین کسی است که پس از رسول خدا(ص) قرآن را در مکه با صدای بلند تلاوت کرد و یک مرتبه هم به خاطر این‌که قرآن را در مسجدالحرام بلند خواند کتک مفصلی از دست کفار قریش خورد.<ref>ر.ک: همان، ص44-45</ref> «وی از نخستین کسانی بو که قرآن را درس می‌داد و جزو چهار نفری است که پیغمبر(ص) فرمان داد قرآن را از ایشان بیاموزند. او به‌عنوان یکی از حافظان معروف قرآن است و این‌که قرآن را مصحف نام‌گذاری کردند به پیشنهاد او بود. [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ الطایفه طوسی]] در کتاب أمالی خود می‌گوید: ابن مسعود هفتاد سوره را از نبی اکرم(ص) و باقی را از [[امام على(ع)|حضرت امیر علی بن ابی‌طالب(ع)]] آموخت»<ref>همان، ص45</ref> او به قول اکثر در سال 32ق وفات یافت و برخی مانند زهری قائلند وی در صفین با علی(ع) بود و در آنجا کشته شد. در صحیحین، 848 حدیث از ابن ام‌عبد (ابن مسعود) نقل شده است. درباره مصحف او می‌توان گفت که برخی نوشته‌اند عبدالله بن مسعود «معوذتین» را از قرآن نمی‌دانست و لذا در مصحفش ننوشته بود. نووی در «شرح المهذب» این نسبت را مردود دانسته و [[عاملی، جعفرمرتضی|سید جعفر مرتضی عاملی]] در «[[حقائق ‌هامة حول القرآن الکریم]]» بر رد این ادعا اقامه دلیل کرده است. در دستور جمع‌آوری و سوزاندن مصاحف به دستور عثمان، ابتدا ابن مسعود به‌شدت با این امر مخالفت کرد ولی پس‌ازاینکه دید مسلمانان بر این امر اجماع کرده‌اند، مصحفش را تحویل عثمان داد و مانند سایر مصاحف سوزانده شد.<ref>ر.ک: همان، 46-47</ref>


بحیرایی درباره ابوحمزه می‌نویسد: نامش ثابت بن دینار بود و مکنی به دینار ابوصفیه. محضر چهار امام (امام چهارم تا هفتم) را درک کرد. چندین کتاب دارد و شیخ شیعیان کوفه بوده است. در روایتی از [[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]، امام رضا(ع) او را به لقمان یا سلمان زمان خودش تشبیه کرده است. عبدالرزاق حرزالدین در 1420ق آثار حدیثی و تفسیری ابوحمزه را در کتابی به نام تفسیر ابوحمزه ثمالی جمع‌آوری کرده است. ابوحمزه کتابی تفسیری (مأثور از اهل‌بیت(ع)) داشته که حدود چهار قرن و نیم متداول بوده و اکنون مفقود است. غیرازاین، چهار کتاب دیگر برای او ذکر کرده‌اند؛ کتاب النوادر، کتاب الزهد، صحیفه حقوق و کتابی دیگر که بدون عنوان است و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] ذکرش کرده‌اند. بسیاری او را توثیق کرده‌اند و تنها ذَمّی که مخالفان، درباره او دارند زیاده‌روی در دینش است. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] ضمن توثیق او از نوح و منصور و حمزه به‌عنوان فرزندان ابوحمزه نام می‌برد که همراه زید بن علی(ع) شهید شدند و از سایر فرزندانش اسم نمی‌برد. او از امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روایت کرده است. کشی در رجالش تاریخ وفات ابوحمزه و زراره و محمد بن مسلم را در یک سال و بعد از شهادت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] ذکر می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص139-142</ref>
بحیرایی درباره ابوحمزه می‌نویسد: نامش ثابت بن دینار بود و مکنی به دینار ابوصفیه. محضر چهار امام (امام چهارم تا هفتم) را درک کرد. چندین کتاب دارد و شیخ شیعیان کوفه بوده است. در روایتی از [[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]، امام رضا(ع) او را به لقمان یا سلمان زمان خودش تشبیه کرده است. عبدالرزاق حرزالدین در 1420ق آثار حدیثی و تفسیری ابوحمزه را در کتابی به نام تفسیر ابوحمزه ثمالی جمع‌آوری کرده است. ابوحمزه کتابی تفسیری (مأثور از اهل‌بیت(ع)) داشته که حدود چهار قرن و نیم متداول بوده و اکنون مفقود است. غیرازاین، چهار کتاب دیگر برای او ذکر کرده‌اند؛ کتاب النوادر، کتاب الزهد، صحیفه حقوق و کتابی دیگر که بدون عنوان است و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] ذکرش کرده‌اند. بسیاری او را توثیق کرده‌اند و تنها ذَمّی که مخالفان، درباره او دارند زیاده‌روی در دینش است. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] ضمن توثیق او از نوح و منصور و حمزه به‌عنوان فرزندان ابوحمزه نام می‌برد که همراه زید بن علی(ع) شهید شدند و از سایر فرزندانش اسم نمی‌برد. او از امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روایت کرده است. کشی در رجالش تاریخ وفات ابوحمزه و زراره و محمد بن مسلم را در یک سال و بعد از شهادت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] ذکر می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص139-142</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
نویسنده، کتاب را به چهارده معصوم(ع) و پدر و مادر و همسرش تقدیم کرده است.<ref>مقدمه، ص5</ref>
نویسنده، کتاب را به چهارده معصوم(ع) و پدر و مادر و همسرش تقدیم کرده است.<ref>مقدمه، ص5</ref>


۶۱٬۱۸۹

ویرایش