پرش به محتوا

الجامع في الأدوية المفردة: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR19314J1.jpg|بندانگشتی|الجامع في الأدوية المفردة]]
[[پرونده:NUR19314J1.jpg|بندانگشتی|الجامع في الأدوية المفردة]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|الجامع في الأدوية المفردة
! نام کتاب!! data-type="bookName" |الجامع في الأدوية المفردة
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|کتاب الجامع في الادويه المفرده   
| data-type="otherBookNames" |کتاب الجامع في الادويه المفرده   
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[ابن بیطار، عبدالله بن احمد]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[ابن بیطار، عبدالله بن احمد]] (نويسنده)
   
   
[[اصفهانی، محمدمهدی]] (مقدمه‌نويس )
[[اصفهانی، محمدمهدی]] (مقدمه‌نويس )
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'|عربي
| data-type="language" |عربي
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏RIS‎‏ ‎‏417‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏2  
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏RIS‎‏ ‎‏417‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏2  
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|پزشکي اسلامي - متون قديمي تا قرن 14  
| data-type="subject" |پزشکي اسلامي - متون قديمي تا قرن 14  


گياهان دارويي - متون قديمي تا قرن 14  
گياهان دارويي - متون قديمي تا قرن 14  
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|دانشگاه علوم پزشكي ايران، موسسه مطالعات تاريخ پزشکي، طب اسلامي و مکمل  
| data-type="publisher" |دانشگاه علوم پزشكي ايران، موسسه مطالعات تاريخ پزشکي، طب اسلامي و مکمل  
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'| ايران - تهران
| data-type="publishPlace" | ايران - تهران
|-
|-
||سال نشر  
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 1387ش ,   
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 1387ش ,   
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"


|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE19314AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE19314AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''الجامع فيی الأدوية المفردة'''، مشهورترین و معروفترین اثر عبدالله بن احمد، معروف به ابن بیطار، بزرگترین دایرةالمعارف داروشناسی باقیمانده از قرون وسطی بشمار می‌رود<ref>ر.ک: کیانی، حسین؛ زارع، منیژه، 1393، ص49</ref>.
'''الجامع فيی الأدوية المفردة'''، مشهورترین و معروفترین اثر [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|عبدالله بن احمد]]، معروف به [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]]، بزرگترین دایرةالمعارف داروشناسی باقیمانده از قرون وسطی بشمار می‌رود<ref>ر.ک: کیانی، حسین؛ زارع، منیژه، 1393، ص49</ref>.


این کتاب به اسم‌های دیگری همچون «الجامع لمفردات الأدوية و الأغذية» و «الجامع في الطب» نیز شناخته می‌شود<ref>همان</ref>.
این کتاب به اسم‌های دیگری همچون «الجامع لمفردات الأدوية و الأغذية» و «الجامع في الطب» نیز شناخته می‌شود<ref>همان</ref>.


ابن بیطار این اثر را به درخواست ملک صالح نجم‌الدین ایوب، پادشاه مصر (حکومت: ۶۰۳-۶۱۵ق) به رشته تحریر درآورده است<ref>همان</ref>.
[[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]] این اثر را به درخواست ملک صالح نجم‌الدین ایوب، پادشاه مصر (حکومت: ۶۰۳-۶۱۵ق) به رشته تحریر درآورده است<ref>همان</ref>.


در بیان اهمیت کتاب، می‌توان به این نکته اشاره نمود که این اثر، تأثیر فراوانی در داروشناسی مشرق اسلامی و غیر اسلامی داشته است<ref>ر.ک: همان</ref>.
در بیان اهمیت کتاب، می‌توان به این نکته اشاره نمود که این اثر، تأثیر فراوانی در داروشناسی مشرق اسلامی و غیر اسلامی داشته است<ref>ر.ک: همان</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با دیباچه‌ای از محمدمهدی اصفهانی و مقدمه نویسنده آغاز شده است.
کتاب با دیباچه‌ای از [[اصفهانی، محمدمهدی|محمدمهدی اصفهانی]] و مقدمه نویسنده آغاز شده است.


در این تألیف، به ترتیب حروف الفبا، حدود ۱۴۰۰ دارو و خوراکی ساده گیاهی و معدنی و جانوری با استناد به بیش از ۱۵۰ مأخذ و با استفاده از تجربه‌ها و مشاهده‌های شخصی توصیف شده است<ref>همان</ref>.
در این تألیف، به ترتیب حروف الفبا، حدود ۱۴۰۰ دارو و خوراکی ساده گیاهی و معدنی و جانوری با استناد به بیش از ۱۵۰ مأخذ و با استفاده از تجربه‌ها و مشاهده‌های شخصی توصیف شده است<ref>همان</ref>.
خط ۶۴: خط ۶۴:
نویسنده در این قسمت به بیان منطقه جغرافیایی رویش گیاه میپردازد؛ وی برای بیان مکان رویش گیاه، اغلب از حرف جر «باء» در معنای ظرفیه و همچنین حرف جر «في» استفاده میکند؛ هر دوی این حروف در زبان عربی برای زمان و یا مکان کاربرد دارد. نویسنده همچنین برای بیان مکان رویش، معمولاً از جمع مکسر و برای بیان ویژگی این مکانها از صفت مفرد مؤنث استفاده میکند؛ زیرا در دستور زبان عربی برای واژگان غیر عاقلی که جمع بسته شدهاند، صفت مفرد مؤنث آورده میشود<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref>.
نویسنده در این قسمت به بیان منطقه جغرافیایی رویش گیاه میپردازد؛ وی برای بیان مکان رویش گیاه، اغلب از حرف جر «باء» در معنای ظرفیه و همچنین حرف جر «في» استفاده میکند؛ هر دوی این حروف در زبان عربی برای زمان و یا مکان کاربرد دارد. نویسنده همچنین برای بیان مکان رویش، معمولاً از جمع مکسر و برای بیان ویژگی این مکانها از صفت مفرد مؤنث استفاده میکند؛ زیرا در دستور زبان عربی برای واژگان غیر عاقلی که جمع بسته شدهاند، صفت مفرد مؤنث آورده میشود<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref>.
د)- بیان طبیعت گیاه:
د)- بیان طبیعت گیاه:
ابن بیطار برای بیان طبع حاکم بر گیاه، غالباً از جملات اسمیه کوتاه استفاده می‌کند. وی برای بیان گرمی، سردی، خشکی و تری گیاه، گاهی به بیان درجه دقیق آن میپردازد. نوع خبر نیز در اینگونه جملهها، معمولاً مفرد و یا شبه جمله (جار و
ابن بیطار برای بیان طبع حاکم بر گیاه، غالباً از جملات اسمیه کوتاه استفاده می‌کند. وی برای بیان گرمی، سردی، خشکی و تری گیاه، گاهی به بیان درجه دقیق آن می‌پردازد. نوع خبر نیز در اینگونه جمله‌ها، معمولاً مفرد و یا شبه جمله (جار و
مجرور) است<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>.
مجرور) است<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>.
ه)- توصیف دقیق شکل گیاه:
ه)- توصیف دقیق شکل گیاه:
یکی از ویژگیهای بارز کتاب، توصیفهای دقیق و جزئی است. این مسئله باعث ایجاد برخی از موارد سبکی خاص شده است، از جمله:
یکی از ویژگیهای بارز کتاب، توصیف‌های دقیق و جزئی است. این مسئله باعث ایجاد برخی از موارد سبکی خاص شده است، از جمله:
# استفاده از رنگها: بیان دقیق رنگ گیاه، یکی از جزئیاتی است که باعث مجسم شدن تصویر گیاه در ذهن خواننده می‌شود. این توصیفها بهقدری دقیق است که نویسنده گاهی بهتفکیک به بیان رنگ اجزای مختلف گیاه از قبیل برگ، گل، شاخه، ریشه و... میپردازد؛ نویسنده همچون دانشمندان پیشین خود، از ترکیب «مائل إلی» و مشتقات آن برای بیان رنگ گیاه بهره میگیرد<ref>ر.ک: همان</ref>.
# استفاده از رنگها: بیان دقیق رنگ گیاه، یکی از جزئیاتی است که باعث مجسم شدن تصویر گیاه در ذهن خواننده می‌شود. این توصیف‌ها به‌قدری دقیق است که نویسنده گاهی به‌تفکیک به بیان رنگ اجزای مختلف گیاه از قبیل برگ، گل، شاخه، ریشه و... میپردازد؛ نویسنده همچون دانشمندان پیشین خود، از ترکیب «مائل إلی» و مشتقات آن برای بیان رنگ گیاه بهره میگیرد<ref>ر.ک: همان</ref>.
# کاربرد حرف عطف «و» در سطح وسیع: نویسنده برای روشن شدن مطلب، توضیحات زیادی را ارائه داده و بیشتر جملات خود را با حرف عطف «و» به هم پیوند می‌دهد<ref>ر.ک: همان</ref>.
# کاربرد حرف عطف «و» در سطح وسیع: نویسنده برای روشن شدن مطلب، توضیحات زیادی را ارائه داده و بیشتر جملات خود را با حرف عطف «و» به هم پیوند می‌دهد<ref>ر.ک: همان</ref>.
# استفاده از خبر مقدم «له»: کاربرد «له» در زبان عربی یکی از شیوههای رایج برای بیان گونههایی از تقسیمبندی میباشد. در این کتاب نویسنده در سطح وسیعی از «له» برای بیان شرح و توصیف جزءبهجزء گیاه از قبیل برگ و میوه و دانه و ریشه و ساقه و... استفاده میکند. این کاربرد بهگونهای است که خواننده میتواند برای فهم قسمتهای گوناگون قبل از هر «له» در ذهن خود علامتی به معنای اتمام گذاشته و با این روش به تقسیمبندی نویسنده دست یابد<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.
# استفاده از خبر مقدم «له»: کاربرد «له» در زبان عربی یکی از شیوه‌های رایج برای بیان گونههایی از تقسیم‌بندی میباشد. در این کتاب نویسنده در سطح وسیعی از «له» برای بیان شرح و توصیف جزءبه‌جزء گیاه از قبیل برگ و میوه و دانه و ریشه و ساقه و... استفاده میکند. این کاربرد به‌گونه‌ای است که خواننده میتواند برای فهم قسمتهای گوناگون قبل از هر «له» در ذهن خود علامتی به معنای اتمام گذاشته و با این روش به تقسیمبندی نویسنده دست یابد<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.
# استفاده فراوان از ترکیبهای وصفی (مفرد/ جمله): در زبان عربی صفت در دو شکل به کار گرفته میشود: یا یک کلمه است (مفرد) یا یک جمله کامل است (جمله). گاهی مواقع بعد از اسم نکره، شبه جمله میآید که در حکم صفت جمله است. شبه جمله گاهی بهصورت جار و مجرور و گاهی بهصورت ظرف به کار میرود. در این کتاب به دلیل اقتضای حال که توصیف دقیق شکل گیاه است، از همه انواع صفت استفاده شده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
# استفاده فراوان از ترکیبهای وصفی (مفرد/ جمله): در زبان عربی صفت در دو شکل به کار گرفته میشود: یا یک کلمه است (مفرد) یا یک جمله کامل است (جمله). گاهی مواقع بعد از اسم نکره، شبه جمله میآید که در حکم صفت جمله است. شبه جمله گاهی به‌صورت جار و مجرور و گاهی بهصورت ظرف به کار میرود. در این کتاب به دلیل اقتضای حال که توصیف دقیق شکل گیاه است، از همه انواع صفت استفاده شده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
# بیان انواع گوناگون گیاه: نویسنده در این روش ابتدا تعداد گونههای گیاه را بیان میکند و سپس یکییکی آنها را شرح میدهد. این روش از نوع تکرار کلماتی که در ابتدای کلام آمده بهخوبی مشخص میشود<ref>ر.ک: همان</ref>.
# بیان انواع گوناگون گیاه: نویسنده در این روش ابتدا تعداد گونه‌های گیاه را بیان میکند و سپس یکی‌یکی آنها را شرح میدهد. این روش از نوع تکرار کلماتی که در ابتدای کلام آمده به‌خوبی مشخص میشود<ref>ر.ک: همان</ref>.
و)- مقایسه گیاه با گیاهان مشابه:
و)- مقایسه گیاه با گیاهان مشابه:
این روش، روشی سودمند برای پیشگیری از اشتباه خواننده در تشخیص یک گیاه از بین گیاهان مشابه است. در این قسمت از روش‌های زیر استفاده شده است:
این روش، روشی سودمند برای پیشگیری از اشتباه خواننده در تشخیص یک گیاه از بین گیاهان مشابه است. در این قسمت از روش‌های زیر استفاده شده است:
خط ۸۱: خط ۸۱:
این بخش، یکی از مهمترین قسمتهای کتاب است. نویسنده در بیان مطالب این قسمت از شیوههای زیر بهره گرفته است:
این بخش، یکی از مهمترین قسمتهای کتاب است. نویسنده در بیان مطالب این قسمت از شیوههای زیر بهره گرفته است:
# کاربرد فراوان اذای شرطیه؛
# کاربرد فراوان اذای شرطیه؛
# استفاده از فعل مضارع (لفظی و معنوی)؛ اقتضای حاکم بر این کتاب مبنی بر بیان خواص دارو، دلیل فراوانی فعل مضارع بر ماضی در آن است؛ زیرا نویسنده در واقع دستورالعملهایی را به خواننده ارائه میدهد و شرح اینگونه دستورالعملها با فعل ماضی امکانپذیر نیست.
# استفاده از فعل مضارع (لفظی و معنوی)؛ اقتضای حاکم بر این کتاب مبنی بر بیان خواص دارو، دلیل فراوانی فعل مضارع بر ماضی در آن است؛ زیرا نویسنده در واقع دستورالعملهایی را به خواننده ارائه میدهد و شرح اینگونه دستورالعمل‌ها با فعل ماضی امکانپذیر نیست.
# استفاده از ترکیب «نافع من» و مشتقات آن همچون «نفع من و ينفع من» و گاهی «صالح لـ». این اصطلاح در کتاب تنها برای بیان فواید یک دارو و برای بهبود بیماری یا درد به کار گرفته شده است.
# استفاده از ترکیب «نافع من» و مشتقات آن همچون «نفع من و ينفع من» و گاهی «صالح لـ». این اصطلاح در کتاب تنها برای بیان فواید یک دارو و برای بهبود بیماری یا درد به کار گرفته شده است.
# کاربرد فراوان مفعول مطلق برای تأکید فعل یا بیان نوع فعل یا تعداد فعل<ref>ر.ک: همان، ص55-56</ref>.
# کاربرد فراوان مفعول مطلق برای تأکید فعل یا بیان نوع فعل یا تعداد فعل<ref>ر.ک: همان، ص55-56</ref>.
خط ۸۷: خط ۸۷:
نویسنده در این بخش، از شیوه نوشتاری مخصوصی استفاده میکند. شیوههای غالب در این بخش عبارتند از:
نویسنده در این بخش، از شیوه نوشتاری مخصوصی استفاده میکند. شیوههای غالب در این بخش عبارتند از:
# شکل دارویی: نویسنده برای نشان دادن شکل مصرفی دارو معمولا از «حال» استفاده میکند.
# شکل دارویی: نویسنده برای نشان دادن شکل مصرفی دارو معمولا از «حال» استفاده میکند.
# میزان مصرفی دارو: در این قسمت نویسنده بهصورت دقیق ذکر میکند که هر دارو باید تا چند روز و هر روز به چه میزان مصرف شود<ref>همان، ص57</ref>.
# میزان مصرفی دارو: در این قسمت نویسنده به‌صورت دقیق ذکر می‌کند که هر دارو باید تا چند روز و هر روز به چه میزان مصرف شود<ref>همان، ص57</ref>.
ط)- بیان اشتباه دیگران و رد آنها:
ط)- بیان اشتباه دیگران و رد آنها:
نویسنده در موارد فراوانی به بیان خطاهای برخی از افراد درباره گیاهان و یا روش استفاده از آنها میپردازد و با بیان علت، آنها را رد و یا تصحیح میکند<ref>همان</ref>.
نویسنده در موارد فراوانی به بیان خطاهای برخی از افراد درباره گیاهان و یا روش استفاده از آنها میپردازد و با بیان علت، آنها را رد و یا تصحیح میکند<ref>همان</ref>.
ی)- نقل قولها:
ی)- نقل قولها:
نقل قولها در کتاب ابن بیطار بسیار فراوان است. نویسنده کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی» چنین بیان میدارد که: «یکی از فواید این کتاب معرفی تألیفاتی است که ابن بیطار مطالبی از آنها نقل کرده است؛ مثلا آثار شریف ادریسی، ماسرجویه، مسیح (عیسی) بن حکم، ابن ماسه، اسحاق بن عمران و حامد بن سمجون که گویا اصل آن‌ها از بین رفته است. از حدود ۱۵۰ مؤلفی که ابن بیطار نام برده، کمابیش بیست تن یونانی و بقیه عرب، عرب - اسپانیایی، ایرانی، سریانی، کلدانی، هندی و جز آن هستند. تأمل در این نقل قولها نشان میدهد ابن بیطار درعینحال که با دقتی بالا سعی در رعایت امانت داشته و تمام مطالبی که از دیگران است را با ذکر منبع بیان میکند، بااینحال تمام نقلها غیر مستقیم است؛ زیرا سبک کلی حاکم بر کتاب در نقل قولها نیز ثابت است و تغییر نمیکند<ref>همان</ref>.
نقل قولها در کتاب ابن بیطار بسیار فراوان است. نویسنده کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی» چنین بیان میدارد که: «یکی از فواید این کتاب معرفی تألیفاتی است که [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]] مطالبی از آنها نقل کرده است؛ مثلا آثار شریف ادریسی، ماسرجویه، مسیح (عیسی) بن حکم، ابن ماسه، اسحاق بن عمران و حامد بن سمجون که گویا اصل آن‌ها از بین رفته است. از حدود ۱۵۰ مؤلفی که [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]] نام برده، کمابیش بیست تن یونانی و بقیه عرب، عرب - اسپانیایی، ایرانی، سریانی، کلدانی، هندی و جز آن هستند. تأمل در این نقل قولها نشان می‌دهد [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]] درعین‌حال که با دقتی بالا سعی در رعایت امانت داشته و تمام مطالبی که از دیگران است را با ذکر منبع بیان میکند، بااینحال تمام نقلها غیر مستقیم است؛ زیرا سبک کلی حاکم بر کتاب در نقل قولها نیز ثابت است و تغییر نمیکند<ref>همان</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش