۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'زبان عربي' به 'زبان عربی') |
||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در بين اروپائياني كه جزيرةالعرب را كشف كردهاند، هيچ كدام به پايه بوركهارت سزاوار تقدير و ثناء نيستند. او در سفرش به حجاز همان گونه كه خود مىگويد با مشكلات و ناملايماتي كه برخي از سياحان و يا حجاج عادي در حجاز روبرو بودند، مواجه نشد. برتري اثر بوركهارت به مشاهدات فراوان او نيست، بلكه به صداقت او در نقل گزارشات باز مىگردد. توصيفات او از جده و مكه مكرمه وصفي موسوعي است، به گونهاي كه بيرتون پس از چهل سال بهتر از سفرنامه بوركهارت براي اقتباس نيافت. | در بين اروپائياني كه جزيرةالعرب را كشف كردهاند، هيچ كدام به پايه بوركهارت سزاوار تقدير و ثناء نيستند. او در سفرش به حجاز همان گونه كه خود مىگويد با مشكلات و ناملايماتي كه برخي از سياحان و يا حجاج عادي در حجاز روبرو بودند، مواجه نشد. برتري اثر بوركهارت به مشاهدات فراوان او نيست، بلكه به صداقت او در نقل گزارشات باز مىگردد. توصيفات او از جده و مكه مكرمه وصفي موسوعي است، به گونهاي كه بيرتون پس از چهل سال بهتر از سفرنامه بوركهارت براي اقتباس نيافت. | ||
او در 12 يوليو 1814م به جده رسيد و از آن جا به طائف سفر كرد. سپس از آن جا به مكه مكرمه براي اداي فريضه حج سفر نمود. پيش از اين بوركهارت به حج برود، با خودش مقرر كرده بود كه براي آن زندگي پر از مشكلات و ناملايماتي كه در انتظار اوست، لوازم كافي را تهيه نمايد؛ لذا در سال 1808م براي فراگيري زبان | او در 12 يوليو 1814م به جده رسيد و از آن جا به طائف سفر كرد. سپس از آن جا به مكه مكرمه براي اداي فريضه حج سفر نمود. پيش از اين بوركهارت به حج برود، با خودش مقرر كرده بود كه براي آن زندگي پر از مشكلات و ناملايماتي كه در انتظار اوست، لوازم كافي را تهيه نمايد؛ لذا در سال 1808م براي فراگيري زبان عربی، طب، نجوم و علوم ديگر به دانشگاه كمبريج ملحق شد. سپس به قصد قرآن و تفقه در دين اسلامي به حلب رفت. او در 8 سپتامبر 1814م به مكه رسيد. بوركهارت خود را در مراسم حج با نام مستعار «شيخ ابراهيم بن عبدالله» جاي داد. آگاهي او به زبان عربی و اطلاعش از احوال مسلمانان و عادات آنها او را در هدفش ياري نمود، به طورى كه توانست تمام موسم حج را در مكه به سربرد و در مناسك و شعائر، بدون اين كه كسي به او شك كند، مشاركت كند. خود او مىنويسد: «در طول تمامي سفرهايم در شرق؛ همانند مدتي كه در مكه بودم، راحت نبودم. خاطرات زيبا از اقامت در اين جا را حفظ خواهم كرد». | ||
شكي نيست كه بوركهارت وقتش را بيهوده تلف نكرده است؛ چرا كه دهها صفحه درباره مشاهداتش را با وصفي دقيق و خواندني نوشته است. او توصيف مفصلي از بيتالله الحرام در خلال شبهاي ماه رمضان ارائه داده است. وى مىنويسد: «پس از روزي بلند و داغ از ماه رمضان، نسيم خنكي در مكه مىوزد». او در وصف مكه مىگويد: «مىتوان آن را شهري زيبا دانست؛ چرا كه خيابانهايش از خيابانهاي ديگر شهرهاي شرقي عريضتر و خانههايش عالي و با سنگ بنا شده است. در آنها تعدادي از پنجرههاست كه بر خيابانهايي با مناظري پوشيده از گياهان باز مىشود؛ به خلاف مصر و سوريه كه غالباً بر راه مشرف نيست». در جاي ديگر مىگويد: «مكه از جميع جهات مفتوح است؛ لكن كوههاي محيط بر آن مانعي دژ مانند در برابر دشمنان تشكيل داده است. در زمان قديم سه ديوار اطراف آن را محافظت مىكرد». | شكي نيست كه بوركهارت وقتش را بيهوده تلف نكرده است؛ چرا كه دهها صفحه درباره مشاهداتش را با وصفي دقيق و خواندني نوشته است. او توصيف مفصلي از بيتالله الحرام در خلال شبهاي ماه رمضان ارائه داده است. وى مىنويسد: «پس از روزي بلند و داغ از ماه رمضان، نسيم خنكي در مكه مىوزد». او در وصف مكه مىگويد: «مىتوان آن را شهري زيبا دانست؛ چرا كه خيابانهايش از خيابانهاي ديگر شهرهاي شرقي عريضتر و خانههايش عالي و با سنگ بنا شده است. در آنها تعدادي از پنجرههاست كه بر خيابانهايي با مناظري پوشيده از گياهان باز مىشود؛ به خلاف مصر و سوريه كه غالباً بر راه مشرف نيست». در جاي ديگر مىگويد: «مكه از جميع جهات مفتوح است؛ لكن كوههاي محيط بر آن مانعي دژ مانند در برابر دشمنان تشكيل داده است. در زمان قديم سه ديوار اطراف آن را محافظت مىكرد». | ||
ویرایش