پرش به محتوا

ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
|data-type='authorfatherName'|مسلم
|-
|-
|متولد  
|متولد  
خط ۱۹: خط ۱۹:
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
|data-type='authorBirthPlace'|بغداد یا کوفه
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
خط ۲۵: خط ۲۵:
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
|data-type='authorTeachers'|ابوحاتم سجستانى؛ رياشى (د 257ق / 871م)؛ ابن راهويه؛ ابوعبدالله حمدانى؛ عبدالرحمان بن قريب
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
خط ۴۰: خط ۴۰:




'''ابن قُتَيْبه، ابومحمد عبدالله بن مسلم دينورى''' (213-276ق)، نويسنده و دانشمند بزرگ عصر عباسى است. از زندگى وى، به‌رغم شهرت عظيمى كه از زمان حيات كسب كرده بود، اطلاعات بسيار اندكى در دست است و منابع در اين باب به گفتارى مختصر و گاه ضد و نقيض بسنده كرده‌اند. در آغاز، سخنى از تاريخ تولد او نيست، اما [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] و نويسندگان پس از وى، 213ق را نقل كرده‌اند، ولى عموم منابع جديدتر كه از روايات گوناگون آگاه بوده‌اند، رجب 276ق را ترجيح داده‌اند.
'''ابن قُتَيْبه، ابومحمد عبدالله بن مسلم دينورى''' یا '''ابی‌محمد جبلی'''(213-276ق)، نويسنده، تاریخ‌نگار و دانشمند بزرگ عصر عباسى است.  
 
از زندگى وى، به‌رغم شهرت عظيمى كه از زمان حيات كسب كرده بود، اطلاعات بسيار اندكى در دست است و منابع در اين باب به گفتارى مختصر و گاه ضد و نقيض بسنده كرده‌اند. در آغاز، سخنى از تاريخ تولد او نيست، اما [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] و نويسندگان پس از وى، 213ق را نقل كرده‌اند، ولى عموم منابع جديدتر كه از روايات گوناگون آگاه بوده‌اند، رجب 276ق را ترجيح داده‌اند.


متأسفانه موارد ديگر زندگى او نيز به همين قرار است. ابهام از نسب او آغاز مى‌گردد: [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]، قتبى را نسبت جد وى به باهله مى‌داند، اما از سوى ديگر ابن قتيبه خود صريحاً به اصل ايرانى خود اشاره كرده، مى‌گويد: «نسب من در عجم مانع از آن نيست كه در مقابل ادعاهاى جاهلان اين قوم، از عرب دفاع كنم». بنابراين چگونگى نسبت نيايش، قتيبه، به باهله روشن نيست و در جايى هم به «ولاى» او اشاره نشده است. در برخى از منابع وى را مروزى خوانده‌اند، اما بيشتر، اين نسبت را از آن پدرش دانسته‌اند و اين نظر معقول‌تر است؛ بنابراين شايد بتوان پنداشت كه نيايش، قتيبه، از مرو شاهجان برخاسته و همان جا با يكى از زنان عرب باهله ازدواج كرده و بدين سبب به باهله انتساب يافته است.
متأسفانه موارد ديگر زندگى او نيز به همين قرار است. ابهام از نسب او آغاز مى‌گردد: [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]، قتبى را نسبت جد وى به باهله مى‌داند، اما از سوى ديگر ابن قتيبه خود صريحاً به اصل ايرانى خود اشاره كرده، مى‌گويد: «نسب من در عجم مانع از آن نيست كه در مقابل ادعاهاى جاهلان اين قوم، از عرب دفاع كنم». بنابراين چگونگى نسبت نيايش، قتيبه، به باهله روشن نيست و در جايى هم به «ولاى» او اشاره نشده است. در برخى از منابع وى را مروزى خوانده‌اند، اما بيشتر، اين نسبت را از آن پدرش دانسته‌اند و اين نظر معقول‌تر است؛ بنابراين شايد بتوان پنداشت كه نيايش، قتيبه، از مرو شاهجان برخاسته و همان جا با يكى از زنان عرب باهله ازدواج كرده و بدين سبب به باهله انتساب يافته است.
خط ۵۰: خط ۵۲:
ابن قتيبه، به احتمال قوى در 276ق درگذشته، اما محل وفات او نيز مبهم است. از آنجا كه وى پيوسته در بغداد مى‌زيسته است، ولى همه منابع با اين نظر موافق نيستند. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] كه تاريخ مرگش را 270ق دانسته، محل درگذشت او را كوفه مى‌داند.
ابن قتيبه، به احتمال قوى در 276ق درگذشته، اما محل وفات او نيز مبهم است. از آنجا كه وى پيوسته در بغداد مى‌زيسته است، ولى همه منابع با اين نظر موافق نيستند. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] كه تاريخ مرگش را 270ق دانسته، محل درگذشت او را كوفه مى‌داند.


در چگونگى مرگ او نيز دو روايت مختصر در دست است: از قول شاگردش ابن صائغ آورده‌اند كه «وى هريسه خورد و حرارت بر وى غالب آمد، آنگاه بانگى سخت كشيد و تا نماز ظهر بى‌هوش افتاد، سپس ساعتى به خود پيچيد و باز آرام يافت و همچنان تشهد مى‌خواند تا سحرگاهان درگذشت». [[خطيب بغدادى]] در روايتى ديگر كه اندكى با روايت بالا اختلاف دارد، مرگ او را ناگهانى ذكر كرده است.
در چگونگى مرگ او نيز دو روايت مختصر در دست است: از قول شاگردش ابن صائغ آورده‌اند كه «وى هريسه(نوعی حلیم) خورد و حرارت بر وى غالب آمد، آنگاه بانگى سخت كشيد و تا نماز ظهر بى‌هوش افتاد، سپس ساعتى به خود پيچيد و باز آرام يافت و همچنان تشهد مى‌خواند تا سحرگاهان درگذشت». [[خطيب بغدادى]] در روايتى ديگر كه اندكى با روايت بالا اختلاف دارد، مرگ او را ناگهانى ذكر كرده است.


از ظاهر ابن قتيبه جز آنچه از قول شاگردش، قاسم بن اصبغ، در حاشيه يكى از نسخ خطى «ادب الكاتب» آمده، چيزى نمى‌دانيم؛ بنا بر اين روايت، وى خوش‌لباس بود، محاسن سفيد بلندى داشت، خوش‌رنگ و روى بود. بى‌گمان زندگى او را سراپا آرامشى عالمانه فراگرفته بود و اگرچه در اظهار عقايد خود و رد نظر مخالفان ترديد به خود راه نمى‌داد، اين كار جز در دايره علم و کتاب صورت نمى‌پذيرفت. گويى از كشمكش‌هاى سياسى، سخت دورى مى‌گزيد و ترجيح مى‌داد عمر را به تأليف کتاب‌هاى علمى سنگين كه به‌آسانى دستاويز اين و آن نمى‌شد، بگذراند؛ چنان‌كه به شغل قضا در شهر كوچكى چون دينور قناعت كرد و از هر كار ديگرى كه موجب جنجال و هياهو باشد، پرهيز نمود. شايد همين امر سبب شده باشد كه نويسندگان معاصرش درباره او يا ساكت بمانند يا به اشاراتى مختصر بسنده كنند و زمانى هم كه وى به يمن کتاب‌هايش، بيشتر مورد توجه قرار گرفت، ديگر از زندگى او سال‌ها گذشته و جزئيات زندگى‌اش از خاطره‌ها رفته بود.
از ظاهر ابن قتيبه جز آنچه از قول شاگردش، قاسم بن اصبغ، در حاشيه يكى از نسخ خطى «ادب الكاتب» آمده، چيزى نمى‌دانيم؛ بنا بر اين روايت، وى خوش‌لباس بود، محاسن سفيد بلندى داشت، خوش‌رنگ و روى بود. بى‌گمان زندگى او را سراپا آرامشى عالمانه فراگرفته بود و اگرچه در اظهار عقايد خود و رد نظر مخالفان ترديد به خود راه نمى‌داد، اين كار جز در دايره علم و کتاب صورت نمى‌پذيرفت. گويى از كشمكش‌هاى سياسى، سخت دورى مى‌گزيد و ترجيح مى‌داد عمر را به تأليف کتاب‌هاى علمى سنگين كه به‌آسانى دستاويز اين و آن نمى‌شد، بگذراند؛ چنان‌كه به شغل قضا در شهر كوچكى چون دينور قناعت كرد و از هر كار ديگرى كه موجب جنجال و هياهو باشد، پرهيز نمود. شايد همين امر سبب شده باشد كه نويسندگان معاصرش درباره او يا ساكت بمانند يا به اشاراتى مختصر بسنده كنند و زمانى هم كه وى به يمن کتاب‌هايش، بيشتر مورد توجه قرار گرفت، ديگر از زندگى او سال‌ها گذشته و جزئيات زندگى‌اش از خاطره‌ها رفته بود.
خط ۵۸: خط ۶۰:
مهم‌ترين استادان وى اينانند:
مهم‌ترين استادان وى اينانند:


1. ابوحاتم سجستانى (د 248ق / 862م)؛
#ابوحاتم سجستانى (د 248ق / 862م)؛
 
#رياشى (د 257ق / 871م)؛
2. رياشى (د 257ق / 871م)؛
#ابن راهويه (238ق / 852م)؛
 
#ابوعبدالله حمدانى؛
3. ابن راهويه (238ق / 852م)؛
#عبدالرحمان بن قريب؛
 
#يزيد بن عمرو غنوى؛
4. ابوعبدالله حمدانى؛
#محمد بن زياد بن عبيد الله زيادى؛
 
#ابوالخطاب زياد بن يحيى؛
5. عبدالرحمان بن قريب؛
#احمد بن خليل بن شوار؛
 
#دعبل شاعر؛
6. يزيد بن عمرو غنوى؛
#ابوطالب زيد بن اخزم؛
 
#محمد بن خالد مهلبى؛
7. محمد بن زياد بن عبيد الله زيادى؛
#عبدة بن عبدالله؛
 
#ابويعقوب اسحاق بن ابراهيم؛
8. ابوالخطاب زياد بن يحيى؛
#ابراهيم بن زياد؛
 
#محمد بن يحيى قطعى.
9. احمد بن خليل بن شوار؛
 
10. دعبل شاعر؛
 
11. ابوطالب زيد بن اخزم؛
 
12. محمد بن خالد مهلبى؛
 
13. عبدة بن عبدالله؛
 
14. ابويعقوب اسحاق بن ابراهيم؛
 
15. ابراهيم بن زياد؛
 
16. محمد بن يحيى قطعى.


و چندين نفر از اساتيد ديگر كه به اهميت افراد يادشده نيستند، به‌خصوص كه برخى را اصلاً نمى‌توان استاد او خواند؛ از آن جمله، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] كه فقط يك بار مورد استناد او قرار گرفته است.
و چندين نفر از اساتيد ديگر كه به اهميت افراد يادشده نيستند، به‌خصوص كه برخى را اصلاً نمى‌توان استاد او خواند؛ از آن جمله، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] كه فقط يك بار مورد استناد او قرار گرفته است.
خط ۹۹: خط ۸۶:




الف)- کتاب‌هايى كه در انتسابشان به ابن قتيبه ترديد نيست و به چاپ رسيده‌اند:1. الاختلاف في اللفظ و الرّد على الجهميّة و المشبّهة؛
الف)- کتاب‌هايى كه در انتسابشان به ابن قتيبه ترديد نيست و به چاپ رسيده‌اند:
 
2. ادب الكاتب يا ادب الكتّاب يا آداب الکتابة؛


3. الاشربة؛
#الاختلاف في اللفظ و الرّد على الجهميّة و المشبّهة؛
 
#ادب الكاتب يا ادب الكتّاب يا آداب الکتابة؛
4. کتاب الانواء؛
#الاشربة؛
 
#کتاب الانواء؛
5. تأويل مختلف الحديث يا مختلف الحديث يا اختلاف الحديث يا اختلاف تأويل الحديث؛
#تأويل مختلف الحديث يا مختلف الحديث يا اختلاف الحديث يا اختلاف تأويل الحديث؛
 
#تأويل مشكل القرآن؛
6. تأويل مشكل القرآن؛
#تفسير غريب القرآن؛
 
#الشعر و الشعراء يا طبقات الشعراء؛
7. تفسير غريب القرآن؛
#کتاب العرب (كه به نام‌هايى بسيار گوناگون شهرت يافته است: کتاب العرب و العجم، التسوية بين العرب و العجم، فضل العرب على العجم يا العرب و علومها)؛
 
#کتاب عيون الاخبار؛
8. الشعر و الشعراء يا طبقات الشعراء؛
#المسائل و الاجوبة؛
 
#المعارف؛
9. کتاب العرب (كه به نام‌هايى بسيار گوناگون شهرت يافته است: کتاب العرب و العجم، التسوية بين العرب و العجم، فضل العرب على العجم يا العرب و علومها)؛
#معانى الشعر يا کتاب معانى الشعر الكبير؛
 
#الميسر و القداح؛
10. کتاب عيون الاخبار؛
غريب الحديث.
 
11. المسائل و الاجوبة؛
 
12. المعارف؛
 
13. معانى الشعر يا کتاب معانى الشعر الكبير؛
 
14. الميسر و القداح؛
 
15. غريب الحديث.


ب)- از کتاب‌هايى كه در انتسابشان به ابن قتيبه ترديد نيست و تاكنون چاپ نشده‌اند، «اصلاح الغلط في غريب الحديث» لابى‌عبيد القاسم بن سلام است.
ب)- از کتاب‌هايى كه در انتسابشان به ابن قتيبه ترديد نيست و تاكنون چاپ نشده‌اند، «اصلاح الغلط في غريب الحديث» لابى‌عبيد القاسم بن سلام است.
خط ۱۳۳: خط ۱۰۸:
ج)- کتاب‌هايى كه يا از دست رفته‌اند، يا نسبتشان به ابن قتيبه مشكوك است:
ج)- کتاب‌هايى كه يا از دست رفته‌اند، يا نسبتشان به ابن قتيبه مشكوك است:


1. اعراب القرآن يا اعراب القرائات يا آداب القرائة؛
#اعراب القرآن يا اعراب القرائات يا آداب القرائة؛
 
#تعبير الرؤيا؛
2. تعبير الرؤيا؛
#دلائل النبوة؛
 
#کتاب الفقه يا جامع الفقه؛
3. دلائل النبوة؛
#کتاب القرائات؛
 
#کتاب القلم؛
4. کتاب الفقه يا جامع الفقه؛
#کتاب النحو يا جامع النحو الكبير؛
 
5. کتاب القرائات؛
 
6. کتاب القلم؛
 
7. کتاب النحو يا جامع النحو الكبير؛


و...
و...
خط ۱۹۲: خط ۱۶۱:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:قدیم 25 مرداد الی 24 شهریور]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش