پرش به محتوا

مکتب تفسیر اشاری: تفاوت میان نسخه‌ها

جزئی گزارش محتوا */
(جزئی گزارش محتوا */)
خط ۷۱: خط ۷۱:
فصل سوم کتاب در مورد سیطره وحدت وجود بر تفسیر اشارى است، مهم‌ترین شخصیت در عرصه تفسیر اشارى صوفیانه [[ابن عربی، محمد بن علی|محی‌الدین عربى]] است. تفسیر اشارى با او کاملاً تحت تأثیر فلسفه وحدت وجود قرارگرفته و تأویلات بسیار افراطى آغاز شده است. ابن عربى با احاطه وسیع خود در تصوّف و تفسیر اشارى راهى نو گشوده است. پس از وى به‌جای تفاسیر ساده و زاهدانه دوره تأویلات نظرى از جهت وحدت وجود و تفاسیر فلسفى بى‌نهایت پیچیده آغاز شده است<ref>ر.ک: همان، ص161-187</ref>.
فصل سوم کتاب در مورد سیطره وحدت وجود بر تفسیر اشارى است، مهم‌ترین شخصیت در عرصه تفسیر اشارى صوفیانه [[ابن عربی، محمد بن علی|محی‌الدین عربى]] است. تفسیر اشارى با او کاملاً تحت تأثیر فلسفه وحدت وجود قرارگرفته و تأویلات بسیار افراطى آغاز شده است. ابن عربى با احاطه وسیع خود در تصوّف و تفسیر اشارى راهى نو گشوده است. پس از وى به‌جای تفاسیر ساده و زاهدانه دوره تأویلات نظرى از جهت وحدت وجود و تفاسیر فلسفى بى‌نهایت پیچیده آغاز شده است<ref>ر.ک: همان، ص161-187</ref>.


بعد از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] اندیشه‌هاى او بازتابه‌ای وسیعى برانگیخت. فلسفه وحدت وجود بر تفسیر حاکم شد، همچنین رسم جستجوى قهرمانان رویدادهاى قرون گذشته دنیا در انفس مخصوصاً رواج یافت. صوفیان مشهورى چون [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدین دایه]]، صدرالدین قونیوى، [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق کاشانى]] و [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانى]] این شیوه را ادامه دادند.
بعد از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] اندیشه‌هاى او بازتابه‌ای وسیعى برانگیخت. فلسفه وحدت وجود بر تفسیر حاکم شد، همچنین رسم جستجوى قهرمانان رویدادهاى قرون گذشته دنیا در انفس مخصوصاً رواج یافت. صوفیان مشهورى چون [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدین دایه]]، [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوى]]، [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق کاشانى]] و [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانى]] این شیوه را ادامه دادند.


بعدازآن تفسیر اشارى اصالت خود را از دست مى‌دهد و مفسّرى اصیل، پرورده نمى‌شود. تصوّف به نماز و روزه و اوراد منحصر مى‌شود. تفسیرهاى نوشته‌شده، هیچ مطلب جدیدى بر تفاسیر پیشین اضافه نمى‌کند و حتّى از سطح فکرى آن‌ها بسیار پایین‌تر مى‌ماند<ref>ر.ک: همان، ص187-257</ref>.
بعدازآن تفسیر اشارى اصالت خود را از دست مى‌دهد و مفسّرى اصیل، پرورده نمى‌شود. تصوّف به نماز و روزه و اوراد منحصر مى‌شود. تفسیرهاى نوشته‌شده، هیچ مطلب جدیدى بر تفاسیر پیشین اضافه نمى‌کند و حتّى از سطح فکرى آن‌ها بسیار پایین‌تر مى‌ماند<ref>ر.ک: همان، ص187-257</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش