۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'آيه الله ' به 'آیتالله ') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
برخى از رجال اين خاندان عبارتند از: | برخى از رجال اين خاندان عبارتند از: | ||
#ميرزا حبيب الله (1222 - 1272 ق) فرزند ميرزا محمد على شيرازى مشهور به قاآنى، شاعر معروف شيراز عموى | #ميرزا حبيب الله (1222 - 1272 ق) فرزند ميرزا محمد على شيرازى مشهور به قاآنى، شاعر معروف شيراز عموى آیتالله ميرزا محمد تقى شيرازى است. | ||
#ميرزا محب على (م 1290 ق) فرزند ابوالحسن ميرزا محمد على شيرازى حائرى. | #ميرزا محب على (م 1290 ق) فرزند ابوالحسن ميرزا محمد على شيرازى حائرى. | ||
#ميرزا محمد على (م 1319 ق) فرزند ميرزا محب على آل شيرازى برادر بزرگ ميرزا محمد تقى شيرازى كه از علما و مراجع تقليد در شهر شيراز بود. | #ميرزا محمد على (م 1319 ق) فرزند ميرزا محب على آل شيرازى برادر بزرگ ميرزا محمد تقى شيرازى كه از علما و مراجع تقليد در شهر شيراز بود. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
او دوران كودكى را در زادگاهش گذراند و آنگاه پدرش او را براى فراگيرى علوم دينى به كربلا برد. محمد تقى، مقدمات علوم دينى را نزد مدرسان بزرگ كربلا همچون سيد على نقى طباطبايى (متوفاى 1249 ق) آموخت. پس از آن به درس [[اردکانی، محمدحسین|آیتالله فاضل اردكانى]] (1302 ق) از استوانه هاى علم اصول در آمد. | او دوران كودكى را در زادگاهش گذراند و آنگاه پدرش او را براى فراگيرى علوم دينى به كربلا برد. محمد تقى، مقدمات علوم دينى را نزد مدرسان بزرگ كربلا همچون سيد على نقى طباطبايى (متوفاى 1249 ق) آموخت. پس از آن به درس [[اردکانی، محمدحسین|آیتالله فاضل اردكانى]] (1302 ق) از استوانه هاى علم اصول در آمد. | ||
سپس به همراه رفيق درس و بحث خود، | سپس به همراه رفيق درس و بحث خود، آیتالله فشاركى اصفهانى به سامرا رفت و در درس آیتالله ميرزا محمد حسن شيرازى (ميرزاى بزرگ) شركت نمود و پس از چندى در شمار فاضل ترين شاگردان ميرزاى بزرگ قرار گرفت و خود نيز به تدريس پرداخت. پس از درگذشت آیتالله ميرزا محمد حسن شيرازى 1312ق جمع زيادى از شاگردان وى جذب حوزه درسى او گرديدند و از دانش ايشان بهره مى جستند. در همين ايام بود كه وى به ميرزاى دوم شهرت يافت. | ||
==مرجعيت== | ==مرجعيت== | ||
پس از وفات | پس از وفات آیتالله [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد محمد كاظم يزدى]]، آیتالله ميرزا محمد تقى شيرازى مرجع تقليد شيعيان جهان شد. محل سكونت اين زعيم بزرگ در شهر سامرا بود و از آنجا در جمادى الاول 1337ق به كربلا نقل مكان كرد. و چون به كربلا رسيد، مورد استقبال بى نظير مردم شهر قرار گرفت. | ||
ميرزا گر چه در سن كهولت (88 سالگى) بود، ليكن روحيهاى بسيار عالى داست و آشكارا عليه انگلستان موضع گيرى مى كرد. | ميرزا گر چه در سن كهولت (88 سالگى) بود، ليكن روحيهاى بسيار عالى داست و آشكارا عليه انگلستان موضع گيرى مى كرد. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
ب - عدالت | ب - عدالت | ||
از شاگردان او | از شاگردان او آیتالله شيخ محمد كاظم شيرازى(ره) درباره عدالت ميرزا سوال شد، وى پاسخ داد: «از من درباره عصمت او پرسش كنيد نه از عدالتش»! | ||
ج - غيرت دينى | ج - غيرت دينى | ||
نامبرده درباره شخصيت عظيم | نامبرده درباره شخصيت عظيم آیتالله محمد تقى شيرازى مى نويسد: «ميرزا محمد تقى پيشواى انقلاب عراق و نخستين فروزنده شعله آن، از بزرگترين عالمان و مشهورترين چهرههاى عصر خويش در علم و تقوا و غيرت دينى بود. موضع گيرى با عظمت وى در برابر دولت انگليس در واقعه انقلاب عراق و طلب حقوق بر باد رفته مردم آن ديار، و امر به دفاع و صدور آن فتواى پر اهميت كه عراق را دگرگون كرد، يكى از آنهاست. و اين به سبب عظمت اين شخص در جامعه و مكانتى كه در دلهاى مردم داشت، بود. او بحق هر چه داشت و هر نيرو و امكانى كه در توانش بود، در اين راه گذاشت، حتى از فرزندان خويش نيز دريغ نورزيد، چه در همين جريان بود كه پسرش ميرزا محمد رضا دستگير شد. آرى او استقلال كشور اسلامى عراق را به بهاى جان خويش و فرزندانش خريد.» | ||
د - بردبارى و فروتنى | د - بردبارى و فروتنى | ||
آیتالله ميرزا محمد تقى شيرازى فردى بسيار خويشتن دار بود. از وى مشاهده نشد كه حتى نسبت به كسانى كه درباره او جسارت و بى ادبى كردند، خشمگين شود. وى هميشه با نشاط بود و تبسمى بر لب داشت. | |||
خشوع و تواضع وى باعث مى شد كه نگاهش را هرگز به بالا نيندازد. و هنگام تدريس بر فراز منبر به پايين نظر مى افكند نه به صورت شاگردانش. او علم و عمل را در زيباترين صورتش به هم آميخته بود. | خشوع و تواضع وى باعث مى شد كه نگاهش را هرگز به بالا نيندازد. و هنگام تدريس بر فراز منبر به پايين نظر مى افكند نه به صورت شاگردانش. او علم و عمل را در زيباترين صورتش به هم آميخته بود. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
==در راه اتحاد== | ==در راه اتحاد== | ||
آیتالله ميرزا محمد تقى شيرازى، فقيهى هوشمند و بيدار بود و مى دانست كه دولتهاى غربى و مخالفان اسلام بخصوص بريتانياى چپاولگر براى دستيابى به مقاصد شوم خويش و استعمار كشورهاى مسلمان، از اتحاد آنان سخت در بيم و هراسند و با تمام قوا سعى دارند بين آنان تفرقه بيندازند. وى با درك اين واقعيت، كوشش بسيارى كرد تا ميان سنى و شيعه اتحاد برقرار كند و نقشههاى شوم استعمار را نقش بر آب سازد. | |||
==حيات سياسى== | ==حيات سياسى== | ||
ارزشمندترين فعاليت سياسى | ارزشمندترين فعاليت سياسى آیتالله ميرزا محمد تقى شيرازى، رهبرى انقلاب بزرگ عراق در 1920 بود. | ||
پس از اينكه انگلستان در 29 تشرين اول 1914م (1332 ق) عليه امپراتورى عثمانى اعلان جنگ كرد در ششم تشرين دوم تصميم گرفت شهر بصره در عراق را به تصرف خويش در آورد. چون اهالى بصره از اين موضوع اطلاع پيدا كردند سخت به هراس افتاده از علما كمك خواستند. عالمان آگاه به زمان اين بار نيز چون هميشه موضع گيرى مناسبى اتخاذ كردند و به نداى مظلومانه مردم بصره پاسخ مساعد دادند. آنان، هم فتوا بر وجوب دفاع دادند و هم مردم را به پيكار عليه انگليس متجاوز تحريك و تشويق كردند. خود نيز پيشاپيش مجاهدان و عشاير عراق به طرف ميدانهاى نبرد حركت كردند. | پس از اينكه انگلستان در 29 تشرين اول 1914م (1332 ق) عليه امپراتورى عثمانى اعلان جنگ كرد در ششم تشرين دوم تصميم گرفت شهر بصره در عراق را به تصرف خويش در آورد. چون اهالى بصره از اين موضوع اطلاع پيدا كردند سخت به هراس افتاده از علما كمك خواستند. عالمان آگاه به زمان اين بار نيز چون هميشه موضع گيرى مناسبى اتخاذ كردند و به نداى مظلومانه مردم بصره پاسخ مساعد دادند. آنان، هم فتوا بر وجوب دفاع دادند و هم مردم را به پيكار عليه انگليس متجاوز تحريك و تشويق كردند. خود نيز پيشاپيش مجاهدان و عشاير عراق به طرف ميدانهاى نبرد حركت كردند. | ||
آیتالله ميرزا محمد تقى شيرازى كه ساكن كربلا بود. روح مبارزه با انگلستان را در كالبد مسلمانان دميد. خود نيز شجاعانه براى به دست آوردن حقوق پايمال شده عراقيان قيام كرد، و فتواى تاريخى و حماسى خويش را كه غيرت وطنى و دينى مردم عراق را به جوش آورد، صادر كرد و مردم عراق را براى جهاد مقدس در مقابل بريتانياى تجاوزگر مهيا نمود. در پى صدور اين فتوا، انقلابى ملى و اسلامى به نام «انقلاب عشرين» يا انقلاب بزرگ عراق تبلور يافت كه سرانجام به رهايى عراق از تسلط انگلستان منجر شد. | |||
ميرزا به طور مداوم و با پشتكارى فراوان، مردم مسلمان عراق را براى يارى دين و بيرون راندن كفار متجاوز از كشور اسلامى بر مى انگيخت. او براى رسيدن به اهداف خويش از جان خود و فرزندانش نيز دريغ نمى كرد. | ميرزا به طور مداوم و با پشتكارى فراوان، مردم مسلمان عراق را براى يارى دين و بيرون راندن كفار متجاوز از كشور اسلامى بر مى انگيخت. او براى رسيدن به اهداف خويش از جان خود و فرزندانش نيز دريغ نمى كرد. | ||
آیتالله محمد تقى شيرازى در نيمه اول سال 1919م شيخ مهدى خالصى را كه از دشمنان سر سخت انگلستان بود به منظور مشاوره در امور دينى و سياسى از كاظمين به كربلا فراخواند. همچنين وى از بزرگانى ديگر مانند آیتالله كاشانى، سيد محمد على شهرستانى، ميرزا احمد خراسانى و فرزند خويش ميرزا محمد رضا براى مشاوره در امور سياسى و رهبرى نهضت استفاده مى كرد. در حقيقت اين پنج تن ياور وى در مشكلات و مصايب و مدافع ايشان در مواقع حساس و بحرانى بودند. | |||
===جمعيت اسلامى=== | ===جمعيت اسلامى=== | ||
در پى برگزارى انتخابات در عراق مخالفتهايى در شهرهايى نظير بغداد و كربلا عليه انگلستان صورت گرفت. در كربلا ميرزا محمد رضا فرزند ميرزا، تشكيلاتى به نام «الجمعيه الاسلاميه» به وجود آورد. هدف اين گروه مبارزه با قيموميت انگلستان و آزاد سازى عراق از سلطه اجانب بود. آنان در نظر داشتند پس از استقلال، عراق را تحت رياست فردى مسلمان در آورند. در آن هنگام | در پى برگزارى انتخابات در عراق مخالفتهايى در شهرهايى نظير بغداد و كربلا عليه انگلستان صورت گرفت. در كربلا ميرزا محمد رضا فرزند ميرزا، تشكيلاتى به نام «الجمعيه الاسلاميه» به وجود آورد. هدف اين گروه مبارزه با قيموميت انگلستان و آزاد سازى عراق از سلطه اجانب بود. آنان در نظر داشتند پس از استقلال، عراق را تحت رياست فردى مسلمان در آورند. در آن هنگام آیتالله ميرزاى شيرازى در تقويت اين حركت، فتوايى بدين صورت صادر كرد: | ||
«هيچ مسلمانى حق انتخاب و اختيار غير مسلمان را براى حكومت و سلطنت بر مسلمانان ندارد.» | «هيچ مسلمانى حق انتخاب و اختيار غير مسلمان را براى حكومت و سلطنت بر مسلمانان ندارد.» | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
هنوز مدتى كوتاه از فعاليتهاى جمعيت اسلامى نگذشته بود كه انگلستان تصميم به دستگيرى و تبعيد اعضاى فعال آن گرفت. و در ذيقعده 1337ق تعدادى از اعضاى آن دستگير و به بغداد فرستاده شدند تا از آنجا به هندوستان تبعيد گردند. | هنوز مدتى كوتاه از فعاليتهاى جمعيت اسلامى نگذشته بود كه انگلستان تصميم به دستگيرى و تبعيد اعضاى فعال آن گرفت. و در ذيقعده 1337ق تعدادى از اعضاى آن دستگير و به بغداد فرستاده شدند تا از آنجا به هندوستان تبعيد گردند. | ||
هنگامى كه ميرزا محمد تقى شيرازى از اين حادثه آگاه شد، نامه اعتراض آميزى به ويلسون نوشت و خواستار آزادى آن گروه گرديد. پاسخ نامه مايوس كننده بود و بدين جهت | هنگامى كه ميرزا محمد تقى شيرازى از اين حادثه آگاه شد، نامه اعتراض آميزى به ويلسون نوشت و خواستار آزادى آن گروه گرديد. پاسخ نامه مايوس كننده بود و بدين جهت آیتالله تصميم هجرت انگليس را صادر كند. انتشار اين خبر موجب رعب انگليس گشت و پس از مدتى تبعيد شدگان آزاد و به وطن خويش باز گردانده شدند. | ||
===فتواى مشهور=== | ===فتواى مشهور=== | ||
آیتالله ميرزا محمد تقى شيرازى فتواى مشهور خود را به نام «فتواى دفاعيه» كه مجوزى رسمى براى نهضت مسلحانه مردم عراق بود، بدين صورت صادر كرد: | |||
«مطالبه حقوق بر عراقيان واجب است. و بر آنان واجب است در ضمن درخواستهاى خويش رعايت آرامش و امنيت را بنمايند و در صورتى كه انگلستان از پذيرش درخواستهايشان خوددارى ورزد، جايز است به قوه دفاعى متوسل شوند.» | «مطالبه حقوق بر عراقيان واجب است. و بر آنان واجب است در ضمن درخواستهاى خويش رعايت آرامش و امنيت را بنمايند و در صورتى كه انگلستان از پذيرش درخواستهايشان خوددارى ورزد، جايز است به قوه دفاعى متوسل شوند.» | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
===حمايت از جبههها=== | ===حمايت از جبههها=== | ||
آیتالله شيرازى به رغم كهولت و ناتوانى جسمى، به انقلاب و امور مربوط به آن بسيار اهميت مى داد. وى براى پيشبرد اهداف مقدس انقلاب عراق و تامين نيازمنديهاى جبهه، هر چه از دستش بر مى آمد انجام مى داد. | |||
نوشته اند: | نوشته اند: | ||
«مقلدان | «مقلدان آیتالله شيرازى از دورترين نقاط، وجوهات شرعى را براى وى ارسال مى كردند، لذا در برخى از روزها نزد وى انبوهى از طلا و نقره به چشم مى خورد، ولى او على رغم اصرار خانوادهاش بر صرف مقدارى از آنها براى مخارج ضرورى منزل، همه را به جبهه هاى جنگ مى فرستاد.» | ||
==شاگردان == | ==شاگردان == | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
چند تن از شاگردان وى: | چند تن از شاگردان وى: | ||
- | - آیتالله شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] (1293 - 1389 ق) | ||
- | - آیتالله شيخ [[حائری یزدی، عبدالکریم|عبدالكريم حائرى]] (1276 - 1355 ق) موسس حوزه علميه قم | ||
- | - آیتالله [[بلاغی، محمدجواد|شيخ محمد جواد بلاغى]] نجفى (1282 - 1352 ق) | ||
- | - آیتالله حاج آقا حسين طباطبايى قمى (1282 - 1366 ق) | ||
- سيد جمالالدين موسوى گلپايگانى (1295 - 1377 ق) | - سيد جمالالدين موسوى گلپايگانى (1295 - 1377 ق) | ||
- | - آیتالله شيخ محمد كاظم شيرازى (1292 - 1367 ق) | ||
- | - آیتالله شيخ محمد على شاه آبادى استاد اخلاق [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قدس د سره) | ||
- | - آیتالله شهابالدين مرعشى نجفى | ||
==تأليفات== | ==تأليفات== | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
ميرزا محمد تقى شيرازى، رهبر فقيه و مجاهد بزرگ انقلاب مردمى و اسلامى عراق، پس از عمرى مجاهدت و تلاش علمى و سياسى و اجتماعى و رهبرى انقلاب، نا بهنگام وفات كرد و در بحبوحه انقلاب كه او مركز ثقل آن شناخته مى شد و همه اميدها به او بود، ناگهان دعوت حق را لبيك گفت. | ميرزا محمد تقى شيرازى، رهبر فقيه و مجاهد بزرگ انقلاب مردمى و اسلامى عراق، پس از عمرى مجاهدت و تلاش علمى و سياسى و اجتماعى و رهبرى انقلاب، نا بهنگام وفات كرد و در بحبوحه انقلاب كه او مركز ثقل آن شناخته مى شد و همه اميدها به او بود، ناگهان دعوت حق را لبيك گفت. آیتالله سيد هبه الدين شهرستانى كه از نزديكان ميرزاى شيرازى بود، درباره درگذشت اين مرجع و رهبر بزرگ مى گويد: | ||
«در يكى از روزها وقتى | «در يكى از روزها وقتى آیتالله شيرازى براى خواندن نماز به صحن مطهر امام حسين عليهالسلام مى رفت، با تعداد زيادى از جنازههاى شهدا كه از جبهههاى جنگ آورده شده بود، مواجه شد. اين صحنه اثر نامطلوبى بر وى گذارد به طورى كه آشكارا مى شد نشانههاى درد و ناراحتى را در چهرهاش مشاهد كرد. اين آخرين روزى بود كه وى براى اداى فريضه نماز از منزلش خارج مى شد. چون وضعيت مزاجى وى بعد از آن رو به وخامت گذاشت و به بستر بيمارى افتاد و چيزى نگذشت كه دعوت حق را لبيك گفت.» | ||
آیتالله سيد مرتضى طباطبايى درباره كيفيت وفات ميرزا مى گويد: | |||
«انگليسيها با نيرنگ و حيله به ميرزا سم دادند و او را به قتل رساندند. اين كار توسط يكى از كارگزارانشان كه تظاهر به تدين و تقدس مى كرد و به شغل عطارى مشغول بود صورت گرفت...» | «انگليسيها با نيرنگ و حيله به ميرزا سم دادند و او را به قتل رساندند. اين كار توسط يكى از كارگزارانشان كه تظاهر به تدين و تقدس مى كرد و به شغل عطارى مشغول بود صورت گرفت...» | ||
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
نورالدين شاهرودى در اين باره مى گويد: | نورالدين شاهرودى در اين باره مى گويد: | ||
«آیتالله شيرازى در حساس ترين و بحرانى ترين دوران انقلاب در زمانى كه اين نهضت مقدس احتياج شديدى به وجود وى داشت، بيمار شد و پس از اينكه بيمارى وى شدت پيدا كرد، در شب چهارشنبه سيزدهم ذيحجه 1338 ق. درگذشت.» | |||
در همان هنگام شايع شده بود كه وى با دسيسه يكى از عمال انگليسى مسموم شده است. چون اين فرد انگليسى همان عطارى بود كه در جنب منزل ميرزاى شيرازى به تهيه و فروش داروهاى گياهى مشغول بود و خانواده ميرزا براى معالجه وى از او دارو خريدارى مى كردند. اين بود كه عطار مذكور در ميان داروهاى ميرزا سم ريخته بود و بدين وسيله او را به شهادت رساند. | در همان هنگام شايع شده بود كه وى با دسيسه يكى از عمال انگليسى مسموم شده است. چون اين فرد انگليسى همان عطارى بود كه در جنب منزل ميرزاى شيرازى به تهيه و فروش داروهاى گياهى مشغول بود و خانواده ميرزا براى معالجه وى از او دارو خريدارى مى كردند. اين بود كه عطار مذكور در ميان داروهاى ميرزا سم ريخته بود و بدين وسيله او را به شهادت رساند. | ||
پيكر پاك | پيكر پاك آیتالله ميرزا محمد تقى شيرازى در صحن مطهر امام حسين عليهالسلام سمت شرقى قبله به خاك سپرده شد. | ||
آیتالله شهرستانى پس از درگذشت ميرزا محمد تقى شيرازى اين بيانيه را خطاب به رهبران انقلاب عراق صادر كرد: | |||
«به شما رهبران انقلاب و به كليه مسلمين جهان، وفات حجه الاسلام و رئيس علماء اعلام و ركن نهضت عرب و روح حركت اسلامى ميرزا محمد تقى شيرازى را تسليت مى گوييم. خداوند روح او را پاكتر و ضريح او را نورانى گرداند. خورشيد زندگى مقدس او به هنگام غروب روز سه شنبه سوم ذيحجه سال 1338 غروب كرد بعد از اين كه آن بزرگوار عمرى را به احياء علم و دين و نابود ساختن نقشه هاى شيطانى كافران گذراند. آنچه امروز قلوب پيروانش را تسلى مى دهد قدرت اصول و مبادى است كه او براى آنها مبارزه كرد...» | «به شما رهبران انقلاب و به كليه مسلمين جهان، وفات حجه الاسلام و رئيس علماء اعلام و ركن نهضت عرب و روح حركت اسلامى ميرزا محمد تقى شيرازى را تسليت مى گوييم. خداوند روح او را پاكتر و ضريح او را نورانى گرداند. خورشيد زندگى مقدس او به هنگام غروب روز سه شنبه سوم ذيحجه سال 1338 غروب كرد بعد از اين كه آن بزرگوار عمرى را به احياء علم و دين و نابود ساختن نقشه هاى شيطانى كافران گذراند. آنچه امروز قلوب پيروانش را تسلى مى دهد قدرت اصول و مبادى است كه او براى آنها مبارزه كرد...» | ||
«فوت | «فوت آیتالله شيرازى تاثير زيادى در عراق و ايران داشت و مجالس متعددى براى گرامى داشت آن مرحوم تشكيل گرديد. بعد از وفات اين مرجع بزرگ، رهبران مذهبى نهضت، حضرت آیتالله شيخ فتح الله اصفهانى معروف به «شيخ الشريعه» را براى اشراف و رهبرى انقلاب برگزيدند. | ||
ویرایش