۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
در مبحث مشترکات این بخش، وجه تمییز راویانی که دارای نام و یا کنیه مشترکند، بیان شده است؛ مثلا درباره ابوبصیر آمده است: ابوبصیر مطلق همان لیث بن بختری است. اگر شعیب بن یعقوب از ابوبصیر روایتی نقل کند آن ابوبصیر، یحیی بن قاسم است و ابوبصیر بطائنی همان یحیی بن قاسم است.<ref>ر.ک: همان، ص255</ref> | در مبحث مشترکات این بخش، وجه تمییز راویانی که دارای نام و یا کنیه مشترکند، بیان شده است؛ مثلا درباره ابوبصیر آمده است: ابوبصیر مطلق همان لیث بن بختری است. اگر شعیب بن یعقوب از ابوبصیر روایتی نقل کند آن ابوبصیر، یحیی بن قاسم است و ابوبصیر بطائنی همان یحیی بن قاسم است.<ref>ر.ک: همان، ص255</ref> | ||
مبحث بعدی این بخش، به کتب رجالیای اختصاص دارد که مقدس اردبیلی در کتابش آورده است. مقدس اردبیلی نام سه کتاب ابن غضائری، [[تقیالدین حلی، حسن بن علی|ابن داود]] و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] را در کتاب فقهیاش ذکر کرده است | مبحث بعدی این بخش، به کتب رجالیای اختصاص دارد که مقدس اردبیلی در کتابش آورده است. مقدس اردبیلی نام سه کتاب ابن غضائری، [[تقیالدین حلی، حسن بن علی|ابن داود]] و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] را در کتاب فقهیاش ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص258</ref> | ||
از دیگر مباحث این بخش، مطالبی است پیرامون مراسیل ابن ابیعمیر و مکاتبات امام با اصحاب خویش و ارزش این دو از حیث صحت و ضعف | از دیگر مباحث این بخش، مطالبی است پیرامون مراسیل ابن ابیعمیر و مکاتبات امام با اصحاب خویش و ارزش این دو از حیث صحت و ضعف.<ref>ر.ک: همان، ص258 و 259</ref> | ||
مطلب پایانی این بخش پیرامون برخی از مبانی رجالی است؛ همچون: «روایت موثق و حسن قابلیت معارضه با روایت صحیح ندارند» و «عمل اصحاب به یک روایت، جابر ضعف سند است» | مطلب پایانی این بخش پیرامون برخی از مبانی رجالی است؛ همچون: «روایت موثق و حسن قابلیت معارضه با روایت صحیح ندارند» و «عمل اصحاب به یک روایت، جابر ضعف سند است».<ref>ر.ک: همان، ص260</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
وی درباره اقسام کفر میگوید: کفر بر چهار قسم است: الف)- کفر صریح: این در صورتی است که کسی علنی اعلام کند که من منکر دین اسلام هستم؛ ب)- کفر باطنی یا نفاق؛ ج)- ادعای اعتقاد به دین اسلام با درآمیختن آن با مذهب انحرافی؛ د)- اعتقاد به اسلام با انکار برخی از ضروریات آن. | وی درباره اقسام کفر میگوید: کفر بر چهار قسم است: الف)- کفر صریح: این در صورتی است که کسی علنی اعلام کند که من منکر دین اسلام هستم؛ ب)- کفر باطنی یا نفاق؛ ج)- ادعای اعتقاد به دین اسلام با درآمیختن آن با مذهب انحرافی؛ د)- اعتقاد به اسلام با انکار برخی از ضروریات آن. | ||
ایشان میگوید: مقدس اردبیلی با توجه به آیه شریفه «'''إنما المشركون نجس فلا يقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا'''»، کفر صریح را در کسانی میداند که انکار دین اسلام را آشکارا اعلام کنند | ایشان میگوید: مقدس اردبیلی با توجه به آیه شریفه «'''إنما المشركون نجس فلا يقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا'''»، کفر صریح را در کسانی میداند که انکار دین اسلام را آشکارا اعلام کنند.<ref>ر.ک: همان، ص304</ref> | ||
===عدل=== | ===عدل=== | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
مؤلف در این بحث میگوید: شیعه برخلاف اهل سنت بر عدم سهو نبی در امور دینی، تکالیف شرعی (در امور تبلیغی و غیر تبلیغی) متفقند. در این میان اقوال کسانی مانند [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] که سهو نبی را پذیرفتهاند از اقوال شاذ بشمار میرود. | مؤلف در این بحث میگوید: شیعه برخلاف اهل سنت بر عدم سهو نبی در امور دینی، تکالیف شرعی (در امور تبلیغی و غیر تبلیغی) متفقند. در این میان اقوال کسانی مانند [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] که سهو نبی را پذیرفتهاند از اقوال شاذ بشمار میرود. | ||
ظاهر عبارت طبرسی در «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» این است که وی معتقد است: «اسهاء و انساء از طرف خداوند نسبت به پیامبر واقع شده»، ولی مقدس اردبیلی این را نپذیرفته و آیه شریفهای را که در این مورد آمده، از قبیل «إياك أعني و اسمعي يا جارة» دانسته که هرچند خطابش به پیامبر است، ولی مراد غیر پیامبر میباشد | ظاهر عبارت طبرسی در «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» این است که وی معتقد است: «اسهاء و انساء از طرف خداوند نسبت به پیامبر واقع شده»، ولی مقدس اردبیلی این را نپذیرفته و آیه شریفهای را که در این مورد آمده، از قبیل «إياك أعني و اسمعي يا جارة» دانسته که هرچند خطابش به پیامبر است، ولی مراد غیر پیامبر میباشد.<ref>ر.ک: همان، ص316</ref> | ||
===معاد=== | ===معاد=== | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
چهارمین بحث کتاب درباره معاد است. این اصل را تمام مسلمین قبول دارند و اصلی از اصول دین میدانند. | چهارمین بحث کتاب درباره معاد است. این اصل را تمام مسلمین قبول دارند و اصلی از اصول دین میدانند. | ||
احباط و خلقت بهشت و جهنم از مباحث این بخش از کتاب است | احباط و خلقت بهشت و جهنم از مباحث این بخش از کتاب است.<ref>ر.ک: همان، ص324 تا 333</ref> | ||
===امامت=== | ===امامت=== | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۳: | ||
مباحث این کتاب با حقیقت و مجاز آغاز شده و با تقیه و اجتهاد ختم شده است. | مباحث این کتاب با حقیقت و مجاز آغاز شده و با تقیه و اجتهاد ختم شده است. | ||
یکی از مباحثی که در علم اصول مطرح است این است که آیا نهی در عبادات و معاملات باعث فساد آن میشود یا خیر؟ جناب آقای شیخالاسلامی با رجوع به بحث تیمم و غسل در کتاب «مجمع الفائدة و البرهان»، نظر مقدس اردبیلی را از بین جملات ایشان استخراج کرده و میگوید: اگر تیمم و غسل منهی باشد، نهی باعث بطلان آن میشود؛ زیرا نهی در عبادت باعث فساد آن میگردد | یکی از مباحثی که در علم اصول مطرح است این است که آیا نهی در عبادات و معاملات باعث فساد آن میشود یا خیر؟ جناب آقای شیخالاسلامی با رجوع به بحث تیمم و غسل در کتاب «مجمع الفائدة و البرهان»، نظر مقدس اردبیلی را از بین جملات ایشان استخراج کرده و میگوید: اگر تیمم و غسل منهی باشد، نهی باعث بطلان آن میشود؛ زیرا نهی در عبادت باعث فساد آن میگردد.<ref>ر.ک: همان، ص448. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش