۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
قاسيون نام كوهى است مشرف بر شهر دمشق كه در آن، غارهايى است كه آثار پيامبران در آن يافت مىشود و در دامنه آن، قبورى از صلحا وجود دارد. اين كوه، كوهى است مقدس كه درباره آن، روايات و اخبارى نقل مىشود، از جمله آنكه در اين كوه، غارى است به نام «غار الدم» كه گفته شده: قابيل، برادر خود هابيل را در آنجا كشت. در آنجا، رنگى قرمز شبيه به خون است كه گفته مىشود آن خون هابيل است و سنگى افتاده است كه گفته مىشود آن سنگى است كه قابيل سر هابيل را با آن شكافت و نيز در آن كوه، غارى است به نام غار الجوع كه گمان مىبرند چهل پيامبر در آن مرده است. دامنه كوه قاسيون، اكنون به «صالحيه» مشهور است. كوه صالحيه، مدفن عده بسيارى از بزرگان و دانشمندان و از جمله «محى الدين عربى» است. فعلا محل بزرگى است كه تا دامنههاى كوه امتداد پيدا كرده است و داراى رباطها، دو جامع و مدارس زيادى است. سكنه اوليه اين شهر از اهالى بيتالمقدس بودند كه از شهر مزبور كوچيده و به اينجا آمدند. اين واقعه قبل از فتح صلاح الدين در زمان حكومت فرنگيان بوده است. بعد از سكونت اينان، مردمان زيادى تبركا به اين محله آمده، اقامت اختيار كردند.<ref>دهخدا، مدخل قاسيون</ref> | قاسيون نام كوهى است مشرف بر شهر دمشق كه در آن، غارهايى است كه آثار پيامبران در آن يافت مىشود و در دامنه آن، قبورى از صلحا وجود دارد. اين كوه، كوهى است مقدس كه درباره آن، روايات و اخبارى نقل مىشود، از جمله آنكه در اين كوه، غارى است به نام «غار الدم» كه گفته شده: قابيل، برادر خود هابيل را در آنجا كشت. در آنجا، رنگى قرمز شبيه به خون است كه گفته مىشود آن خون هابيل است و سنگى افتاده است كه گفته مىشود آن سنگى است كه قابيل سر هابيل را با آن شكافت و نيز در آن كوه، غارى است به نام غار الجوع كه گمان مىبرند چهل پيامبر در آن مرده است. دامنه كوه قاسيون، اكنون به «صالحيه» مشهور است. كوه صالحيه، مدفن عده بسيارى از بزرگان و دانشمندان و از جمله «محى الدين عربى» است. فعلا محل بزرگى است كه تا دامنههاى كوه امتداد پيدا كرده است و داراى رباطها، دو جامع و مدارس زيادى است. سكنه اوليه اين شهر از اهالى بيتالمقدس بودند كه از شهر مزبور كوچيده و به اينجا آمدند. اين واقعه قبل از فتح صلاح الدين در زمان حكومت فرنگيان بوده است. بعد از سكونت اينان، مردمان زيادى تبركا به اين محله آمده، اقامت اختيار كردند.<ref>دهخدا، مدخل قاسيون</ref> | ||
از جمله مطالب مطرحشده در اين باب، عبارتند از: سبب هجرت بنى قدامه به دمشق، هجرت احمد بن قدامه، اسامى مردان و زنان مهاجر به دمشق، مدفونين از بنى قدامه در مسجد ابوصالح، مخاصمه بنى الحنبلى با بنى قدامه، رفتن بنى قدامه به كوه قاسيون و | از جمله مطالب مطرحشده در اين باب، عبارتند از: سبب هجرت بنى قدامه به دمشق، هجرت احمد بن قدامه، اسامى مردان و زنان مهاجر به دمشق، مدفونين از بنى قدامه در مسجد ابوصالح، مخاصمه بنى الحنبلى با بنى قدامه، رفتن بنى قدامه به كوه قاسيون و.<ref>متن كتاب، ص 66 - 87</ref> | ||
باب پنجم تا هشتم، ناقص بوده و جا افتاده است. | باب پنجم تا هشتم، ناقص بوده و جا افتاده است. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
مدارس حنفيه: آمديه، شبليه، عزيزيه، علميه، جركسيه، يغموريه، مقدميه، ميطوريه، معظميه، مرشديه، قاهريه و جماليه.<ref>همان، ص 193</ref>؛ | مدارس حنفيه: آمديه، شبليه، عزيزيه، علميه، جركسيه، يغموريه، مقدميه، ميطوريه، معظميه، مرشديه، قاهريه و جماليه.<ref>همان، ص 193</ref>؛ | ||
مدارس حنابله: صاحبه، ضيائيه و | مدارس حنابله: صاحبه، ضيائيه و....<ref>همان، ص 236</ref>؛ | ||
در باب شانزدهم، خانقاههاى صالحيه كه عبارتند از: باسطيه، حساميه، عزيه، حاجبيه و قلانسيه.<ref>همان، ص274</ref>و در باب هفدهم، زاويههاى آن، معرفى شده است كه نام برخى از آنها، عبارت است از: ارمويه، دينوريه، سيوفيه، عماديه، غسوليه، فقاعيه، فرنثيه، قواميه، صوابيه، شياحيه، شهيديه، احمديه، داووديه، رجيحيه، نحلاويه، ملكيه، قطنانيه، سبيليه، كريميه، منصوريه، مباركيه و | در باب شانزدهم، خانقاههاى صالحيه كه عبارتند از: باسطيه، حساميه، عزيه، حاجبيه و قلانسيه.<ref>همان، ص274</ref>و در باب هفدهم، زاويههاى آن، معرفى شده است كه نام برخى از آنها، عبارت است از: ارمويه، دينوريه، سيوفيه، عماديه، غسوليه، فقاعيه، فرنثيه، قواميه، صوابيه، شياحيه، شهيديه، احمديه، داووديه، رجيحيه، نحلاويه، ملكيه، قطنانيه، سبيليه، كريميه، منصوريه، مباركيه و.<ref>همان، ص 284</ref> | ||
در باب هجدهم، تربتهاى صالحيه نام برده شدهاند كه برخى از آنها، عبارتند از: اسديه، ايدمريه، استدياريه، بزوريه، بلبانيه، بهنسيه، بهائيه، تكريتيه، جماليه اسنائيه، حافظيه، خطابيه، دوباجيه، زاهريه، سنقريه، سلاميه، شهابيه و | در باب هجدهم، تربتهاى صالحيه نام برده شدهاند كه برخى از آنها، عبارتند از: اسديه، ايدمريه، استدياريه، بزوريه، بلبانيه، بهنسيه، بهائيه، تكريتيه، جماليه اسنائيه، حافظيه، خطابيه، دوباجيه، زاهريه، سنقريه، سلاميه، شهابيه و.<ref>همان، ص 308</ref> | ||
در باب نوزدهم، از دو بيمارستان صالحيه به نامهاى قيمرى و شرفى نام برده شده.<ref>همان، ص 346</ref>؛ در باب بيستم، مساجد و رباطات آن، معرفى گرديده.<ref>همان، ص 348</ref>؛ در باب بيست و يكم، از مآذن و بارگاههاى آن نام برده شده.<ref>همان، ص 360</ref>و در باب بيست و دوم، به انهار و چاهها.<ref>همان، ص 366</ref>و در باب بيست و سوم، به حمامهاى مشهور آن اشاره گرديده است.<ref>همان، ص 372</ref> | در باب نوزدهم، از دو بيمارستان صالحيه به نامهاى قيمرى و شرفى نام برده شده.<ref>همان، ص 346</ref>؛ در باب بيستم، مساجد و رباطات آن، معرفى گرديده.<ref>همان، ص 348</ref>؛ در باب بيست و يكم، از مآذن و بارگاههاى آن نام برده شده.<ref>همان، ص 360</ref>و در باب بيست و دوم، به انهار و چاهها.<ref>همان، ص 366</ref>و در باب بيست و سوم، به حمامهاى مشهور آن اشاره گرديده است.<ref>همان، ص 372</ref> |
ویرایش