با علامه در المیزان از منظر پرسش و پاسخ: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>')
خط ۶۳: خط ۶۳:
#نويسنده در پاسخ پرسش از مقصود از اضطرار در آيه ''' «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ...» '''، از علامه نقل كرده است كه: مراد اين است كه خدا دعاى دعاكنندگان را مستجاب و حوائجشان را برمى‌آورد و اگر قيد اضطرار را در بين آورد، براى اين است كه در حال اضطرار، دعاى داعى از حقيقت برخوردار است و ديگر گزاف و بيهوده نيست؛ چون تا آدمى بيچاره و درمانده نشود، دعاهايش آن واقعيت و حقيقت را كه در حال اضطرار واجد است، ندارد.<ref>ر.ك: همان، ج1، ص666</ref>
#نويسنده در پاسخ پرسش از مقصود از اضطرار در آيه ''' «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ...» '''، از علامه نقل كرده است كه: مراد اين است كه خدا دعاى دعاكنندگان را مستجاب و حوائجشان را برمى‌آورد و اگر قيد اضطرار را در بين آورد، براى اين است كه در حال اضطرار، دعاى داعى از حقيقت برخوردار است و ديگر گزاف و بيهوده نيست؛ چون تا آدمى بيچاره و درمانده نشود، دعاهايش آن واقعيت و حقيقت را كه در حال اضطرار واجد است، ندارد.<ref>ر.ك: همان، ج1، ص666</ref>
#نويسنده در مورد وجه تسميه «قرآن» نوشته است: كلمه «قرآن»، اسم كتابى است كه خداى تعالى آن را بر پيامبر گرامى‌اش محمّد(ص) نازل كرده و به اين جهت كه خوانده مى‌شود (خواندنى شد)، به اين نام ناميده شده است؛ قبلا از جنس خواندنى‌ها نبود و به‌منظور اينكه درخور فهم بشر شود، نازلش كرد و در نتيجه كتابى خواندنى شد؛ چنان‌كه فرمود: ''' «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» '''؛ «ما آن را (قرآن را) كتابى خواندنى و عربى كرديم؛ باشد كه شما دركش كنيد».<ref>ر.ك: همان، ج2، ص323-324</ref>
#نويسنده در مورد وجه تسميه «قرآن» نوشته است: كلمه «قرآن»، اسم كتابى است كه خداى تعالى آن را بر پيامبر گرامى‌اش محمّد(ص) نازل كرده و به اين جهت كه خوانده مى‌شود (خواندنى شد)، به اين نام ناميده شده است؛ قبلا از جنس خواندنى‌ها نبود و به‌منظور اينكه درخور فهم بشر شود، نازلش كرد و در نتيجه كتابى خواندنى شد؛ چنان‌كه فرمود: ''' «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» '''؛ «ما آن را (قرآن را) كتابى خواندنى و عربى كرديم؛ باشد كه شما دركش كنيد».<ref>ر.ك: همان، ج2، ص323-324</ref>
#نويسنده در پاسخ به اين پرسش كه چه غرض و هدفى در سوره مباركه يوسف(ع) محوريت دارد، به نقل از علامه چنين پاسخ داده است: غرض اين سوره (يوسف) بيان ولايتى است كه خداوند نسبت به آن بنده‌اش دارد كه ايمان خود را خالص و دلش را از محبت او پر كرده و ديگر جز به‌سوى او به هيچ سوى ديگرى توجه نداشته باشد. چنين بنده‌اى را خداوند، خودش عهده‌دار آموزش شده، او را به بهترين وجهى تربيت مى‌كند، كه هرچند اسباب ظاهرى همه در هلاكتش دست به دست هم داده باشند، او را بزرگ مى‌كند؛ هرچند حوادث، او را خوار بخواهند، عزيزش مى‌كند؛ هرچند نوائب و ناملايمات روزگار، او را به‌سوى ذلّت بكشاند و قدر و منزلتش را منحط سازد... هرپيشامدى كه در طريق تكامل او سدّ راهش مى‌شد، خداوند عين همان پيشامد را وسيله رشد و پخته شدن او و باعث موفقيّت و رسيدن به هدفش قرار داد....<ref>ر.ك: همان، ج2، ص814-815</ref>
#نويسنده در پاسخ به اين پرسش كه چه غرض و هدفى در سوره مباركه يوسف(ع) محوريت دارد، به نقل از علامه چنين پاسخ داده است: غرض اين سوره (يوسف) بيان ولايتى است كه خداوند نسبت به آن بنده‌اش دارد كه ايمان خود را خالص و دلش را از محبت او پر كرده و ديگر جز به‌سوى او به هيچ سوى ديگرى توجه نداشته باشد. چنين بنده‌اى را خداوند، خودش عهده‌دار آموزش شده، او را به بهترين وجهى تربيت مى‌كند، كه هرچند اسباب ظاهرى همه در هلاكتش دست به دست هم داده باشند، او را بزرگ مى‌كند؛ هرچند حوادث، او را خوار بخواهند، عزيزش مى‌كند؛ هرچند نوائب و ناملايمات روزگار، او را به‌سوى ذلّت بكشاند و قدر و منزلتش را منحط سازد... هرپيشامدى كه در طريق تكامل او سدّ راهش مى‌شد، خداوند عين همان پيشامد را وسيله رشد و پخته شدن او و باعث موفقيّت و رسيدن به هدفش قرار داد.<ref>ر.ك: همان، ج2، ص814-815</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش