پرش به محتوا

الحاشية علی كتاب من‌ لايحضره‌ الفقيه (شیخ بهایی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'همرعشی ' به 'ه‌مرعشی ')
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>')
خط ۳۹: خط ۳۹:
شیوه بحاثانه شیخ بهایی در این حاشیه کاملاً هویداست. او دلایل نقد و جرح یک قول را بیان می‌کند، سپس تا جایی که ممکن است به پاسخ‌گویی و دفاع می‌پردازد و آنگاه نتیجه‌گیری می‌نماید.
شیوه بحاثانه شیخ بهایی در این حاشیه کاملاً هویداست. او دلایل نقد و جرح یک قول را بیان می‌کند، سپس تا جایی که ممکن است به پاسخ‌گویی و دفاع می‌پردازد و آنگاه نتیجه‌گیری می‌نماید.


آن‌طور که از متن همین حاشیه برمی آید، نویسنده پیش‌تر کتاب من لا يحضره الفقيه را بر والد ماجدش، شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی از مشایخ بزرگ حدیث، قرائت کرده است؛ چه، یک جا می‌گوید: «... قال والدي - رحمه‌الله - حال قرائتي عليه هذا الكتاب في توجيه كلام المؤلف (طاب ثراه):...» ....<ref>همان، ص34</ref>
آن‌طور که از متن همین حاشیه برمی آید، نویسنده پیش‌تر کتاب من لا يحضره الفقيه را بر والد ماجدش، شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی از مشایخ بزرگ حدیث، قرائت کرده است؛ چه، یک جا می‌گوید: «... قال والدي - رحمه‌الله - حال قرائتي عليه هذا الكتاب في توجيه كلام المؤلف (طاب ثراه):...».<ref>همان، ص34</ref>


خوش‌طبعی این پدر و شوخ‌طبعی آن پسر، در این حاشیه فنی و در خلال مباحث تخصصی آن نیز جایی برای بروز گشوده و عاقبت عیان ساخته است که ورود مردمانی ظریف چون شیخ و پدرش در این‌گونه مباحث با محدثان صرف و اذهان تک‌رشته‌ای چه تفاوتی دارد! حتی در لحن کلام.
خوش‌طبعی این پدر و شوخ‌طبعی آن پسر، در این حاشیه فنی و در خلال مباحث تخصصی آن نیز جایی برای بروز گشوده و عاقبت عیان ساخته است که ورود مردمانی ظریف چون شیخ و پدرش در این‌گونه مباحث با محدثان صرف و اذهان تک‌رشته‌ای چه تفاوتی دارد! حتی در لحن کلام.
خط ۴۵: خط ۴۵:
درباره ابراهیم بن هاشم می‌نویسد: «... هو غير مصرح بتوثيقه في كتب الرجال إلا أن مدحه متظافر، حتی أن والدي (طاب ثراه) كان يقول: إني أستحي أن أخرج حديثه من سلك الصحاح!...»....<ref>همان، ص75</ref>
درباره ابراهیم بن هاشم می‌نویسد: «... هو غير مصرح بتوثيقه في كتب الرجال إلا أن مدحه متظافر، حتی أن والدي (طاب ثراه) كان يقول: إني أستحي أن أخرج حديثه من سلك الصحاح!...»....<ref>همان، ص75</ref>


در عبارتی از فقیه آمده است: «و أكبر ما يقع في البئر الإنسان...»....<ref>همان، ص131</ref>در بعض نسخ «أكثر» نوشته شده و شیخ گرایش به «أكثر» را نتیجه عدم توجه به آن دانسته که «أكبر» بودن انسان ناظر به «نزح عددی» است و... القصه می‌نویسد: «من اعترض عليه بأن الثور أكبر من الآدمي، ففيه نوع من الثورية» ....<ref>همان: ص132</ref>
در عبارتی از فقیه آمده است: «و أكبر ما يقع في البئر الإنسان...»....<ref>همان، ص131</ref>در بعض نسخ «أكثر» نوشته شده و شیخ گرایش به «أكثر» را نتیجه عدم توجه به آن دانسته که «أكبر» بودن انسان ناظر به «نزح عددی» است و... القصه می‌نویسد: «من اعترض عليه بأن الثور أكبر من الآدمي، ففيه نوع من الثورية».<ref>همان: ص132</ref>


شیخ در این حاشیه داستان جالبی را از یک شکار شاه صفوی و مکالمه فقهی خود با شاه و سپس بحثی را که در باب ابن سینا و کتاب قانون با یکی از اطبا کرده، آورده که هم خواندنی است و هم سزاوار تدبر؛ به‌ویژه چون شیخ بلاتردید ثقه است، بل در اوج وثاقت جای دارد، ولذا در صحت ماوقع تردیدی نیست، مسئله مورد بحث او و شاه صفوی را همچنان می‌توان به‌جد گرفت و مورد موشکافی قرار داد ....<ref>همان، ص97-99</ref>
شیخ در این حاشیه داستان جالبی را از یک شکار شاه صفوی و مکالمه فقهی خود با شاه و سپس بحثی را که در باب ابن سینا و کتاب قانون با یکی از اطبا کرده، آورده که هم خواندنی است و هم سزاوار تدبر؛ به‌ویژه چون شیخ بلاتردید ثقه است، بل در اوج وثاقت جای دارد، ولذا در صحت ماوقع تردیدی نیست، مسئله مورد بحث او و شاه صفوی را همچنان می‌توان به‌جد گرفت و مورد موشکافی قرار داد.<ref>همان، ص97-99</ref>


یکی از مختصات بارز حضرت شیخ دقت نظر و اعتدال فکر است که در این حاشیه نیز هویداست؛ مثلا در بحث از حدیث مشهور بحث‌انگیز اوایل فقیه درباره کیفیت طاهر نمودن بنی اسرائیل بدن خویش را از بول، که وجوه مختلفی برای توضیح و توجیه آن پیشنهاد گردیده، توجیه و توضیح باریک‌بینانه‌ای را می‌آورد که نمودار همین دقت و اعتدال ذهنی است ....<ref>همان، ص95</ref>
یکی از مختصات بارز حضرت شیخ دقت نظر و اعتدال فکر است که در این حاشیه نیز هویداست؛ مثلا در بحث از حدیث مشهور بحث‌انگیز اوایل فقیه درباره کیفیت طاهر نمودن بنی اسرائیل بدن خویش را از بول، که وجوه مختلفی برای توضیح و توجیه آن پیشنهاد گردیده، توجیه و توضیح باریک‌بینانه‌ای را می‌آورد که نمودار همین دقت و اعتدال ذهنی است.<ref>همان، ص95</ref>


شیخ بهایی به مسائلی چون داوری میان اختلاف نسخ کتاب و حتی ضرورت چگونگی نقل و نگارش کتابیچون کتاب من لا يحضره الفقيه که احتمال خلط احادیث آن با بیانات مؤلف زیاد است، بذل توجه می‌نماید. در این باره می‌نویسد:
شیخ بهایی به مسائلی چون داوری میان اختلاف نسخ کتاب و حتی ضرورت چگونگی نقل و نگارش کتابیچون کتاب من لا يحضره الفقيه که احتمال خلط احادیث آن با بیانات مؤلف زیاد است، بذل توجه می‌نماید. در این باره می‌نویسد:
خط ۵۵: خط ۵۵:
«... و كثيراما یشتبه على الناظرين في هذا الكتاب كلامه بعبارة الحديث و نحن نبين ذلك في مواضع الاشتباه؛ إن‌شاء‌اللَّه تعالى.
«... و كثيراما یشتبه على الناظرين في هذا الكتاب كلامه بعبارة الحديث و نحن نبين ذلك في مواضع الاشتباه؛ إن‌شاء‌اللَّه تعالى.


و كان والدي - نور اللَّه مرقده - يفصل بين الكلامين برقم بالحمرة و قد سلك هذا المنوال في كلّ ما كتبه بخطّه من كتب الحديث الّتي يقع فيها هذا الاشتباه، فلا ينبغي إهمال ذلك سيما في هذا الكتاب؛ فإنّ مواضع الالتباس أكثر كما يظهر ذلك لمن تصفّحه» ....<ref>همان، ص109 و 110</ref>
و كان والدي - نور اللَّه مرقده - يفصل بين الكلامين برقم بالحمرة و قد سلك هذا المنوال في كلّ ما كتبه بخطّه من كتب الحديث الّتي يقع فيها هذا الاشتباه، فلا ينبغي إهمال ذلك سيما في هذا الكتاب؛ فإنّ مواضع الالتباس أكثر كما يظهر ذلك لمن تصفّحه».<ref>همان، ص109 و 110</ref>


مصحح محترم جناب آقای فارس حسون کریم، متن فقیه را بالای صفحه و حواشی و توضیحات خود را پائین آن قرارداده است.
مصحح محترم جناب آقای فارس حسون کریم، متن فقیه را بالای صفحه و حواشی و توضیحات خود را پائین آن قرارداده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش