پرش به محتوا

موسوعة عشائر العراق: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف'
جز (جایگزینی متن - 'مسايل ' به 'مسائل ')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
خط ۷۴: خط ۷۴:
آغاز جلد اوّل، مشتمل بر بحث سودمندى است؛ كه تكيه بر منابع بسيار كهن از عشاير عراق قبل از اسلام، آنگاه ورود اسلام به ميان عشاير و مسائل ديگر را مطرح مى‌سازد.
آغاز جلد اوّل، مشتمل بر بحث سودمندى است؛ كه تكيه بر منابع بسيار كهن از عشاير عراق قبل از اسلام، آنگاه ورود اسلام به ميان عشاير و مسائل ديگر را مطرح مى‌سازد.


در بخشى از كتاب كه به نام مراجع تاريخى است، مولف مى‌گويد كه بهترين كمك يار براى شناخت عشاير، كتب انساب، كتب ادب و كتاب أغانى، عقد الفريد و اكثر ديوان‌هاى مشاهير از شعرا است.
در بخشى از كتاب كه به نام مراجع تاريخى است، مؤلف مى‌گويد كه بهترين كمك يار براى شناخت عشاير، كتب انساب، كتب ادب و كتاب أغانى، عقد الفريد و اكثر ديوان‌هاى مشاهير از شعرا است.


جلد اول به سه بخش عمده تقسيم شده است. در بخش اول از عراب و قبايل مختلف آن، بخش دوم از عشاير عراق در زمان حاضر و در بخش آخر خلاصه تاريخى از قبايل شمر را بيان نموده است.
جلد اول به سه بخش عمده تقسيم شده است. در بخش اول از عراب و قبايل مختلف آن، بخش دوم از عشاير عراق در زمان حاضر و در بخش آخر خلاصه تاريخى از قبايل شمر را بيان نموده است.


مولف در اين بخش از كتاب نام 16 عنوان از كتاب‌هايى را كه در اين جلد از آنها استفاده نموده، متذكر مى‌شود و شروع به معرفى تك تك اين كتاب‌ها كرده و سبك بهره‌بردارى خود را در اين كتاب‌ها، براى رساندن مقصود خود بيان مى‌دارد. اسامى اين كتب به قرار زير است:
مؤلف در اين بخش از كتاب نام 16 عنوان از كتاب‌هايى را كه در اين جلد از آنها استفاده نموده، متذكر مى‌شود و شروع به معرفى تك تك اين كتاب‌ها كرده و سبك بهره‌بردارى خود را در اين كتاب‌ها، براى رساندن مقصود خود بيان مى‌دارد. اسامى اين كتب به قرار زير است:


1- سبائك الذهب. 2- عنوان المجد فى بيان احوال بغداد و البصره و نجد. 3- نهايه الرب فى معرفه انساب العرب. 4- القبائل العراقيه. 5- عشائر الالوسى. 6- نبذة من تاريخ عرب العراق. 7- كتاب الاشتقاق. 8- الانساب. 9- شمس العلوم و دواء كلام العرب. 10- قبائل العرب فى مصر. 11- القصد و الامم فى التعريف باصول انساب العرب و العجم. 12- الانباه على قبائل الرواه. 13- نسب عدنان و قطحان. 14- تاريخ العرب قبل الاسلام. 15 الجوهر المكنون فى القبائل و البطون. 16- كتاب عشائر العرب.
1- سبائك الذهب. 2- عنوان المجد فى بيان احوال بغداد و البصره و نجد. 3- نهايه الرب فى معرفه انساب العرب. 4- القبائل العراقيه. 5- عشائر الالوسى. 6- نبذة من تاريخ عرب العراق. 7- كتاب الاشتقاق. 8- الانساب. 9- شمس العلوم و دواء كلام العرب. 10- قبائل العرب فى مصر. 11- القصد و الامم فى التعريف باصول انساب العرب و العجم. 12- الانباه على قبائل الرواه. 13- نسب عدنان و قطحان. 14- تاريخ العرب قبل الاسلام. 15 الجوهر المكنون فى القبائل و البطون. 16- كتاب عشائر العرب.
خط ۹۸: خط ۹۸:
جلد دوم  
جلد دوم  


با مقدمه‌ى مولف در مورد باديه و ارياف شروع مى‌گردد. وى در مقدمه اشاره مى‌كند كه در ارياف بعضى از خصوصيات باديه يافت نمى‌شود و به شهر نيز، شباهت‌هايى دارد. وى در اين جلد بعضى از اين حالات و تغييرات و مجارى تاريخى، اوضاع زندگانى و اوضاع ادارى در اين مناطق، مطالبى را مطرح ساخته است. وى در بابى با عنوان مراجع، از مراجع تاريخى‌اى كه درباره ارياف از آنها استفاده نموده است، نام مى‌برد.
با مقدمه‌ى مؤلف در مورد باديه و ارياف شروع مى‌گردد. وى در مقدمه اشاره مى‌كند كه در ارياف بعضى از خصوصيات باديه يافت نمى‌شود و به شهر نيز، شباهت‌هايى دارد. وى در اين جلد بعضى از اين حالات و تغييرات و مجارى تاريخى، اوضاع زندگانى و اوضاع ادارى در اين مناطق، مطالبى را مطرح ساخته است. وى در بابى با عنوان مراجع، از مراجع تاريخى‌اى كه درباره ارياف از آنها استفاده نموده است، نام مى‌برد.


از جمله اين كتب مى‌توان به: 1- كتاب الباديه، 2- القضاء العشايرى، 3- عشاير الشام، 4- تاريخ شرق الاردن و قبايل‌ها، 5- الروض البسام فى قبايل الشام، 6- التقرير الادارى، تاريخ الديوانيه، طرفه الاصحاب فى معرفه الانساب، و چندين كتاب ديگر كه به 23 مورد از آنها در اين بخش اشاره نمود. در قسمت بعدى با عنوانى به نام مباحث، جمع عشاير ارياف را كه از قحطانى و عدنانيه و متحيره كه قسمت قليلى را تشكيل مى‌دهند، معرفى مى‌نمايد.
از جمله اين كتب مى‌توان به: 1- كتاب الباديه، 2- القضاء العشايرى، 3- عشاير الشام، 4- تاريخ شرق الاردن و قبايل‌ها، 5- الروض البسام فى قبايل الشام، 6- التقرير الادارى، تاريخ الديوانيه، طرفه الاصحاب فى معرفه الانساب، و چندين كتاب ديگر كه به 23 مورد از آنها در اين بخش اشاره نمود. در قسمت بعدى با عنوانى به نام مباحث، جمع عشاير ارياف را كه از قحطانى و عدنانيه و متحيره كه قسمت قليلى را تشكيل مى‌دهند، معرفى مى‌نمايد.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
جلد سوم  
جلد سوم  


با مقدمه‌اى از مولف جهت ذكر مطالب جلد سوم ارائه شده است. در ادامه جلد قبل به ذكر عشاير ريفى مى‌پردازد، در اين جلد از از عشاير زبيدى، طائيه، كعب، قيس، تميم و عباده كه همگى از شعب ريفى هستند، سخن مى‌گويد. همچنين از عشاير بنى‌هاشم و عشاير عدنانى ديگر كه به بنى‌هاشم منتهى مى‌شوند. تمام اين قبايل از جهت عرف، آداب، خصايص اجتماعى با هم تفاوت دارند كه مولف به اين تمايزات اشاره كرده است.
با مقدمه‌اى از مؤلف جهت ذكر مطالب جلد سوم ارائه شده است. در ادامه جلد قبل به ذكر عشاير ريفى مى‌پردازد، در اين جلد از از عشاير زبيدى، طائيه، كعب، قيس، تميم و عباده كه همگى از شعب ريفى هستند، سخن مى‌گويد. همچنين از عشاير بنى‌هاشم و عشاير عدنانى ديگر كه به بنى‌هاشم منتهى مى‌شوند. تمام اين قبايل از جهت عرف، آداب، خصايص اجتماعى با هم تفاوت دارند كه مؤلف به اين تمايزات اشاره كرده است.


در ادامه، مراجع خاصه‌اى كه به خصوص در اين جلد و همچنين در مجلدات ديگر از آنها استفاده شده است، ذكر نموده اين مراجع؛ شامل: خبر صحيح، رساله فى المنتفق، سياحت‌نامه حدود، ذكر الصعدون، مباحث عراقيه، تاريخ عراق بين احتلالين، المنتفك و شجره الزيتون فى النسبه آل السعدون مى‌باشد.
در ادامه، مراجع خاصه‌اى كه به خصوص در اين جلد و همچنين در مجلدات ديگر از آنها استفاده شده است، ذكر نموده اين مراجع؛ شامل: خبر صحيح، رساله فى المنتفق، سياحت‌نامه حدود، ذكر الصعدون، مباحث عراقيه، تاريخ عراق بين احتلالين، المنتفك و شجره الزيتون فى النسبه آل السعدون مى‌باشد.
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
سپس از امارة ربيعة و عشاير آن و انتشارش در بيرون از لواء اين امارة سخن مى‌گويد. عشاير اصلى منتفق عبارتند از بنومالك، بنى‌سعيد، اجود، و بنى‌مالك در ديوانيه كه براى همه آنها قبيله‌هاى مختلفى وجود دارد.
سپس از امارة ربيعة و عشاير آن و انتشارش در بيرون از لواء اين امارة سخن مى‌گويد. عشاير اصلى منتفق عبارتند از بنومالك، بنى‌سعيد، اجود، و بنى‌مالك در ديوانيه كه براى همه آنها قبيله‌هاى مختلفى وجود دارد.


در فصلى از اين جلد مولف عشايرى را كه منتسب به [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|اميرالمومنين(ع)]]  و همسر مكرمه ايشان مى‌شود، نام برده و از احوال اين عشاير مطالبى را عنوان مى‌كند؛ عشاير مورد گفتگو در اين كتاب؛ شامل حديديون، حياليون، مشاهده و 14 قبيله ديگر مى‌باشد.
در فصلى از اين جلد مؤلف عشايرى را كه منتسب به [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|اميرالمومنين(ع)]]  و همسر مكرمه ايشان مى‌شود، نام برده و از احوال اين عشاير مطالبى را عنوان مى‌كند؛ عشاير مورد گفتگو در اين كتاب؛ شامل حديديون، حياليون، مشاهده و 14 قبيله ديگر مى‌باشد.


باب بعدى؛ شامل عشاير سامراء است، وى خاطر نشان مى‌كند كه عشاير سامراء به سوامره منسوب هستند و مجموعا 7 عشيره مى‌شوند كه به عشايره سبعه نيز معروف مى‌باشند كه به نخبگان آنان غلمان الباب مى‌گويند كه از جهت اصل و نسب به امام هادى(ع) و فرزندان امام جواد منسوب هستند؛ اين عشايز به نام‌هاى البو دراج، البو عباس، البو باز، البو نيسان، البو بدرى، البو عيسى و البو اسود مى‌باشند.
باب بعدى؛ شامل عشاير سامراء است، وى خاطر نشان مى‌كند كه عشاير سامراء به سوامره منسوب هستند و مجموعا 7 عشيره مى‌شوند كه به عشايره سبعه نيز معروف مى‌باشند كه به نخبگان آنان غلمان الباب مى‌گويند كه از جهت اصل و نسب به امام هادى(ع) و فرزندان امام جواد منسوب هستند؛ اين عشايز به نام‌هاى البو دراج، البو عباس، البو باز، البو نيسان، البو بدرى، البو عيسى و البو اسود مى‌باشند.
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
جلد چهارم  
جلد چهارم  


با مقدمه‌اى مولف و سپس عنوانى به نام موضوع كه به بررسى مطالب مطرح شده، در كتاب مى‌پردازد، آغاز مى‌شود و اشاره مى‌كند كه بحث اين كتاب مربوط به عشاير كردى است كه اهل ارياف هستند و جز گروه قليلى از آنان باقى نمانده است. سپس در قسمتى ديگر از كتاب مراجع اين جلد را ذكر مى‌كند كه شامل مسالك الابصار، تقرير درويش باشا، سياحت‌نامه حدود، شرف‌نامه، تاريخ سليمانى، تاريخ كرد و كردستان، كرد (كه كتاب‌هايى است به زبان ايرانى)، اكراد و كتاب جوله فى كردستان جنوبى و كردلر، مى‌باشد. وى به ذكر معرفى هر كدام از اين كتاب‌ها مى‌پردازد و خاطر نشان مى‌كند كه اكراد داراى قبيله و عشيره خاصى نمى‌باشند، بلكه از اسرة تشكيل يافته‌اند كه مجموعه چند اسرة يك عشيره را تشكيل مى‌دهد.
با مقدمه‌اى مؤلف و سپس عنوانى به نام موضوع كه به بررسى مطالب مطرح شده، در كتاب مى‌پردازد، آغاز مى‌شود و اشاره مى‌كند كه بحث اين كتاب مربوط به عشاير كردى است كه اهل ارياف هستند و جز گروه قليلى از آنان باقى نمانده است. سپس در قسمتى ديگر از كتاب مراجع اين جلد را ذكر مى‌كند كه شامل مسالك الابصار، تقرير درويش باشا، سياحت‌نامه حدود، شرف‌نامه، تاريخ سليمانى، تاريخ كرد و كردستان، كرد (كه كتاب‌هايى است به زبان ايرانى)، اكراد و كتاب جوله فى كردستان جنوبى و كردلر، مى‌باشد. وى به ذكر معرفى هر كدام از اين كتاب‌ها مى‌پردازد و خاطر نشان مى‌كند كه اكراد داراى قبيله و عشيره خاصى نمى‌باشند، بلكه از اسرة تشكيل يافته‌اند كه مجموعه چند اسرة يك عشيره را تشكيل مى‌دهد.


در ابتداى اين جلد به تعريف چند واژه؛ مانند رؤسا، امراء و اسرة مى‌پردازد. چنان چه مى‌گويد هر روستايى يك رئيس دارد كه به نام كدخدا، تشمال و يا كوخه (بسته به محل‌ها و مواطن مختلف)، معرفى شده‌اند.
در ابتداى اين جلد به تعريف چند واژه؛ مانند رؤسا، امراء و اسرة مى‌پردازد. چنان چه مى‌گويد هر روستايى يك رئيس دارد كه به نام كدخدا، تشمال و يا كوخه (بسته به محل‌ها و مواطن مختلف)، معرفى شده‌اند.
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
در قسمت بعدى از قبايل كرد در عراق قديم مى‌گويد كه شامل: کرمانج، لر، كلهر و كوران مى‌شوند.
در قسمت بعدى از قبايل كرد در عراق قديم مى‌گويد كه شامل: کرمانج، لر، كلهر و كوران مى‌شوند.


در فصلى از كتاب زندگى معيشتى اين قبايل را معرفى مى‌كند كه به تربيت چهار پايان مى‌پردازند و از زراعت آنها مى‌گويد و اشاره مى‌دارد كه همه قبايل به اين امر مشغول نمى‌باشند. همچنين در باب بعد از آن، از عرف قبايل مى‌گويد كه بسيار به قبيله‌هاى عربى شباهت دارد به جز اختلاف قليلى كه از جهت كمى نه كيفى دارد. قوانينى كه در عشاير موجود است در بين قبايل كرد نيز مى‌باشد و از جهت اوصاف و احوال مشترك هستند. مولف به بعضى از اين قواعد عرفى در بين آنها اشاره كرده است؛ مانند ديه، بارمته يا وسكه، حشم يا وشر و دخالت. در قسمتى ديگر از ادب كردى سخن مى‌گويد و خاطر نشان مى‌كند كه براى اين امت آداب معروفى منسوب به خودشان ذكر نمى‌شود، شايد به خاطر اين باشد كه ادب فارسى در اين امت تاثير گذاشته است.
در فصلى از كتاب زندگى معيشتى اين قبايل را معرفى مى‌كند كه به تربيت چهار پايان مى‌پردازند و از زراعت آنها مى‌گويد و اشاره مى‌دارد كه همه قبايل به اين امر مشغول نمى‌باشند. همچنين در باب بعد از آن، از عرف قبايل مى‌گويد كه بسيار به قبيله‌هاى عربى شباهت دارد به جز اختلاف قليلى كه از جهت كمى نه كيفى دارد. قوانينى كه در عشاير موجود است در بين قبايل كرد نيز مى‌باشد و از جهت اوصاف و احوال مشترك هستند. مؤلف به بعضى از اين قواعد عرفى در بين آنها اشاره كرده است؛ مانند ديه، بارمته يا وسكه، حشم يا وشر و دخالت. در قسمتى ديگر از ادب كردى سخن مى‌گويد و خاطر نشان مى‌كند كه براى اين امت آداب معروفى منسوب به خودشان ذكر نمى‌شود، شايد به خاطر اين باشد كه ادب فارسى در اين امت تاثير گذاشته است.


== وضعيت ==
== وضعيت ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش