پرش به محتوا

آداب و احکام تلاوت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '،ک' به '، ک')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۲: خط ۴۲:
کتاب، دارای سخن ناشر، مقدمه پژوهشگاه بین‌المللی المصطفی، مقدمه نگارنده و محتوای مطالب ضمن سه بخش (دو بخش اصلی و یک خاتمه) است و هر بخش داراى فصول و هر فصل داراى چند زیرمجموعه است.
کتاب، دارای سخن ناشر، مقدمه پژوهشگاه بین‌المللی المصطفی، مقدمه نگارنده و محتوای مطالب ضمن سه بخش (دو بخش اصلی و یک خاتمه) است و هر بخش داراى فصول و هر فصل داراى چند زیرمجموعه است.


نویسنده در نگارش این منبع پس از قرآن کریم از 52 منبع فارسی و عربی از منابع سنی و شیعه از جمله [[العروة الوثقی|العروة الوثقى فيما تعم به البلوی]] [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سید محمدکاظم یزدی]]، [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحارالأنوار]] [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]]، [[الوافي في شرح الشاطبية]] عبدالفتاح عبدالغنی قاضی، [[الإتقان في علوم القرآن]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر|جلال‌الدین سیوطی]]، [[الأمالي (طوسی)|أمالی شیخ طوسی]]،[[مجمع البحرين|مجمع]] [[مجمع البيان في تفسير القرآن| ‌مجمع البیان طبرسی]]، [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان سید محمدحسین طباطبایی]]، [[غرر الحكم و درر الكلم|غررالحکم و درر الکلم عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی]] و... بهره برده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص227-231</ref>
نویسنده در نگارش این منبع پس از قرآن کریم از 52 منبع فارسی و عربی از منابع سنی و شیعه از جمله [[العروة الوثقی|العروة الوثقى فيما تعم به البلوی]] [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سید محمدکاظم یزدی]]، [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحارالأنوار]] [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]]، [[الوافي في شرح الشاطبية]] عبدالفتاح عبدالغنی قاضی، [[الإتقان في علوم القرآن]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر|جلال‌الدین سیوطی]]، [[الأمالي (طوسی)|أمالی شیخ طوسی]]،[[مجمع البحرين|مجمع]] [[مجمع البيان في تفسير القرآن| ‌مجمع البیان طبرسی]]، [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان سید محمدحسین طباطبایی]]، [[غرر الحكم و درر الكلم|غررالحکم و درر الکلم عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی]] و... بهره برده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص227-231</ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۰: خط ۵۰:
در بخش اول کتاب، آداب تلاوت ارائه شده است که داراى چهار فصل است:
در بخش اول کتاب، آداب تلاوت ارائه شده است که داراى چهار فصل است:
# در فصل اول تاریخچه‌اى مختصر درباره تلاوت و جایگاه عظیم آن نزد معصومین(ع) و تأسى مسلمین به ایشان، مورد بررسى قرار گرفته است.
# در فصل اول تاریخچه‌اى مختصر درباره تلاوت و جایگاه عظیم آن نزد معصومین(ع) و تأسى مسلمین به ایشان، مورد بررسى قرار گرفته است.
# در فصل دوم بررسى معناى لغوى و اصطلاحى تلاوت با استناد به کتب لغوى معتبر مثل [[العين|العین خلیل]]، [[مفردات ألفاظ القرآن|مفردات راغب]]، [[مجمع البحرين|مجمع]] و غیره آورده شده است. اولویت نویسنده رجوع به کتب مرجع دست اول است؛ زیرا تا موقعى که کتاب‌هاى علماء متقدمین موجود است و با این کتاب‌هاى با ارزش مى‌توان ابهامات لغوى و حدیثى را رفع کرد، رفتن به سراغ دیگر کتاب‌ها، صحیح نیست. به عبارتى، وقتى می‌توان سراغ [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحارالانوار]] رفت، که نتوانیم بحث روایی را، در کتاب [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافى کلینی]]، حل کنیم و موقعى سراغ قاموس‌اللغة قریشى مى‌رویم، که کتاب العین نباشد یا اینکه کتاب العین، به آن لغت اشاره نکرده باشد؛ و اینکه موقعى سراغ کتاب فقهى متأخرین مى‌رویم که کتاب متقدمین مثل [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و کتب تحریر، تذکره، منتهى و مختلف در دسترس نباشد. ازاین‌رو، نویسنده با این دید، وارد مباحث لغوى و روایی شده است و به همین جهت، تردیدى نیست که منابع این کتاب نسبت به کتاب‌هاى دیگر کم‌تر است.
# در فصل دوم بررسى معناى لغوى و اصطلاحى تلاوت با استناد به کتب لغوى معتبر مثل [[العين|العین خلیل]]، [[مفردات ألفاظ القرآن|مفردات راغب]]، [[مجمع البحرين|مجمع]] و غیره آورده شده است. اولویت نویسنده رجوع به کتب مرجع دست اول است؛ زیرا تا موقعى که کتاب‌هاى علماء متقدمین موجود است و با این کتاب‌هاى با ارزش مى‌توان ابهامات لغوى و حدیثى را رفع کرد، رفتن به سراغ دیگر کتاب‌ها، صحیح نیست. به عبارتى، وقتى می‌توان سراغ [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحارالانوار]] رفت، که نتوانیم بحث روایی را، در کتاب [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافى کلینی]]، حل کنیم و موقعى سراغ قاموس‌اللغة قریشى مى‌رویم، که کتاب العین نباشد یا اینکه کتاب العین، به آن لغت اشاره نکرده باشد؛ و اینکه موقعى سراغ کتاب فقهى متأخرین مى‌رویم که کتاب متقدمین مثل [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و کتب تحریر، تذکره، منتهى و مختلف در دسترس نباشد. ازاین‌رو، نویسنده با این دید، وارد مباحث لغوى و روایی شده است و به همین جهت، تردیدى نیست که منابع این کتاب نسبت به کتاب‌هاى دیگر کم‌تر است.
# در فصل سوم بحث آداب ظاهرى تلاوت مورد بررسى قرار مى‌گیرد. این فصل، داراى سه منظر است: منظر اول: آداب ظاهرى قبل از تلاوت، شامل چهارده زیرمجموعه: طهارت، مسواک، زمان مناسب، مکان مناسب، استقبال، نیت خالص، توسل و شفاعت، دعا، استعاذه، تسمیه، صحت قرائت قرآن و ترتیل، هدف، قرآن مخصوص، رسم و ضبط؛ منظر دوم: آداب ظاهرى حین تلاوت، شامل چهارده زیرمجموعه: خواندن از روى مصحف، لحن عربى، ترتیل، زیبا خوانى، حزین خوانی، سور عزائم، وقف و ابتدا، پرهیز از قرائات شاذ، توجه به الفاظ‍‌، انصات، رفع صوت، همس در تلاوت، نوع نشستن و رحل گذاشتن؛ منظر سوم: آداب ظاهرى بعد از تلاوت، شامل سه زیرمجموعه: صدق الله العلى العظیم، دعا و احترام به قرآن از نظر جمع کردن است.
# در فصل سوم بحث آداب ظاهرى تلاوت مورد بررسى قرار مى‌گیرد. این فصل، داراى سه منظر است: منظر اول: آداب ظاهرى قبل از تلاوت، شامل چهارده زیرمجموعه: طهارت، مسواک، زمان مناسب، مکان مناسب، استقبال، نیت خالص، توسل و شفاعت، دعا، استعاذه، تسمیه، صحت قرائت قرآن و ترتیل، هدف، قرآن مخصوص، رسم و ضبط؛ منظر دوم: آداب ظاهرى حین تلاوت، شامل چهارده زیرمجموعه: خواندن از روى مصحف، لحن عربى، ترتیل، زیبا خوانى، حزین خوانی، سور عزائم، وقف و ابتدا، پرهیز از قرائات شاذ، توجه به الفاظ‍‌، انصات، رفع صوت، همس در تلاوت، نوع نشستن و رحل گذاشتن؛ منظر سوم: آداب ظاهرى بعد از تلاوت، شامل سه زیرمجموعه: صدق الله العلى العظیم، دعا و احترام به قرآن از نظر جمع کردن است.
# در فصل چهارم بحث آداب معنوى و باطنى مطرح مى‌شود. که شامل آداب باطنى سه منظر است: منظر اول: آداب باطنى قبل از تلاوت، که سه زیرمجموعه دارد: تخلیه، تحلیه و تجلیه؛ منظر دوم: آداب باطنى حین تلاوت، که داراى ده زیرمجموعه است: حضور قلب، تدبر، تفکر، خشوع، خضوع، تأثر، تعظیم، تخصیص، تبرى، و ترقى؛ منظر سوم: آداب باطنى بعد از تلاوت، که داراى دو زیرمجموعه است: حفظ‍‌ حالات، و تجلى است.  
# در فصل چهارم بحث آداب معنوى و باطنى مطرح مى‌شود. که شامل آداب باطنى سه منظر است: منظر اول: آداب باطنى قبل از تلاوت، که سه زیرمجموعه دارد: تخلیه، تحلیه و تجلیه؛ منظر دوم: آداب باطنى حین تلاوت، که داراى ده زیرمجموعه است: حضور قلب، تدبر، تفکر، خشوع، خضوع، تأثر، تعظیم، تخصیص، تبرى، و ترقى؛ منظر سوم: آداب باطنى بعد از تلاوت، که داراى دو زیرمجموعه است: حفظ‍‌ حالات، و تجلى است.  
خط ۶۲: خط ۶۲:
محمدباقر معرفت، در فصل اول بخش دوم کتاب، تاریخچه احکام تلاوت را از قرن سوم تا یازدهم می‌شمارد. «این مقاله از قرن سوم شروع مى‌شود، چراکه عمده کتب فقهى از این قرن به بعد،ت وسط‍‌ علماء نگاشته شده‌ است.»<ref>متن کتاب، ص185</ref> البته وقتی به ذکر عالمان در این رابطه می‌رسیم، نویسنده کار را از قرن چهارم هجری و با معرفی کتاب‌های «[[مجموعة فتاوی ابن ابي‌عقیل]]» و «الجعفریات/الاشعثیات» شروع می‌کند.<ref>همان، ص186</ref>
محمدباقر معرفت، در فصل اول بخش دوم کتاب، تاریخچه احکام تلاوت را از قرن سوم تا یازدهم می‌شمارد. «این مقاله از قرن سوم شروع مى‌شود، چراکه عمده کتب فقهى از این قرن به بعد،ت وسط‍‌ علماء نگاشته شده‌ است.»<ref>متن کتاب، ص185</ref> البته وقتی به ذکر عالمان در این رابطه می‌رسیم، نویسنده کار را از قرن چهارم هجری و با معرفی کتاب‌های «[[مجموعة فتاوی ابن ابي‌عقیل]]» و «الجعفریات/الاشعثیات» شروع می‌کند.<ref>همان، ص186</ref>


وی در فصل دوم بخش دوم از برخی احکام تلاوت می‌نویسد: مثلاً او در بخش تحصیل طهارت روایتی را مبنی بر امکان قراءت قرآن بدون وضو و البته اجتناب از مس قرآن در این حالت، ذکر می‌کند سپس فتوای [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در [[تحرير الأحكام|تحریر الأحکام علی شريعة الإمامیة]] را مبنی بر عدم وجوب وضو برای قراءت قرآن و استحباب وضو برای نماز و طواف مستحبی بیان می‌دارد. سپس کلام شهید ثانی را مبنی بر شرط کمال بودن وضو برای قراءت مطرح می‌نماید و نتیجه می‌گیرد هیچ‌یک از علمایی که وی نمونه‌هایی از سخنان آنان را نقل کرد، وضو را شرط قراءت قرآن نشمرده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص197-200</ref>
وی در فصل دوم بخش دوم از برخی احکام تلاوت می‌نویسد: مثلاً او در بخش تحصیل طهارت روایتی را مبنی بر امکان قراءت قرآن بدون وضو و البته اجتناب از مس قرآن در این حالت، ذکر می‌کند سپس فتوای [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در [[تحرير الأحكام|تحریر الأحکام علی شريعة الإمامیة]] را مبنی بر عدم وجوب وضو برای قراءت قرآن و استحباب وضو برای نماز و طواف مستحبی بیان می‌دارد. سپس کلام شهید ثانی را مبنی بر شرط کمال بودن وضو برای قراءت مطرح می‌نماید و نتیجه می‌گیرد هیچ‌یک از علمایی که وی نمونه‌هایی از سخنان آنان را نقل کرد، وضو را شرط قراءت قرآن نشمرده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص197-200</ref>


او حکم استحباب مؤکد مسواک زدن و استحباب روبه‌قبله نشستن برای تلاوت قرآن بعید نمی‌داند و استعاذه قبل از تلاوت را هم مستحب می‌شمارد.<ref>ر.ک: همان، ص200-203</ref>  
او حکم استحباب مؤکد مسواک زدن و استحباب روبه‌قبله نشستن برای تلاوت قرآن بعید نمی‌داند و استعاذه قبل از تلاوت را هم مستحب می‌شمارد.<ref>ر.ک: همان، ص200-203</ref>  


نویسنده در تسمیه (گفتن بسم‌الله الرحمن الرحیم) می‌نویسد: «[[معرفت، محمد هادی|آیت‌الله محمدهادی معرفت]] در کتاب [[آموزش علوم قرآن]] دراین‌باره مى‌فرمایند: ترتیب، نظم و تعداد آیات در هر سوره به دستور پیامبر اکرم(ص) بوده است و از امور توقیفى است، هر سوره با فرود آمدن بسم‌الله‌ الرحْمنِ‌ الرحِیمِ‌، آغاز مى‌شود و آیات به ترتیب نزول در آن ثبت مى‌گردید، تا موقعى که بسم‌الله دیگرى نازل مى‌شد و سوره دیگرى آغاز مى‌گردید. این نظم طبیعى آیات و رویه معمولى ثبت آن‌ها بود: پس بنابر نظر علامه، فلسفه وجودى بسم‌الله‌ الرحْمنِ‌ الرحِیمِ‌، علامت بودن است. علامتى براى آغاز و پایان سوره‌ها.»<ref>ر.ک: همان، ص204</ref> سپس به‌عنوان نمونه، فتاوای برخی علما مبنی بر جزء سوره بودن بسم‌الله و وجوب قراءت آن را ذکر می‌کند. او در ادامه ذکر احکام در حکم صحت قراءت، با تقسیم قراءت به روخوانی، روان‌خوانی و تجوید بیان می‌کند که به فتوای سید یزدی اشاره می‌کند. ایشان دراین‌باره می‌گوید: در صورت اخلال به بناء و اعراب کلمه، به‌گونه‌ای که آن کلمه از وزن بناء خود خارج شود، قرائت باطل است.<ref>ر.ک: همان، ص205-207</ref>
نویسنده در تسمیه (گفتن بسم‌الله الرحمن الرحیم) می‌نویسد: «[[معرفت، محمد هادی|آیت‌الله محمدهادی معرفت]] در کتاب [[آموزش علوم قرآن]] دراین‌باره مى‌فرمایند: ترتیب، نظم و تعداد آیات در هر سوره به دستور پیامبر اکرم(ص) بوده است و از امور توقیفى است، هر سوره با فرود آمدن بسم‌الله‌ الرحْمنِ‌ الرحِیمِ‌، آغاز مى‌شود و آیات به ترتیب نزول در آن ثبت مى‌گردید، تا موقعى که بسم‌الله دیگرى نازل مى‌شد و سوره دیگرى آغاز مى‌گردید. این نظم طبیعى آیات و رویه معمولى ثبت آن‌ها بود: پس بنابر نظر علامه، فلسفه وجودى بسم‌الله‌ الرحْمنِ‌ الرحِیمِ‌، علامت بودن است. علامتى براى آغاز و پایان سوره‌ها.»<ref>ر.ک: همان، ص204</ref> سپس به‌عنوان نمونه، فتاوای برخی علما مبنی بر جزء سوره بودن بسم‌الله و وجوب قراءت آن را ذکر می‌کند. او در ادامه ذکر احکام در حکم صحت قراءت، با تقسیم قراءت به روخوانی، روان‌خوانی و تجوید بیان می‌کند که به فتوای سید یزدی اشاره می‌کند. ایشان دراین‌باره می‌گوید: در صورت اخلال به بناء و اعراب کلمه، به‌گونه‌ای که آن کلمه از وزن بناء خود خارج شود، قرائت باطل است.<ref>ر.ک: همان، ص205-207</ref>


ادامه مباحث این فصل از این بخش در بیان احکام استحباب مؤکد قراءت از روی مصحف هرچند برای کسانی که حافظ قرآن هستند، تأکید بر قراءت قرآن با لحن عربی، ترتیل، صوت حسن و حزین خوانی، لزوم تفکر و خضوع و خشوع در تلاوت قرآن، جواز قرائت به قرائات سبع در نماز، وجوب سکوت (انصات) برای گوش کردن قرآن، و بررسی حکم زنان و کودکان و دیوانگان و افراد لال و همچنین بررسی احکام لباس قاری و تالی است.<ref>ر.ک: همان، ص207-217</ref>
ادامه مباحث این فصل از این بخش در بیان احکام استحباب مؤکد قراءت از روی مصحف هرچند برای کسانی که حافظ قرآن هستند، تأکید بر قراءت قرآن با لحن عربی، ترتیل، صوت حسن و حزین خوانی، لزوم تفکر و خضوع و خشوع در تلاوت قرآن، جواز قرائت به قرائات سبع در نماز، وجوب سکوت (انصات) برای گوش کردن قرآن، و بررسی حکم زنان و کودکان و دیوانگان و افراد لال و همچنین بررسی احکام لباس قاری و تالی است.<ref>ر.ک: همان، ص207-217</ref>


معرفت، بخش پایانی (خاتمه کتاب) به روایاتی مبنی بر کمیت تلاوت روزانه آیات قرآن اشاره می‌کند؛ در این روایات میزان قراءت روزانه قرآن پنجاه آیه ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص221-222</ref> روایات دیگری نیز با کمیت‌های متعدد دیگری آمده که نویسنده آن را ذکر کرده است سپس می‌گوید این روایات یا ضعیف‌السند هستند، یا اگر چنین نباشند، ذکر عدد از باب ترغیب و تشویق به قرائت است. سپس می‌گوید: همان‌گونه که در بحث ترتیل ثابت شد مهم‌تر از تعداد آیات تلاوت شده، کیفیت قرائت است که هر چه بالاتر باشد مطلوب‌تر است.<ref>همان، ص222</ref> او در مسئله دوم به بیان تلاوت‌های حرام، مکروه و مستحب می‌پردازد؛ تلاوت‌هاى حرام: مثل قرائت با لحن اهل فسق و گناه و اهل لهو و لعب، و قراءت مکروه که مؤلف در آن به روایتی از [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]] در [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسایل‌الشیعه]] استشهاد کرده مانند کراهت قراءت کل سوره قل هو الله احد در نماز با یک نَفَس.<ref>ر.ک: همان، ص223-224</ref> «اما روایات در باب قرائت مستحب، بسیار زیاد هستند، مثل استحباب سوره‌هاى خاص در مواقع خاص، مثلاً سوره دخان، عنکبوت و روم در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، خواندن سوره‌هاى خاص در نمازهاى خاص، مثلاً سوره یاسین در نماز زیارت مشاهد مقدس یا خواندن سوره صافات در روز جمعه براى اهل قبور، خواندن آیات خاص در مناسبت‌هاى خاص، مثلاً خواندن آیه ولایت در روز غدیر و...»<ref>همان، ص224</ref> نویسنده در مسئله سوم این بخش، روایتی را از [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]] مبنی بر امر امام معصوم(ع) به مشکی بودن رنگ خط نوشتاری قرآن ذکر می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص225</ref>
معرفت، بخش پایانی (خاتمه کتاب) به روایاتی مبنی بر کمیت تلاوت روزانه آیات قرآن اشاره می‌کند؛ در این روایات میزان قراءت روزانه قرآن پنجاه آیه ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص221-222</ref> روایات دیگری نیز با کمیت‌های متعدد دیگری آمده که نویسنده آن را ذکر کرده است سپس می‌گوید این روایات یا ضعیف‌السند هستند، یا اگر چنین نباشند، ذکر عدد از باب ترغیب و تشویق به قرائت است. سپس می‌گوید: همان‌گونه که در بحث ترتیل ثابت شد مهم‌تر از تعداد آیات تلاوت شده، کیفیت قرائت است که هر چه بالاتر باشد مطلوب‌تر است.<ref>همان، ص222</ref> او در مسئله دوم به بیان تلاوت‌های حرام، مکروه و مستحب می‌پردازد؛ تلاوت‌هاى حرام: مثل قرائت با لحن اهل فسق و گناه و اهل لهو و لعب، و قراءت مکروه که مؤلف در آن به روایتی از [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]] در [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسایل‌الشیعه]] استشهاد کرده مانند کراهت قراءت کل سوره قل هو الله احد در نماز با یک نَفَس.<ref>ر.ک: همان، ص223-224</ref> «اما روایات در باب قرائت مستحب، بسیار زیاد هستند، مثل استحباب سوره‌هاى خاص در مواقع خاص، مثلاً سوره دخان، عنکبوت و روم در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، خواندن سوره‌هاى خاص در نمازهاى خاص، مثلاً سوره یاسین در نماز زیارت مشاهد مقدس یا خواندن سوره صافات در روز جمعه براى اهل قبور، خواندن آیات خاص در مناسبت‌هاى خاص، مثلاً خواندن آیه ولایت در روز غدیر و...»<ref>همان، ص224</ref> نویسنده در مسئله سوم این بخش، روایتی را از [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]] مبنی بر امر امام معصوم(ع) به مشکی بودن رنگ خط نوشتاری قرآن ذکر می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص225</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش