۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ف' به '، ف') |
جز (جایگزینی متن - '،ز' به '، ز') |
||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
با بررسى روايات و با توجه به گشودن باب تأويل در تفسير اهل بيت «عليهمالسلام» مىتوان گفت كه وجود روايتهاى گوناگون در تفسير يك آيه، حتما به معناى تناقض گويى و تعارض نيست، بلكه هر يك به اقتضاى توان و فهم | با بررسى روايات و با توجه به گشودن باب تأويل در تفسير اهل بيت «عليهمالسلام» مىتوان گفت كه وجود روايتهاى گوناگون در تفسير يك آيه، حتما به معناى تناقض گويى و تعارض نيست، بلكه هر يك به اقتضاى توان و فهم شنونده، زمان صدور و عوامل ديگر،در صدد پردهبردارى و رازگشايى از مرتبهاى از ظاهر و باطن و وجوه گوناگوناز محتواى آيات است. | ||
==اسرائيليات در نور الثقلين== | ==اسرائيليات در نور الثقلين== | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
#:در اين دو حديث،دو امام معصوم «عليهماالسلام» اعتقاد مردم در مورد مسخ زهره و ارتباط نامشروع آنها با هاروت و ماروت را نفى مىنمايند. | #:در اين دو حديث،دو امام معصوم «عليهماالسلام» اعتقاد مردم در مورد مسخ زهره و ارتباط نامشروع آنها با هاروت و ماروت را نفى مىنمايند. | ||
#:اما در روايت 298 به نقل از كتاب خصال از [[امام صادق]] عليهالسلام از جد بزرگوارشان نقل مىشود كه:ان المسوخ من بنى آدم ثلثة عشر الى ان قال:و اما الزهرة فكانت امرأة فتنت هاروت و ماروت فمسخها اللّه كوكبا. | #:اما در روايت 298 به نقل از كتاب خصال از [[امام صادق]] عليهالسلام از جد بزرگوارشان نقل مىشود كه:ان المسوخ من بنى آدم ثلثة عشر الى ان قال:و اما الزهرة فكانت امرأة فتنت هاروت و ماروت فمسخها اللّه كوكبا. | ||
#:مىفرمايد:انسانهاى مسخ شده، سيزده تن مىباشد و در مقام | #:مىفرمايد:انسانهاى مسخ شده، سيزده تن مىباشد و در مقام شمارش، زهره را نيز جزء آنها محسوب مىنمايند.در احاديث 299،300،301 و 302 نيز همين مضمون تكرار مىشود.در واقع اعتقادى كه مردم داشتند و از طرف [[امام صادق]] و امام رضا «عليهماالسلام» در دو حديث اوّل نفى شده بود، توسط اين احاديث تأييد مىگردد. | ||
#:در حديث 304 كه از تفسير قمى از امام باقر «عليه السّلام» نقل مىكند آمده است: «مسأله عطار و نحن بمكه، عن هاروت و ماروت فقال ابوجعفر «عليه السّلام»...كه ملائكۀ مأمور نوشتن اعمال زمينيان (انس و جن) از گناهان آنها به تنگ آمده، به خداوند اعتراض نمودند، خداوند به آنها فرمود نمايندهاى انتخاب نمائيد تا به زمين بفرستم، آنان، هاروت و ماروت را كه منتقدترين ملائكه به اعمال زمينيان بودند، انتخاب كردند، خداوند آنها را به زمين فرستاد و فرمود:طبايع و لذايذ آدمى را در وجود شما تعبيه كردم، به زمين برويد اما شرك نورزيد،قتل ننمائيد، خمر نياشاميد و زنا نكنيد.در ناحيه بابل به شكل آدمى، فرود آمدند، با زنى | #:در حديث 304 كه از تفسير قمى از امام باقر «عليه السّلام» نقل مىكند آمده است: «مسأله عطار و نحن بمكه، عن هاروت و ماروت فقال ابوجعفر «عليه السّلام»...كه ملائكۀ مأمور نوشتن اعمال زمينيان (انس و جن) از گناهان آنها به تنگ آمده، به خداوند اعتراض نمودند، خداوند به آنها فرمود نمايندهاى انتخاب نمائيد تا به زمين بفرستم، آنان، هاروت و ماروت را كه منتقدترين ملائكه به اعمال زمينيان بودند، انتخاب كردند، خداوند آنها را به زمين فرستاد و فرمود:طبايع و لذايذ آدمى را در وجود شما تعبيه كردم، به زمين برويد اما شرك نورزيد،قتل ننمائيد، خمر نياشاميد و زنا نكنيد.در ناحيه بابل به شكل آدمى، فرود آمدند، با زنى زيبارو، زينت آراسته، و خوشبو مواجه شدند،دل به او دادند، تقاضاى كام نمودند. | ||
#:در پاسخ | #:در پاسخ آنان، زن گفت بايد به دين من درآييد و معبود من بپرستيد،صنمى را نشان داد و تقاضاى سجده بر آن كرد، تقاضا پذيرفتند، و حاضر شدند به جهت تقرب به آن بت شراب نيز بياشامند، به قصد كام بردن، آماده شدند، ناگهان سائلى، آن صحنه بديد، زن گفت:بايد او را بكشيد تا اين امر فاش نشود.رفتند و كشتند و برگشتند اما از زن خبرى نبود، خداوند به آنها فرمود:من ساعتى شما را به حال آدميان در زمين رها كردم، عصيان كرديد.بين عذاب دنيا و آخرت،يكى را بگزينيد، عذاب دنيا را گزيدند.بدين جهت در سرزمين بابل به انسانها، سحر آموختند. | ||
#:اين روايت، مضمونى، مخالف دو حديث اول دارد، و در واقع تأييدى است بر مطالبى كه امامعليهالسلام آنها را تكذيب نموده بود. | #:اين روايت، مضمونى، مخالف دو حديث اول دارد، و در واقع تأييدى است بر مطالبى كه امامعليهالسلام آنها را تكذيب نموده بود. | ||
#:نزديك به اين مضمون در كتب روائى و تفسيرى عامه از جمله تفسير روائى در المنثور [[سيوطى]] جلد 1 صفحۀ 97 تا 103 ذيل تفسير'''«هاروت و ماروت»'''آيه 102 سورۀ بقره روايات زيادى از حضرت علی «عليه السّلام»، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، ابن عمر، مجاهد و ديگران نقل شده است. | #:نزديك به اين مضمون در كتب روائى و تفسيرى عامه از جمله تفسير روائى در المنثور [[سيوطى]] جلد 1 صفحۀ 97 تا 103 ذيل تفسير'''«هاروت و ماروت»'''آيه 102 سورۀ بقره روايات زيادى از حضرت علی «عليه السّلام»، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، ابن عمر، مجاهد و ديگران نقل شده است. |
ویرایش